حاجیه خانم «طیبه راستگار عبدالهی» مادر شهید «اصغر راستگار عبدالهی» در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در آذربایجانشرقی، اظهار داشت: اصغر خیلی مهربان و دارای فهم و شعور بالایی بود. پدر اصغر ارتشی بود که به همین خاطر سالها در مراغه زندگی کردیم.
وی با تأکید بر اینکه خدا را به خاطر فهم و بصیرت فرزندم شاکرم، توضیح داد: اصغر خیلی با ادب بود و همواره احترام پدرش را حفظ میکرد. اصرار داشت عازم جبهه شود، ولی پدرش مخالف بود چرا که میگفت من نظامی هستم و در جبهه حضور دارم، دیگر نیازی به حضور تو نیست.
این مادر شهید ادامه داد: فرزندم خیلی اصرار کرد تا با حضورش در جبهه موافقت کنم، وقتی فکر کردم، متوجه شدم که وظیفهی همه است که از دین و کشورشان دفاع کنند بالاخره رضایت دادم تا به جبهه اعزام شود.
وی در رابطه با نحوه اعزام فرزندش به جبهه نیز گفت: خودم با پسرم به بسیج رفته و برگه رضایت را تکمیل و امضاء کردم. پدرش از این موضوع خبر نداشت. صبح خودم تا مسجد جامع تبریز همراهیاش کردم. اصغر سوار ماشین شد و من با صدای بلند به تماشاگران میگفتم من یک پسر دارم و الان به جبهه میفرستم شما هم فرزندانتان را در خانه مخفی نکنید.
مادر شهید «اصغر راستگار عبدالهی» در پایان خاطرنشان کرد: از روزی که اصغر رفت تا خبر مفقود شدنش یک ماه طول نکشید. چشم به راه بودم که از پسرم خبری بیاورند که سال ها انتظار به طول انجامید تا اینکه در سال 1387 آقای وکیل زاده خبر رجعت پیکرش را مژده داد.
گفتنی است؛ شهید «اصغر راستگار عبدالهی» 22 خردادماه 1348 در تبریز متولد شد و در تاریخ 18 فروردینماه 1366 طی عملیات کربلای 8 در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
گفتوگو از اسماعیل وکیلزاده
انتهای پیام/