به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «تقی جوانمرد» از شهدای سوادکوه زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید:
پنجمین نوگل باغ زندگانی «باقر و هاجر» بود که در سال ۱۳۳۹ در روستای «دهمیان» پلسفید چشم به جهان گشود؛ نورسیدهای که «تقی» نام گرفت و با آمدنش، به کاشانه آنها صفایی دگر بخشید.
تقی بعد از طی مقاطع ابتدائی و راهنمایی، وارد دبیرستان «طالقانی» ساری شد و تحصیلاتش را تا پایه سوّم متوسطه در رشته علومتجربی ادامه داد.
«علیبابا فارابی» که یکی از هممحلیهایش بوده است، درباره خصوصیات اخلاقی او چنین میگوید: «هرگز کدورتی از کسی به دل نمیگرفت و با همه دوستانش صمیمی بود. در برابر ناملایمات و نامهربانیها نیز صبورانه برخورد میکرد.»
ادب و تواضع این فرزند نیکسیرت نسبت به والدین نیز زبانزد بود. در بیان تقیدات دینی وی، همین بس که همواره در ادای فرائض واجب و مستحب، بهخصوص نماز شب، اهتمامی خاص داشت. با قرآن، این منبع نور و حکمت هم، مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا. علاوه بر آن، با الگوپذیری از سیره اهل بیت (ع)، پیوسته در پی کسب فضائل معنوی و انسانی بود.
شرکت در راهپیمائیهای ضدّ طاغوت در ساری و پلسفید، توزیع پوستر و اعلامیه، از جمله فعالیتهای تقی در ایام انقلاب بهشمار میرود.
از بدو تشکیل انجمن اسلامی و بسیج، او به این نهادهای انقلابی پیوست و در راستای حراست از دستاوردهای انقلاب به ادای تکلیف پرداخت. تقی بعد از پوشیدن جامه پاسداری، کارش را به عنوان بهیار در سپاه آغاز کرد.
سپس از سال ۱۳۶۱ الی ۱۳۶۵، چهار مرتبه از طرف سپاه زیرآب، رهسپار جبهه مریوان، شلمچه و پادگان شهید بهشتی شد. او در کِسوت بازرسی و بهیاری لشکر ۲۵ کربلا نیز، خدمات ارزندهای ارائه نمود.
جمعآوری کمکهای مردمی و ترغیب و تهییج جوانان به حضور در میادین نبرد، از جمله اقدامات تقی در جبهه فرهنگی محسوب میشود؛ و در نهایت، او در ۱/۱۱/۱۳۶۵ در شلمچه، در حین کمک به مجروحان، به خیل یاران شهیدش پیوست؛ و کربلای ایران، اینک سالهاست که دردانه هاجر را چونان گوهر در صدف دل خود به یادگار دارد.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با آیه شریفهای از قرآن کریم وصیت نامهام را آغاز میکنم:
«اَوَلَم یَرَوا کَیفَ یُبدِئُ اللهُ الخَلقَ ثُمَّ یُعیدُهُ اِنَّ ذالِکَ عَلَی اللهِ یَسیرٌ» سوره عنکبوت آیه ۱۹
آیا مردم بارها به چشم خود ندیدند که خداوند چگونه ابتدا خلقی را ایجاد میکند و باز به اصل خود بر میگرداند؟ خلق میکند و نابود میسازد و حیات میدهد و میمیراند و روز میآورد و شب میگرداند این کار برای خدا بسیار آسان است.
«وَ اِنَّا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مُبینا» و همچنین به فتح آشکاری به بندگان خاصش بشارت میدهد.
با حمد و سپاس بیکران بر خداوند سبحان و با سلام و درود بر انبیاء بر حق از آدم تا خاتم و ائمه اطهار (ع) به خصوص حضرت بقیه الله (عج) و نائب بر حقش خمینی کبیر امید مستضعفان و دیگر رجال اسلامی متعهد و سلام و درود بر شهدای گلگون کفن و مجروحان و معلولان جنگ حق علیه باطل و امت رزمنده هوشیار و همیشه در صحنه و جان بر کف و بر تمامی مؤمنینی که خالصانه و صادقانه در راه تحقق آرمانهای انقلاب و رهائی مستضعفین کام بر میدارند.
بنده وقتی که صدای «هل من ناصرً ینصرنی» از گلوی ضعیف امام عزیزمان این اسوه علم و تقوا بیرون امد بر خودم لازم دانستم که به این صدا لبیک گفته و عازم جبهه حق علیه باطل گردم تا دین خود را نسبت به اسلام انقلاب ادعا نمایم تا شاید خداوند از این حقیر گناهکار راضی باشد. خدایا مرا فدای آن چیزی که مهمتر از من است بکن، چون سرور شهیدانی حسین ابن علی (ع) بر مکتب خدا شد، چون مکتب بود که امام حسین را ساخت.
ای برادران و خواهران لحظهای امام را تنها نگذارید که راه امام خمینی راه اسلام و راه تمام انبیاست. ما میرویم تا خط امام زنده بماند. در ضمن شما امت حزب الله باید آگاه باشید، چون ما در یک دورهای از تاریخ قرار گرفتهایم که ظلم و جور و ستم و خفقان در بالاترین مرتبهاش قرار گرفته است و سرچشمهاش از آمریکا و شوروی است که دست در دست هم دادهاند تا ندای حق را در حلقوم خفه نمایند، ولی از آنجا که دست خدا بالاترین دستهاست اراده کرده که حق را در جامعه این چنین حاکم و مستضعفین را بر مستکبرین قالب گرداند و دست ابرقدرتها را یکی پس از دیگری را افشا کند و سرنگونی این گستاخان تاریخ نزدیک است که تا به زبالهدان تاریخ محو و نابود گردند انشاءالله.
ای برادران و خواهران سعی کنید ادامه دهنده راه شهدا باشید و حرمت خون شهیدان را حفظ کنید کاری نکنید که خدای نکرده در شأن یک فرد حزباللهی در خط امام نباشد و دشمنان اسلام از این کار سوء استفاده نمایند کسی که ایمان دارد باید عمل صالح داشته باشد و آنهائی که واقعاً مخلص هستند باید بیشتر مواظب خودشان باشند تا از اخلاص خودشان جدا نشوند.
پدر و مادر عزیز و گرامی وقتی که اولین قطره خون از بدنم جاری شد و به درجه رفیع شهادت نائل گشتم و به آرزوی دیرینه خود رسیدم در عزایم گریه و زاری نکنید، چون دشمنان اسلام از این کارتان خوشحال میشوند شما باید افتخار کنید که فرزندی را برای اسلام فدا کردید و توانستید سهم کوچکی نسبت به انقلاب و اسلام عزیز داشته باشید.
پدر عزیز و مادر مهربانم و برادر و خواهرم مرا میبخشید از اینکه نتوانستم جبران زحمات طاقت فرسای شما را نمایم انشاءالله که از من راضی هستید خداوند به شما اجر و توفیق عنایت فرماید.
اجرکم عندالله
التماس دعا دارم خداحافظ شما باد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
تقی جوانمرد
انتهای پیام/