به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس وصیتنامه شهید «ابراهیم ابراهیمنژاد گرجی» را از نظر میگذرانیم.
شهید «ابراهیم ابراهیمنژاد گرجی» فرزند «نجف» بیستوسوم اسفند ۱۳۵۰ در شهرستان بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ ۲۹ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ شلمچه به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک الغالبون
با درود فراوان به محضر بقیه الله العظم امام زمان دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و نائب برحقش امام امت و سلام به شهیدان که همواره در راه این انقلاب کوشیدند و ثابتقدم و استوار در جبهههای حق علیه باطل با لشکریان کفر و شرک جنگیدند و با خون خویش نهال اسلام را آبیاری کردند و به لقاء الله پیوستهاند و سلام به خانوادههای معظم شهدا و مفقودین، اسرا، مجروحین، معلولین و جانبازان، چند جملهای به عنوان وصیتنامه و برگ سبزی از دفتر عشق نوشتم.
خدایا بندهای کوچک تصمیمی بر کاری بزرگ دارم جهاد در راه خدا، خدا یاریم ده، امروز در حال جنگیم در حال جنگی خانمانسوز که رژیم بعثی صدام به ما تحمیل نموده است و امت مسلمان ایران چه زن و مرد و پیر و جوان و حتی کودکان ما در گهوارهها با اقتدا نمودن از سرور شهیدان حسین بن علی و یاران باوفایش در مقابل تمامی کفر قد علم نمودهاند و در حفظ و نگهداری اسلام و جمهوری اسلامی جان خود را نثار این هدف مقدس نمودهاند و ما ماندیم و ماندیم اما غافل از راه و هدف شهیدان از آنجائیکه در تشییع جنازه شهیدان گرانقدرمان [] شعار میدادیم و در شعارهایمان سوگند یاد مینمودیم که راهتان را ادامه خواهیم داد.
من نتوانستم خود را فقط به شعار دادن قانع کنم بلکه درصدد عمل نمودن این شعار راهی جبههها شدم تا اینکه بتوانم دین خود را نست به اسلام و انقلاب ادا نمایم مگر نه این است که هر انسانی باید با این دنیای فانی وداع کند و چه بهتر جانمان را از گل نغمههای عشق لبریز کرده و در راه خدا شهید شویم و من ندای رهبرم را لبیک گفتم و افسوس میخورم که چرا زودتر به این هدفم نرسیدم.
چند جملهای به پدر و مادرم: پدر و مادرم میدانید شهادت خونین است و هر چند فراق فرزند سنگین و غمگین ولی غم ابراهیم شیرین است از شنیدن خبر شهادت من هرگز غمگین و ناراحت نباشید چرا که راهی که برگزیدم راه تمامی شهیدان است و خدا خواست که اینگونه بمیرم و در آخر از شما حلالیت میطلبم هر چند نتوانستم که زحمات شما را جبران نمایم و شما برادران عزیز اگر نتوانستم برادر خوبی برایتان باشم به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و عفو نمائید و هرگز مرا فراموش نکنید و غافل نشوید که من در چه راهی رفتم و تو خواهرم امیدوارم که برای جامعه ما الگو باشید و شما امت شهیدپرور آیا میتوان صحنههای دلخراش ویرانههای دزفول، خرمشهر نظارهگر بودن و بیتفاوت ماند آیا میتوان از جنایت هولناک و توطئه شوم شیاطین باخبر بود و دم نزد جبهه جنگ را فراموش نکنید و هرگز پیرجماران را تنها نگذارید و همیشه یاورش باشید و در آخر سلام مرا به تمامی دوستان و خویشاوندان برسانید.
تاریخ ۶۵/۱۱/۵
ابراهیم ابراهیمنژاد گرجی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
انتهای پیام/