به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، درک تاریخ انقلاب اسلامی بدون شناخت علل پیدایش آن ممکن نیست. اگر ما نتوانیم ماهیت رژیم پهلوی را به درستی بشناسیم قطعا در بحث چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی نیز با مشکل مواجه خواهیم شد.
یکی از مسائلی که میتواند باعث ایجاد شناختی درست از رژیم پهلوی شود این است که کدام دستگاهها و نهادهایی سلسله پهلوی را حمایت کردند. مسلما وقتی دولتی دستنشانده باشد دستگاههای امنیتی آن را نیز بیگانگان تعیین میکردند.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور که به اختصار ساواک خوانده میشد زائیده دستگاههای امنیتی آمریکا و انگلیس است که تحت نظر آنها شکل گرفت و پرورش یافت. در ایجاد این نیروی ضد مردمی بیش از همه آمریکا نقش داشت تا ایران به عنوان پایگاهی مطمئن حافظ منافع نامشروعش باشد. در کتاب «ساواک - سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1335ـ 1357) » نوشته مظفر شاهدی به تفصیل درباره شکلگیری ساواک پرداخته که قسمت اول آن را در ادامه میخوانید:
ساواک؛ چشم آمریکا
«هرگاه بتوان مقدمه و آغازی برای روند و دلایل تشکیل ساواک قایل شد، کودتای انگلیسی ـ آمریکایی 28 مرداد 1332 میتواند نقطه عطف و عزیمت این جریان باشد. امروزه دیگر کسی در نقش مستقیم انگلیس و آمریکا در کودتای 28 مرداد تردید نمیکند. کرمیت روزولت عامل اصلی کودتا صراحتاً به نقش خود، آمریکاییها و انگلیسیها در کودتای 28 مرداد 1332 اعتراف دارد.
بدین ترتیب باید سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس را طراح و مجری اصلی کودتای 28 مرداد 1332 دانست که با همراهی عوامل ایرانی، دربار و وابستگان به محافل خارجی در ایران، دولت در حال احتضار مصدق را به سقوط کشانیدند و چنانکه دلخواهشان بود، مهرههای سر به راهی جایگزین آن ساختند تا هر آنچه را که میخواهند در فضای سیاسی مطلوب و بدون مشکل کسب کنند.
کودتای 28 مرداد 1332 اهداف کوتاه مدت و بلندمدتی برای آمریکا و سپس انگلیس دنبال میکرد. آنیترین هدف کودتا از میان برداشتن دولت مصدق بود که بر سر راه نفوذ آنان مشکلآفرینی کرده بود. با نیل به این مقصود، هدف مهمتر تسلط دوباره بر سر پلهای نفتی ایران، در انتظار آنان بود.
در این میان آمریکا بیش از انگلیس سود برد که تا آن هنگام به طور جدی از عایدات سرشار نفت ایران بهرهمند نشده بود. ضمن اینکه با کودتای 28 مرداد 1332 انگلیس هم بخش عمدهای از منافع از کف داده را بار دیگر صاحب شد.
عقد قرارداد کنسرسیوم نفت در دوره نخست وزیری سپهبد زاهدی، سرآغاز نیل به این هدف استراتژیک اقتصادی و سیاسی بود. اما هدف آمریکا صرفاً کسب عایدات و منافع نفت نبود.
این بار آنان به جد بر آن بودند تا به عنوان تنها قدرت برتر خارجی در ایران نفوذ کرده، جای پایی استراتژیک که هدف دائمی و بلندمدت آنان را دنبال کند، به دست آورند. بدین ترتیب هر چه از کودتای 28 مرداد 1332 میگذشت، نفوذ و قدرت آمریکا در ایران پررنگ تر میشد تا جایی که طی یک دهه آتی، این کشور بر بسیاری از اهداف اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی موردنظر در ایران دست یافته بود و به سرعت در حال تثبیت موقعیت بلامنازع خود در ایران بود.
به دلیل مرزهای طولانی ایران با شوروی سوسیالیستی که در آن روزگار رقیبی جدی برای آمریکا محسوب میشد، سیاستگذاران این کشور به گسترانیدن هر چه بیشتر حوزههای نفوذ خود در ایران احساس نیاز تمام نشدنی داشتند. بدین ترتیب خیلی زود محمدرضا و نظام حکومتی آن برای آمریکا اهمیت استراتژیک بیبدیلی یافت.
با چنین اهدافی بود که آمریکا پس از مدتی احساس کرد نیازمند دستگاهی اطلاعاتی ـ امنیتی است تا علاوه بر پایان دادن به مخالفتهای داخلی در کشور، یاریگر اهداف استراتژیک سیاسی و اطلاعاتی و امنیتی در مرزهای ایران و نیز سایر نقاط جهان باشد. بنابراین آمریکا از تأسیس ساواک به مراتب بیش از حاکمان ایران و نیز رقبا و دوستان خارجی خود سود میبرد.
آمریکا، به ویژه پس از تشکیل ساواک، امید داشت تا از طریق این تشکیلات جدید، مخالفان ایرانی حضور این کشور را در ایران که تعداد آنان رقم پرشماری از جمعیت چند ده میلیونی را شامل میشد، سرکوب و به انزوا بکشاند. آمریکا پس از کودتای 28 مرداد به سرعت تلاش کرد با وابستگی هر چه بیشتر حکومت پهلوی به خود، حضور سایر رقبای سیاسی ـ اقتصادی را در ایران تحتالشعاع قرار داده، احساس نیاز همیشگی به حضور آمریکا را در ایران به شاه و حکومت او بقبولاند. روند رو به افزایش کمکهای مالی، تسلیحاتی و اقتصادی آمریکا به دولتهای ایران (پس از کودتا) در راستای نیل به همین مقصود بود.
بدین ترتیب با تمهید این مقدمات و اهداف ریز و کلانی که آمریکا در ایران داشت، تأسیس ساواک و به تبع آن تجهیز و راهبری آن توسط سیا و عوامل پیدا و پنهان آمریکا در ایران، میتوانست نقش قابل توجهی در موفقیت این اهداف بر عهده گیرد. ضمن اینکه پس از تشکیل ساواک، آمریکا باز هم حیطه نفوذ و قدرت خود را در ایران گسترش داد.
هارولد ایرنبرگر که کتابی درباره ساواک نوشته، تأسیس ساواک را از پیامدهای کودتا برشمرده است. وی آمریکا را از عوامل اصلی تشکیل ساواک معرفی میکند که امیدوار بود با قدرت و اعتباربخشی به آن، منابع ریز و درشتشان در ایران از تجاوز مصون بماند. او ساواک را «دوست شکنجهگر غرب» لقب داده و نقش سیا را در زمینهچینی برای تأسیس ساواک بیبدیل ارزیابی میکند.»
انتهای پیام/ 161