به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری. عملیات غرورانگیز و پیروزمند کربلای ۵ که ۱۴ روز پس از عملیات کربلای ۴، در بامداد ۱۹ دی ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه و شرق بصره با رمز یا زهرا (س) توسط سپاه پاسداران و با هدف وارد کردن ضربات نظامی تعیین کننده، انهدام قوای دشمن و نزدیک شدن به شهر راهبردی بصره در منطقهای به عرض ۱۰ تا ۱۳ کیلومتر و عمق ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر طراحی و اجرا شد.
این عملیات که به انهدام ماشین جنگی عراق منجر شد موثرترین عملیات بر سرنوشت جنگ بود مجموعا ۲۱۵ هزار نفر در قالب ۱۶ لشکر و ۸ تیپ مستقل به استعداد ۲۲۰ گردان هجومی و ۴۵ گردان توپخانه در ۳ قرارگاه تاکتیکی کربلا، نجف و قدس بکارگیری و سازماندهی شدند. لشکر ۲۵ کربلا نیز در ابتدا به عنوان یگان دنبال کننده پشتیبان لشکر ۴۱ ثارالله تعیین شد و مأموریت یافت پس از تأمین سرپل توسط لشکر ۴۱ ثارالله، در غرب کانال ماهی از این لشکر عبور کند و ضمن تصرف سرپل به سمت چپ گسترش یابد.
اما فرمانده کل سپاه که کلیه موفقیت عملیات کربلای ۵ را در تصرف نوک کانال ماهی میدانست، در آخرین لحظات قبل از عملیات اصلی مأموریت این لشکر را تغییر داد و مأموریت جدید لشکر ۲۵ کربلا اولویت دادن به پیشروی در حاشیه غرب کانال ماهی و الحاق با لشکر ۳۱ ثارالله اعلام شد و لشکر ۲۵ کربلا با ۳ تیپ و ۱۶ گردان به میدان نبرد با دشمن رفت و در نبرد جانانه با دشمن بعثی شماری از رزمندگان این استان به شهادت رسیدند. در ادامه به معرفی چند تن از شهدای این عملیات از شهرستان بابل میپردازیم.
شهید هادی باباگل تبار
نام پدر: شعبان
نام مادر: مولود محمدیان
تاریخ تولد:۱۳۴۸/۱۱/۱۰
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شایستگان بابل
مادر شهید: شب آنروزی که خبر شهادت هادی را به ما دادند، خواب دیدم حضرت امام خمینی (ره) به منزل ما آمدند و هادی من هم همراه امام اومد، دیدم هادی من قدش بلندتر شد، صبح که خانمها آمدند برای کاموا گفتم امروز حال ندارم، منتظر بودم برادرم حاج علی محمدیان یا دامادم حاج اسدالله رضوانیان بیایند تا خبر را بهما بدهند.
همرزم شهید: شهید بزرگوار به خاطر سن کمش خیلی شلوغ بود و نظر هر فرمانده را با شلوغ بودنش به خود جلب میکرد و، چون موی سر شهید قرمز بود، یادم هست در گردانشان به او میگفتند هادی کله قرمز در مدت کوتاهی در منطقه پیچیده بود که هادی کله قرمز دیگه کیه؟ کومله و دمکرات در صدد بودهاند که هادی کله قرمز دیگر چه کسی است و چه قیافهای دارد.
شهید محمود دیاری هریکندهای (سمت راست)
شهید محمود دیاری هریکندهای
نام پدر: حسین
نام مادر: نساء مهدیزاده
تاریخ تولد:۱۳۴۳/۰۴/۰۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای هریکنده بابل
فرازی از وصیتنامه شهید:ای عزیزان! بدانید که ما شهدا را از دست نمیدهیم، بلکه آنها را به دست میآوریم و ما زمانی به دست خواهیم آمد که در راه خدا به شهادت برسیم. شهادت برای انسان مخلص یک موفقیت و پیروزی است، نه شکست.
از خدا بخواهیم که مرگ ما را شهادت در راه خودش قرار بدهد و مرگ طبیعی برای یک فرد مسلمان مایه ننگ و بدبختی است، خصوصاً برای یک فرد بسیجی که نمونه بارز ایثار و از خود گذشتگی و شهامت است. ما که عضو یک تشکیلات اسلامی بنام بسیج هستیم باید نهایت کارمان به شهادت ختم شود والا ضرر کردهایم.
انسانی که در راه خدا به شهادت میرسد در حقیقت ارزشهای الهی را در جامعه زنده میکند و جامعه مرده را حیاتی دوباره میبخشد، همانطوری که سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) با شهادت خود اسلام محمدی را حیاتی دوباره بخشید. پدر و مادرم، افتخار کنید که چنین فرزندی را تربیت کردید و در راه احیای دین مقدس اسلام هدیه نمودید.
