گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ درباره مقامات صدیقه طاهره (س) زبان و گفتار ما یارای بیان ندارد؛ نمیشود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهای معمولی بیانی ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودی میشود ذهنها را نزدیک برد؛ اینکه بنده روی مداحی و شعر و سرودهای اسلامی تکیه میکنم، به همین خاطر است.
شناخت حضرت زهرا (س) و درک سیره آن حضرت تنها از عهده ائمه معصومین (ع) برمیآید، با این حال نمیتوان نسبت این شخصیت برجسته مهم تاریخ بیتفاوت بود و قدمی برای شناخت ایشان برنداشت. بهترین راه ممکن برای شناخت حدودی حضرت زهرا (ع) غور در بیانات عالمان بزرگ اسلام مانند امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
متن پیش رو که قسمت ششم آن را در ادامه میخوانید حاوی بیانات امام خامنهای است که مناسبتهای گوناگون ایراد شده است و دارای مضامین مهمی است که باید آنها را مورد تحلیل قرار داد.
حضرت زهرا (س) آیه زنده پیامبر (ص) است
زندگی فاطمه زهرا (س) به خاطر عظمت و شگفتیهای فراوانی که در آن است، شبیه اسطورههای تاریخ است. حقیقتاً چشم ما نمیتواند مقامات معنوی آن بزرگوار را ببیند ما نمیتوانیم آن قامت رسا و آن عظمت را حتی در چشم کوتهبین ذهن خودمان تصویر کنیم؛ لیکن همان چیزی که چشمان سطحینگر ما میبیند، خیلی باعظمت است. یعنی آن زندگی کوتاه چه در دوران کودکی، چه در دوران نوجوانی و چه در دوران تأهل و ازدواج و خانهداری اینقدر پرمغز است! مگر هر کسی میتواند همسر امیرالمؤمنین (ع) باشد؟
عظمت علی (ع) آنگونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب میکند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین (ع)، یک نشانه بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف میزنند؛ چگونه زندگی میکنند؛ چگونه این زندگی الگو و نمونه تاریخ را اداره میکنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده میگیرند! اینها تصادفی نیست.
نقش آن شوهر در دوران مبارزات و جنگها این است که نفر اول و خطشکن درجه یک و گرهگشای اول و آخر باشد. در دوران بعد از رحلت پیغمبر (ص)، این نقش تغییر پیدا میکند. همان شجاعت، همان قدرت و همان عظمت وجود دارد؛ منتها در نقش دیگری ظهور میکند. مگر هرکسی میتواند آن حادثه عظیم بعد از پیغمبر را تحمل کند؟ اما علی تحمل کرد و این همان شجاعت خیبر و همان قدرت اُحد است که در اینجا طاقت میآورد.
بعد از آن دوران خلافت است که هر کلمه کلمه و هر قدم به قدم آن، اثری در تاریخ اسلام و تاریخ بشر گذاشته است. آنگاه نقش همخوان با این شخص، نقش فاطمهی زهرا (س) است. اگر آن مظلومیت عظیم و جانسوز در تاریخ خود را نشان نمیداد، حقایق اسلام آنچنان که بعداً آشکار شد، آشکار نمیشد.
اینها تصادفی نیست. همه اینها طراحی شده با تدبیر الهی است؛ منتها کسانی برای این میدانها و این نقشهای دشوار انتخاب میشوند که جوهر آنها، جوهر برگزیده خداست. در بین همه انسانهای طول تاریخ، خدای متعال انتخاب میکند. میدان، میدان امتحان است. میدان کار تصادفی نیست.
خدای متعال بیخودی به کسی امتیاز نمیدهد. این جوهر، این اراده قوی، این عزم راسخ، این گذشت و فداکاری در فاطمه زهرا (س) کار را به آنجا میرساند که او سنگ الماسی میشود که همه این چرخها بر روی آن میچرخد. دشوارترین چرخها را باید بر روی سختترین پایهها و قاعدهها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهای دشوار، در همان دوران کوتاه، بر روی دوش فاطمه زهرا (س) بود.
خدا او را انتخاب کرد و او توانست بشریت را نجات دهد. فاطمه زهرا (س) فرشته نجات انسانها در طول تاریخ است. برای همین هم هست که ائمّه (ع) اینقدر برای آن بزرگوار تکریم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع میکنند. هیچ مقامی از این بالاتر وجود دارد؟ (در دیدار جمعی از مداحان 19 مهر 1377)
«در قضیه حضرت صدیقه طاهره (س)، نکات خیلی مهمی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق میکند، این است که همه این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دستنیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بینظیر تاریخ بشر و سیده زنان عالم، و ضمناً همه آن صبرها و ایستادگیها و موقعشناسیها و کلمات پرباری که از ایشان صادر شده است در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتفاق افتاده است.
یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیهسرایی مطرح میکنیم و میگوییم که این بزرگوار سن کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوع مصیبتخوانی و مرثیهسرایی میشود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبر و حاوی درسها میدانیم و با این چشم نگاه میکنیم؛ آن وقت اهمیت ویژهای پیدا میکند. چگونه یک انسان در دوران کوتاه زندگی، از مبدأ کودکی به بعد تا زمان شهادت این همه معارف و این همه علو مقامات معنوی را به دست آورد! این، حاکی از یک تربیت فوقالعاده فوق بشری است.
آن زمان که در شعب ابیطالب همه راههای عافیت بر مسلمانان و وجود مقدس نبی اسلام (ص) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستی، نه امکانات رفاهی، نه آسودگی خاطر؛ دائم دغدغه تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهای بد، صدای گریهی کودکان از گرسنگی بلند، انواع ناراحتیهایی که در آن درهی خشک وجود داشت و این عده خانواده مسلمان برای مدت سه سال مجبور به اقامت شده بودند و چه سختیها کشیدند و همه این سختیها هم از مبدأ یکایک این انسانها از کوچک و بزرگ حرکت میکرد و روی دوش پیامبر اسلام (ص) مینشست.
چون رهبر بود؛ چون همه به او متکی بودند، همه دردها را پیش او میآوردند، همه فشارها را او حس میکرد، اتفاقاً در همین ایام جناب ابیطالب (ع) هم از دنیا میرود؛ جناب خدیجهی کبری (س) هم در مدت کوتاهی به رضوان الهی و لقاءالله میپیوندد و پیامبر (ص)، تنهای تنهاست، فاطمه زهرا (س)، تنها کسی است که پیامبر (ص) با این عظمت به او تکیه میکند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایی میکند، که این قضیه «فاطمة امّابیها» مربوط به اینجاست.
این عظمت را ببینید! یک دختر کمسال، در دوران سختترین محنتها، به فریاد بزرگترین انسانها میشتابد! همان عنصری است که در طول زمان، تا آخر عمر کوتاه خود این همه مقامات معنوی را تجربه میکند و این همه کار بزرگ انجام میدهد و این همه در تاریخ تشیع و اسلام اثر میگذارد و خورشید درخشانی میشود که تا دنیا، دنیاست، خورشید درخشان اظهر زهرا اطهر (ص) خواهد درخشید. همه این آثار، از حیات و زندگی و خصوصیات یک جوان نشأت گرفته است.
(در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 26 شهریور 1376)
انتهای پیام/ 161