به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، برنامه تلویزیونی سرچشمه شامگاه شنبه با حضور امیر عبدالله نجفی فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش از شبکه پنجم سیما به روی آنتن رفت.
نجفی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و فعالیت جریانهای انقلابی درون ارتش در آن روزها اظهار داشت: نیروهای مذهبی معمولا در هر پادگان و پایگاه زمینی، هوایی، دریایی و هوانیروز بودند و با توجه به اینکه تا بهمن چندین دولت عوض شده بود و بوی رفتن رژیم و سقوط میآمد، این نظامیها معمولا با روحانی های سرشناس و انقلابی آن شهر به شکلی ارتباط برقرار کرده بودند و در تمام پادگانها، پایگاه ها ارتباطشان با روحانیون برقرار بود و برای هر شرایطی طرحهایی داشتند.
وی ضمن اشاره به اینکه در اصفهان شهید صیاد شیرازی افسر باسوادی بود و در مرکز توپخانه اصفهان استاد بود و شاگردان زیادی او را میشناختند، بیان داشت: یکی از استادهای ما در اصفهان صیاد شیرازی بود و ایشان در کلاسهایش طوری رفتار میکرد که همه می فهمیدند مذهبی و مقید است و با برخی در راحتباش های وسط کلاس ارتباط داشتند و برای خودشان تشکیلاتی پیشبینی کرده بودند و اینها در بهمن انسجامشان بیشتر شد.
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش تاکید کرد: قبل از پیروزی انقلاب در جهت سست کردن پایههای پهلوی قدم برمیداشتند و بعد از پیروزی انقلاب در جهت جمع و جور کردن و انسجام انقلابیها حرکت کردند تا اگر ضد انقلابها یا از گروههای بیرون حمله کنند و سلاحها را جابجا کنند و یا تخریبی ایجاد کنند جلوی آن را بگیرند.
وی افزود: بعضی از فرماندهان که سالم بودند، سفت و قرص در سمت انقلاب ایستاده بودند ولی بیشترشان احتیاط میکردند و در پادگان حاضر نمیشدند و انقلابیها پادگان را حفظ میکردند.
نجفی ضمن اشاره به اینکه من 14 دی 57 احساس کردم که در آن شرایط که بودم، ماندنم برای انقلاب مفید نیست و فرار کردنم از ارتش مفیدتر است و دست به این اقدام زدم و دیگر در ارتش نبودم و در جاهایی تا یک زمانی مخفی بودیم، اظهار داشت: بعد از شش تا 12 بهمن که علما در مسجد دانشگاه تهران اعتصاب کرده بودند، من جزو اعتصابیها بودم و بعد 12 بهمن که حضرت امام میخواستند تشریف بیاورند، ما را جزو کمیته انتظامات بهشت زهرا تعریف کرده بودند و در بهشت زهرا حلقه دوم بودیم.
وی افزود: از آنجا که امام (ره) به مدرسه علوی بردند و آنجا مستقر شدند به ما گفتند که به آنجا برویم و از آن موقع به بعد صبح تا شب آنجا بودم و فقط شبها به منزل میرفتم.
نجفی در پاسخ به پرسشی پیرامون انتخاب آقای قرنی به عنوان فرمانده ارتش و نقش ایشان در انسجام ارتش بعد از پیروزی انقلاب و همچنین حضور ژنرالهای آمریکایی و تلاش برای ایجاد کودتا توسط ارتش، گفت: شهید قرنی در پیروی انقلاب 65 سال داشت و 20 سال قبل پیروزی انقلاب، ایشان را از ارتش اخراج کرده بودند و در زمان اخراج شدن درجهاش سرلشکر و یکی از معاونتهای ستاد ارتش آنموقع بود و به اتهام کودتا علیه شاه محاکمه و به سال زندان و اخراج از ارتش محکوم کردند.
