به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از یزد، شهید چشمه آتشی است که خرمن ظلم را میسوزاند و آب روانی است که بر کویر تشنه عدالت جاری میشود. هر شهید سپیدهای است که در افق آسمانها طلوع میکند و پیامآور صبح میشود. شهادت شهید به طور یقین بسیار پرارزشتر و مؤثرتر از حیات اوست.
در ادامه وصیتنامه یکی از شهدای یزد را از نظر میگذرانیم:
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» (آلعمران/۱۶۹)
کدامین واژه را مییابید که در مفهومش معنایی به عمق دریاها و بالاتر از آسمانها، چون شهید باشد؟ پس شهید چیست که واژهها نتواند وصف او رابکند؟ بالاتر از آسمانها و عظیمتر از دریاها؟! این مقامی است که معشوقی به عاشق خود میدهد و خدای شهید عاشقی است که از شراره وجودش عشق میبارد.
پروانهای است که رسیدن به معشوق را در آتش میبیند و والاتر از اینها هدفی را دنبال میکند و با خون خود ننگی را میزداید. شهید در یک زمان برانگیخته میشود و هم زمان با هم، دو انقلاب را شروع میکند، خودسازی و تزکیه (جهاد اکبر) و بعد با روحی سراسر مملو از شهادت پای به جبهه میکند (جهاد اصغر) میرزمد، شب زندهداری میکند، چون شمع میسوزد، آنگاه خدایش را میطلبد و شهید میشود.
او در این جهان، ندای مظلومیت و دادخواهیاش پردهها را کنار میزند و از این کالبد جسم رهایی مییابد. او در این دنیای خاکی احساس تنهایی میکند. مادر و بچه و زن و… برای او بیگانه است و چون شهید شده در بر معشوق خود میآرامد.
او در آخرین دقایق زندگی، یادبودی از خون میگذارد؛ و اکنون من با این درک که نالایق بودن را احساس میکنم، از خدای خود معذرت میطلبم و با آرزوی این که بتوانم رضایت خدایم را جلب کنم، وصیتنامهای بدین مضمون مینویسم:
خونهای این شهیدان هرگز پایمال نخواهد شد و با این خونها نوید ظهور بهتری میرود. من دومین وصیتم را مینویسم شاید که لیاقت ندارم و شاید مصلحت این بوده، خلاصه من چون برادران همرزمم گمشدهای دارم و در پی یافتن او مانند پروانه خود را به آتش و خون میزنم تا شاید معشوق لطفی کند و از این قفس رهاییام دهد.
از مردم دیارم میخواهم ادامه دهنده راه پرخون این عزیزان باشند و با پیروی از رهبر بزرگ و اجرای دستورات ایشان و عمل به قرآن، زمینه ساز انقلاب بزرگ مهدی و تسلی دهنده باز ماندگان و عزیزان ایشان باشند و در آخر از پدر و مادرم میخواهم که اگر توفیق شهادت را پیداکردم، زجّه و زاری نکنند؛ چون فرزندانتان به آرزوی خود رسیده و طبق کلام قرآن نزد خدا روزی دارند و با صبر و تحمل، عزت و مرتبهای بلند نزد خدای خود داشته باشند.
من از خدای خود سلامتی مادرم را خواهانم. اینک از فرصت استفاده میکنم و از اقوام اگر کوتاهی در عمل داشتهام، معذرت میخواهم.
خدایا! رهبری بزرگ، انقلابی بزرگ و مردمی هوشیار داریم و در ادامه این انقلاب ثابت قدممان نه.
پروردگارا! توفیقمان ده تا زمینهساز این انقلاب بزرگ مهدی باشیم. خداوندا! رهبرمان را در پناه خود نگاه دار.
این یادگاری هر چند کم ارزش است از من داشته باشید.
ای الهــــی، آتشــی دارم درون
کز نفیرش دردهــا دارم درون
ای الهی، آتش عشقاست اندر جان من
آتــش نایاست اندر کــــام من
ای الهی، آتش عشقت فتاده جان من
در پی رفتــار و کار و راه من
ای الهی، آتش دم سوز و ساز عشق من
نی چو پروانه است از طبع دمش
ای الهی، زآن که سرزیرم از خب درون
مردمان گویند مجنونم، مجنون برون
هم چو نی نالان و سرگــردان منم
هم چو شمع سوزنده و عاشق منم
والسلام
انتهای پیام/