شهید باب الله رضاپور گتابی
نام پدر: موسی
نام مادر: شهربانو قهارپور گتابی
تاریخ تولد:۱۳۴۹/۰۵/۰۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای بالاگتاب بابل
برادر شهید: شهید بسیار متواضع و فروتن بودند. دارای حجب و حیا، امانتداری، حفظ اسرار، سعه صدر، اخلاق در عمل، صداقت، صفا و صمیمیت، گشاده رویی، وقت شناسی، نظم و انضباط، وفای به عهد بود.
شهید در زندگی همیشه حق الناس را رعایت میکرد نمازش را اول وقت میخواند با این که سن کمی داشت، اما به نماز و خواندن قرآن بسیار اهمیت میداد به نماز جمعه میرفت. ارادت خاصی به ائمه داشت میگفت باید اسلام زنده بماند و کفر از بین برود. وقتی به جبهه میرفت افتخار بزرگی برایش بود و خدا را شکر میکرد.
فرازی از وصیتنامه شهید:
ای ملت گوش به توظئههای تبلیغاتی دشمن ندهید و مساجد را خالی نکنید.
تشیع پیکر پاک و مطهرشهید والامقام حیدر علی رضایی
شهید حیدرعلی رضایی طلوتی
نام پدر: یوسفعلی
نام مادر: محرم خانپور خطیرکلائی
تاریخ تولد:۱۳۴۶/۰۳/۰۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای طلوت بابل
برادر شهید: شهید بسیار متواضع و فروتن، دارای حجب و حیا، امانتدار، حافظ اسرار مردم و همچنین حق الناس را رعایت میکرد.
خواهر شهید: شهید نمازش را همیشه اول وقت میخواند و هیچ گاه ترک نماز و روزه نمیکرد واجباتش را به نحواحسن انجام میداد عاشق امام و ولایت بود. بزرگترین آرزویش پیروزی اسلام و شهادت در راه دین و اسلام بود.
دوست شهید: در عملیات کربلای ۴ او خمپاره را یک نفری در حدود ۱۵ کیلومتر با خود حمل کرده بود که من به او گفتم به من بده تا بیاورم و من حدود صد متر آوردم دیدم خیلی سنگین و سخت است یواش آن را کنار گذاشتم و رفتم بعد از ۱۰ متر او مرا صدا زد و گفت: خمپاره را کجا گذاشته ای، من گفتم سنگین بود آن را کنار گذاشتم و او با نارحتی برگشت و آن را به مقر آورد و تا دو روز با من حرف نمیزد تا اینکه من گفتم اشتباه کردم که ایشون هم با من حرف زد.
از راست شهید حسین طالبی نتاج و طلبه عارف شهید قاسم اکبرنژاد
شهید حسین طالبی نتاج دیوکلایی
نام پدر: رمضان
نام مادر: ام سلمه ستایش
تاریخ تولد:۱۳۴۷ /۰۱/۰۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای ملا محله بابل
فرازی از وصیتنامه شهید:
دین خدا امانتی است در دست ما، باید آنرا به مقصد برسانیم یکی با قلم، دیگری با سخن گفتن و عدهای با نثار خون.
برادرانم! دنیا دار امتحان است، ماندنی نیست و به کسی وفا نکرده است. فقط خدا باقیست برادرانم به فکر آخرت باشید... انسان برای دنیا آفریده نشده است بلکه دنیا برای انسان آفریده شده است... بیایید به تکیه گاهی تکیه زنید که محکم باشد مانند بزرگانی که تکیه گاه خوبی انتخاب کردند و چند روز دنیا را با راز و نیاز با معبود خود گذراندند.
کاروان عاشقان کربلا در حرکت است از کاروان عقب نمانید. مرگ میرسد چه بخواهی و چه نخواهی. خوشا آن مرگی که در میدان جنگ و جهاد در راه خدا باشد.
از برادران عزیزم میخواهم راهم را ادامه دهند. از شما میخواهم فرزندان خودتان را از تربیتهای اسلامی بهرهمند سازید و به جامعه تحویل بدهید.