وی افزود: در دورانی که در خانهاش بود، سازمانهای امنیتی 24 ساعته خانهاش را کنترل میکردند و تمام نامههایی که میآمد و کسانی که با ایشان رفت و آمد داشتند را کنترل می کردند تا اینکه در سال 42 ایشان ارتباطی با آیت الله میلانی در مشهد داشته و به همین خاطر باز ایشان را دستگیر و به سه سال زندان محاکمه میکنند و بعد از محاکمه هم تا پیروزی انقلاب در زندان بود.
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش ادامه داد: هرچند قبل از پیروزی انقلاب اعلام نمیشد که شهید قرنی چه کسی هست ولی در پادگانها دهان به دهان میگفتند و آدم شناخته شده، شجاع، مصمم، باسواد و قاطعی بود که طرفدار انقلاب و علیه شاه بود. حتی شورای انقلاب که چند ماه قبل پیروی انقلاب تشکیل شد، از بین افسران شهید قرنی عضو شورای انقلاب بود و بهترین گزینه در آن شرایط برای ریاست ستادی ارتش شهید قرنی بود.
نجفی با اشاره به اینکه اول انقلاب امام میخواست به بازرگان بها بدهد تا بتواند شاپور بختیار را از صحنه بیرون کند و ایشان روز 23 بهمن 57 حکم ریاست ستادی شهید قرنی به ایشان ابلاغ شد و همان روز از طرف همان شورای انقلاب به کمیته نظامی هم ابلاغ شده بود که شما هم به ستاد ارتش بروید،خاطرنشان کرد: سران اصلی کمیته نظامی شهید نامجو، کلاهدوز، عقاربپرست، امیر محمدرضا رحیمی، امیر سلیمی، شریفالنسب، امیر توتیایی و حسنعلی فروزان بودند و بنده در اسفندماه به اینها پیوستم. این افراد خودشان را به ستاد کل ارتش مراجعه کنند و در آنجا مستقر شدند و به شهید قرنی در جهت ساماندهی بدنه ارتش کمک کنند. یکی از همین اعضا این حکم را به شهید قرنی نشان میدهد و ایشان هم خیلی استقبال میکنند.
نجفی در پاسخ به سوالی در مورد وظایف این کمیته اظهار داشت: چند نفر از اعضای کمیته به تلفنها جواب میدادند و از پادگانهای مختلف کشور دائما تماس گرفته میشد و تمام انقلابیها در پادگان به کمیته نظامی امام در ارتش زنگ میزدند. در حقیقت هرکس از هر پادگان ایران تماس میگرفت، می خواست هم شرایط را برای مرکز گزارش کند و هم برای آن شرایط کسب تکلیف کنند.
وی با تاکید بر اینکه یک عده می خواستند ارتش را کلا ریشه کن و مضمحل کنند که با حضور این کمیته و قاطعیت شهید قرنی این اتفاق نیفتاد، گفت: وقتی مشورت خوب به شهید قرنی داده میشد ایشان قاطع تصمیم میگرفت.
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش افزود: یک نقش دیگر این کمیته این بود که همینطور که در سطح کشور جایی باشد که هرکس سوالی دارد با آنجا تماس بگیرد در سطح پادگان ها و پایگاه ها هم بالاخره فرمانده میخواهند. فرماندهان اکثرا رفته بودند و برخی جرات نمی کردند به پادگان بیایند.
نجفی با بیان اینکه مدنی که وزیر دفاع شد یک تخم لقی شکاند و گفت خدمت سربازی یک سال شد،اظهار داشت: اینکه از صداوسیما مطرح شد، اکثر سربازان برای تسویه حساب می آمدند. اگر یک یگان صد نفر باشد، 80 درصدش معمولا سرباز و 10 درصد هم درجهدار و کادر هستند و پنج درصد افسر جزء و بقیه افسر ارشد هستند و از آن 80 درصد سرباز، 40 درصد سر فرمانده میریختند تا تسویه حساب کنند و شهید قرنی از این قضیه بسیار ناراحت شده بود.
