گروه بینالملل دفاعپرس ـ داود عامری؛ آمریکا سالها است که با شعار دموکراسی و ارزشهای آمریکایی، مدعی پایان تاریخ با نظام دموکراتیک خود است.
این کشور با مدیریت پشت صحنه صهیونیستها تلاش میکند نظام آمریکایی را کاملترین نوع دموکراسی القا نماید و به دنبال جهانیسازی از ارزشهای خود است و به بهانه حفاظت از دموکراسی، نظامهای حکومتی مغایر با خود را تحت فشار قرار میدهد.
هر چند مدتها است که کارشناسان از افول آمریکا در عرصههای مختلف حرف میزنند، اما وقایع انتخابات اخیر انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و آخرین صحنه تماشایی آن، ورود عدهای معترض به کنگره با هدایت و حمایت ترامپ، نشان داد که این ارزشهایی که به دنبال جهانی کردن آن بودند، به چه میزان بدلی و غیر ارزشی هستند و آمریکا ییان به هیچ یک از قوانین بینالمللی و حتی داخلی خود احترام قائل نیستند و تا جایی قانون را قبول دارند که به نفع آنها باشد. آنها حتی به مقررات داخلی خود نیز پایبندی ندارند، از اینرو انتخابات آمریکا و حوادث آنرا از چند منظر میتوان مورد توجه قرار داد.
- «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب آمریکا به صراحت اعلام کرد دموکراسی ما در بدترین وضع خود است که در تاریخ مدرن آمریکا سابقه نداشته است. این اظهارات از یک سو نشان دهنده وضعیت دموکراسی در آمریکا است که یکی از رقبای انتخاباتی به انحطاط آن به صراحت اشاره میکند و از سوی دیگر جهان شاهد فروریختن حیثیت دموکراسی آمریکایی بود.
آنچه در جریان تبلیغات انتخاباتی تا لشکرکشیهای خیابانی و ورود طرفداران ترامپ به کنگره و فرار نمایندگان، همه همه پوشالی بودن دموکراسی آمریکایی را به جهانیان نشان داد و ثابت کرد که آمریکا بر خلاف ادعای مدیریت جهان دموکراتیک، در حال حرکت به سمت یک تنزل حیثیتی در جهان است، به طوری که «ریچارد هاس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا وقایع اخیر را هشداری تکان دهنده و آن را نشانی از افول آمریکا در جهان توصیف کرد.
- آمریکا سالها بود که با تبلیغات گسترده، خود را جهان آزاد با شفافترین نوع انتخابات معرفی میکرد. در انتخابات ۲۰۲۰ جهان به وضوح و به کرات شاهد آن بود که رئیس جمهور حاکم این کشور شیوه انتخابات در آمریکا را غلط و مدعی تقلب در انتخابات شد. این سخن راست یا دروغ، پیام مهمی را به جهانیان مخابره کرد که دیگر آمریکا نمیتواند خط و مشی دموکراسی خود را به کسی تحمیل کند؛ چراکه این مدل دموکراسی غلط است و یا اساساً دولتمردان به دموکراسی اعتقاد ندارند و یا دموکراسی را تا جایی قبول دارند که منافع آنها تامین میشود.
- طی چندین سال گذشته در منطقه و جهان شاهد آن بودیم که آمریکا با بهره گیری از قدرت تبلیغاتی و برافراشتن پرچم حمایت از دموکراسی، تلاشهای فراوانی برای راهاندازی انقلابهای مخملی در کشورهای مختلف اقدام نموده و در مواردی هم با استفاده از این حربه، به تضعیف حکومتهای قانونی کشورها اقدام و آنها را از طریق کودتای مخملی ساقط کرده است.
این بار حربه آمریکا به خود او بازگشت و بومرنگ اجتماعی آمریکا در پرتو تکنیکهای انقلابهای رنگی تمام حیثیت و اعتبار ارزشهای آمریکایی را به یکباره نابود کرد. وقایع انتخابات ۲۰۲۰ نشان داد که ارزشهای دموکراتیک آمریکا همان دستکش مخملی این کشور برای پوشاندن چنگالهای چدنی آن بود که به سوی ملتها دراز میکرد و با بهرهگیری از تبلیغات گسترده رسانهای، بسیاری از مردم جهان را از دستیابی به واقعیتهای درون آمریکا باز میداشت.
- آنچه مسلم است با این رسوایی بزرگ برای دموکراسی آمریکایی، باید گفت که دیگر این آمریکا بزک شدنی نیست، به طوری که بیشترین واژگان برای توصیف وضعیت آمریکا از سوی تحلیلگران و سیاستمداران در روزهای گذشته عبارت بودند از: «شرم آور»، «ننگین»، «رسوایی تمامعیار»، «سیاه ترین روز تاریخ آمریکا»، «جنگ داخلی»، «پایان امریکای بزرگ» و «بازگشت انقلاب رنگی به صاحبش» و «پایان دموکراسی آمریکایی» بود. حادثه ژانویه به اندازهای سخیف و مفتضحانه بود که بعضی آن را میخی بر تابوت دموکراسی آمریکایی دانستند.
- دموکراسی آمریکایی نشان داد که توانسته است فردی همچون ترامپ را به قدرت برساند که نه تنها به هیچ قاعده و قانون بینالمللی پایبند نبود و در طی چهار سال در تضعیف نهادهای بینالمللی هر آنچه توانست، انجام داد و با وجود مخالفتهای مختلف از درون آمریکا نیز، هیچ نهادی نتوانست در برابر زیادهخواهیهای او ایستادگی کند. در عرصه داخلی امریکا با وجود بسیج تمام نهادهای قدرت، تا همین چهارشنبه هیچکس توان به پایین کشیدن او را نداشت. بنابراین اگر در جهان دیکتاتورها از طریق کودتا و با حمله به نهادهای قانونی به حکومت می رسند، عملاً دموکراسی آمریکایی نشان داد که خود یک دستگاه تولید دیکتاتور از نوع بزک کرده آن است.
- وقایع انتخابات آمریکا را باید یک چراغ پر نور برای عبرت و درسآموزی پیروان بیچون و چرای غرب در کشور و منطقه به حساب آورد که اگر اندکی بصیرت به خرج دهند، بیهیچ استدلالی همین وقایع برای پرهیز از تبلیغ و کاستن ازهیمنه دروغین دموکراسی و آزادی در غرب برای آنها کفایت میکند تا کور کورانه به پیاده نظام تبلیغ ارزشهای پوشالی و فریبنده غرب تبدیل نشوند و دست به ریسمان محکم هویت ملی و انقلابی خود بزنند که میتواند الگوی مناسبی برای جهان در عصر اضمحلال دموکراسی غرب باشد.
انتهای پیام/ 151