شهید رمضانعلی عسگری دون (نشسته سمت راست)
شهید رمضانعلی عسگری دون
نام پدر: امامعلی
نام مادر: زیبا یداللهی کشتلی
تاریخ تولد:۱۳۴۰/۰۳/۰۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای دونه سر
همسرش: جدّیت در کار، صفا و صمیمیت، احساس مسئولیت ومهربانیاش موجب شد به او جواب بله بدهم. من هم سن ۱۶ سال و او ۲۰ سال بود.۴ سال با هم زندگی مشترک داشتیم. سه سال از این چهار سال را در منطقه بود. یک سال هم با عنوان شورای محل در حال خدمتگزاری به مردم سپری شد. امر به معروف و نهی از منکر مهمترین ویژگی اخلاقیاش بود و جدّیت در کارهای عمومی محل از مشخصههای انقلابیاش. حاصل ازدواج ما دو فرزند بود به نامهای رضا وجواد.
پدر شهید: او مدتی را درشورای محل خدمت کرد. آن زمان به مردم سیمان و وسایل دیگر میدادند. خودش با اینکه مسئول بود، چکمه میپوشید و سیمان را تقسیم میکرد. یک روز که در حال تقسیم سیمان بود، به او گفتم: پسر! چرا اینقدر خودت را خسته میکنی؟ تا چشمش به من افتاد، گفت: پدر! اگر برای گرفتن سیمان آمدی، الان نداریم. باید همه را تقسیم کنم، اگر زیاد آمد، به تو میدهم. از فامیلبازی خوشش نمیآمد.
شهید حسن کارآمدپیشه
نام پدر: جانعلی
نام مادر: صدیقه بیگم صادقیان بابلی
تاریخ تولد:۱۳۴۶/۰۹/۰۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: شهدای معتمدی
فرازی از وصیتنامه شهید:
تقوی الهی را فراموش نکنید. یاد خداوند را همیشه زنده نگه دارید و همیشه خودتان را در محضر خدا بدانید و مواظب باشید در محضر خدا معصیت نکنید. در کارهایتان همیشه خدا را مد نظر داشته باشید و سعی کنید کارتان فقط برای خدا باشد.
شما ای مسئولین و کارمندان دولت! اگر در کارهای تان خدا را فراموش کردید، همه چیز را فراموش میکنید و امت حزب الله را که همه چیز شما از آنهاست را فراموش میکنید ودر نتیجه آنها را ناراضی میکنید، ولی بیدار باشید که این روش برای شما جهنمی هولناک را آماده خواهد کرد.
شهید علی اصغر یحیی پور گنجی
نام پدر: شعبان علی
نام مادر: یوخابهپور هدایت گنجی
تاریخ تولد:۱۳۵۰/۱۰/۰۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه-کربلای پنج
گلزار: شهدای گنج افروز
برادر شهید: «او فردی مذهبی و معاشرتی بود و با تمام دوستان و فامیل رابطه گرمی برقرار میکرد. به خاطر رابطه خوب و خصوصیات اخلاقی بینظیری که داشت همه از او راضی بودند؛ خصوصا خانواده و پدر و مادر و در انجام کارها با او مشورت میکردند.
نسبت به اعتقادات دینیمان بسیار علاقه نشان میداد. علی الخصوص در رابطه با کلاسهای قرآن و دینی و در نمازهای جماعت همیشه حضور پیدا میکرد و موذن و مکبر مسجد بود و در روزهای جمعه نیز به وحدت و همدلی اهمیت میداد و در نماز جمعه حضور مییافت. عاشق اهل بیت بود و در امورات زندگیاش به آنها متوسل میشد.
اکثر وقت خود را در مسجد و پایگاه میگذراند و در برگزاری کارهای فرهنگی و مراسمهای مذهبی کمک و یاری رسان بود. آرزوی شهادت در سر داشت و رسیدن به این هدف برای او از بهترینها بود. او تمام تلاشش را میکرد تا به این مقام دست یابد و موفق نیز شد.»
شهید حسن جان یوسفی فیروزجایی
نام پدر: رمضان
نام مادر: زینب گل علیزاده لهی
تاریخ تولد:۱۳۴۷/۰۷/۰۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت: شلمچه- کربلای پنج
گلزار: سادات محله پوستکلا
برادر شهید: شهید بسیار مهربان و گشادهرو بودند و در میان افراد محل محبوبیت زیادی داشتند بسیار متواضع و خوش اخلاق بودند، به حجاب بسیار اهمیت میدادند. نسبت به حق الناس بسیار حساس بودند. نماز شبشان ترک نمیشد.
مادر شهید: آخرین روزی که میخواستند بروند به جبهه کیف خودش را برداشت و در حیاط منزل ایستاده بودم به من نگاهی کرد و آمد نزد من و گفت مادر: گفتم جان مادر. گفت: که شما رضایت دارید که من به جبهه بروم گفتم من از ته قلبم راضیام که شما بروی. شهید دستی به من داد و گفتند من همین قدر که خاطر جمع شدم حالا میروم.
انتهای پیام/