وی در پاسخ به سوالی درمورد تشکیل نهادهایی چون سپاه و جهاد سازندگی و رویکرد نیروهای ارتش در قبال این مسئله گفت: در این رابطه نقش اصلی و اساسی را حضرت امام از سال 42 شروع کرده بودند و نگاه راهبردی امام در حدی بود که از همان موقع در سخنرانیها و پیامهایشان بدنه ارتش را تایید می کردند و روی سران ارتش اما و اگر داشتند و میگفتند برخی از سران خائن بودند و این قضیه باعث می شد که نیروهای انقلابی و جوان در طول 15سال قبل از انقلاب یک احساس هویت میکردند و حس میکردند که اینها در انقلاب جایگاه دارند و مورد نظر هستند و این قضیه باعث میشد که نیروهای خوب امیدوار بمانند.
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش ادامه داد: روز 22 بهمن وقتی یک عده خوش مغز به فکر کودتا بودند، به فرمانده نیروی زمینی میگویند شما چند نیرو برای این کار دارید؟ نیروی زمینی که باید بیشترین نیرو را پای کار داشته بود، می گوید من تا الان 700 نفر دارم که معلوم نبود این 700 نفر هم پای کار بیایند، چون نام قرنی و کسانی مثل سلامتبخش و سرباز امیدیعابد را شنیده بودند. شرایط به گونهای بود که افسران انقلابی و مومن امیدوار بودند که وقتی انقلاب به این مرحله میرسد، پای کار میآیند.
نجفی با بیان اینکه نیروی داوطلب با نیروی موظف تفاوت میکند و انتظار از نیروی داوطلب این هست که هر وقت اعلام ماموریت میشود، پای کار باشد، گفت: در آن شرایط اعلامیهای پخش شد که هرکس نمی خواهد در این لباس ارتشی باشد، تا فلان تاریخ فرصت استعفا دارد و تعدادی هم از این فرصت استفاده کرده و رفتند و از آن تاریخ به بعد فرماندهانی که از طرف ستاد کل ارتش منصوب می شدند تا مشغول فعالیت شوند، زبانشان خیلی گویا و قاطع بود و در برابر کسی که در برابر ماموریتها انقلت می آورد، میگفتند که اگر نمیخواستی میتوانستی در آن تاریخ از ارتش بروی و وقتی ماندی داوطلب هستی. از آن تاریخ به بعد همه کسانی که در ارتش ماندند نیروهای داوطلب بودند.
وی در پاسخ به سوالی درمورد عملکرد شهید قرنی و مشاوران ایشان در مدیریت غائلههای مرزی ابتدای انقلاب مثل اتفاقات کردستان تصریح کرد: از بیرون ارتش عواملی بودند برای ارتش هدفهای غیر ممکنی را مطرح میکردند و مثلا میگفتند «ارتش بیطبقه توحیدی» باید ایجاد شود که امام (ره) بلافاصله توضیح دادند که ما چنین چیزی نمی توانیم داشته باشیم. یا برای مثال منافقین که به شدت مخالف ماندن ارتش بودند، حتی خطاب به بازرگان میگفتند که شما اگر ارتش را تقویت میکنید، اگر اتفاقی بیفتد شما مسئول تمام اتفاقات هستید.
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه در استانهای مرزی گروههای اخلالگر و ضدانقلاب بیشتر فعال بودند و بخصوص در کردستان گروههای متعددی بودند که این اهداف را دنبال میکردند و برای خودشان سوژه هایی درست میکردند،بیان داشت: برای مثال یک بار پادگان ژاندارمری سنندج را اشغال کرده بودند و فرماندهان را هم گرفته بودند. این خبر به گوش شهید قرنی میرسد و شهید قرنی به فرمانده لشکر 28 کردستان زنگ میزند و می گوید این مطلب را به گونهای به گوش ضدانقلاب برسانید و آن اینکه تا فردا 4صبح وقت دارند و چهار صبح پادگان ژاندارمری را بمباران خواهیم کرد و اگر بمانند از بین میروند. یکی از افسرها تعریف می کرد که فرمانده لشکر وقتی به من گفت شما این را یک طوری به فرمانده دژبانی خبر بده که او هم خبر را پخش کند و به گوش ضدانقلاب برسد و با مکافات این خبر را می رساند و این خبر وقتی به گوش آنها میرسد، شبانه آنجا را تخلیه کرده بودند.
نجفی همچنین با بیان اینکه ستاد پادگان سنندج که داخل شهر بود و سرپرست لشکر را گرفته بودند و با صداوسیمای آنجا هماهنگ کرده بودند که سرپرست لشکر پشت میکروفن برود و به نیروهای پادگان بگوید شورای انقلاب استان تایید کرده که تیراندازی نکنید و با اینها راه بیایید و تحویل اینها بدهید، خاطرنشان کرد: این خبر را یک افسر که فرمانده گردان تکاور بود می شنود و به ستاد ارتش زنگ میزند و میگوید با یک نفر صحبت کردم و گفتم می خواهم با آقای قرنی صحبت کنم و قرنی گفت من خودم هستم و قضیه را برایش میگوید و قرنی به او می گوید که نظر امام(ره) و همه مسئولین نظام این هست که پادگان حتی تا پای جان باید مقاومت کند.
وی افزود: آن تکاور میگوید من تا این را شنیدم، 12 شب سربازان را بیدار و با آنها صحبت کردم و گفتم با تهران در تماس بودم و گفتند که پادگان باید مقاومت کند و سربازان این را که شنیدند همه گفتند «ما همه سرباز توایم خمینی،گوش به فرمان توایم خمینی».
فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش در پاسخ به سوالی درمورد نقش ارتش در آموزشدهی اولیه به سپاه خاطرنشان کرد: اینطور که من مطلع شدم وقتی شهید قرنی رئیس ستاد ارتش می شوند و دوستانی که از کمیته نظامی با ایشان در ارتباط بودند، مثلا شهید کلاهدوز تازمانی که شهید شد، قائم مقام سپاه بود و یعنی ایشان یکی از کسانی بود که معتقد بود باید در نظام جمهوری اسلامی سپاه پاسدارانی با این ماموریتهایی که لازم است انقلاب را حفظ کند باید تشکیل شود.
نجفی افزود: از همان ابتدای تشکیل سپاه که بحث آموزش مطرح شد، خود شهید قرنی حتی به فرمانده نیرو که شهید فلاحی بود دستور داده بود که کمک کنید و محلی را در اختیارشان بگذارید و شهید نامجو در سعدآباد پادگانی را که متعلق به نیروی زمینی بود، فقط برای آموزش در اختیار شهید کلاهدوز گذاشته بودند و شهید نامجو از بهترین افسران دانشکده افسری را برای آموزش میفرستاد.
وی با بیان اینکه در تهران اینگونه بود و شهید صیاد شیرازی در اصفهان با بسیج و سپاه از همان ابتدای انقلاب چِفت بود و همکاری میکرد و آموزش اینها برعهده شهید صیاد بود و ایشان در تدریس استاد بود، اظهار داشت: قضیه کردستان که پیش آمد با همان زمینه قبلی که قبل از پیروزی انقلاب مدتی در غرب ایران خدمت کرده بود، اطلاعات خوبی نسبت به آنجا داشت و هم از بٌعد آموزشی و نظامیهایی که ایشان را می شناختند و هم ارتباطی که با برادران سپاه و بسیج داشت، غائله کردستان را مدیریت کرد و یکی از کسانی که غائله کردستان را هدایت و فرماندهی کرد شهید صیاد شیرازی بود.
انتهای پیام/341