گروه فرهنگ و دفاعپرس- اکبر صفرزاده؛ امام (ره) بارها در کلامشان آمده است که دولت خدمتگزار مردم است؛ ایشان میفرمودند که همه ما مسئولین و حاکمان، خدمتگزار مردم هستیم و من دست این مردم را میبوسم. (ر. ک. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۳۳)
من به این مردم افتخار میکنم چرا که ما چنین مردمی را حتی در صدر اسلام هم نداشتیم و اگر این مردم نبودند ما هنوز هم در زندان و تبعید و گوشه خانههای خودمان بودیم؛ و این مردم اصلیترین حاکمان این کشور هستند. (ر. ک. صحیفه امام، ج ۱۳) یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد. (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۴۲) مردم ایران از هر قوم و قبلیهای دارای ارزشند و حکومت، خدمت است و لازم است مسئولین خود را مدیون مردم بدانند و خدمتگزار مردم باشند.
شما باید خدمت کنید به این مردم؛ شما، ما، همه باید خدمتگزار اینها باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم. اینها بندگان خدا هستند، خدای تبارک و تعالی، علاقه دارد به این بندگان و ما مسئولیم، باید خدمت بکنیم. (صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۷۴)
در همان سالها و زمانی که امام (ره) این سخنان گهربار را بر زبان آوردند و پس از ایشان و در مقاطع زمانی مختلف که مقام معظم رهبری در مورد لزوم پاسخگو بودن، شفاف بودن و خدمتگزار بودن مسئولین تاکید کردند برخی مسئولین جمهوری اسلامی بودند که صحبتهای ایشان را قاب کرده و به دیواراتاق خود نصب و یا در هنگام سخنرانیها به صورت مکرر این فرمایشات را تکرار کردند و از لزوم اجرایی شدن این فرمایشات لب به سخن گشودند، اما آن چه مهم بود و توسط برخی مسئولین هیچ گاه انجام نشد تعریف ساختاری درست و اصولی برای اجرایی شدن پاسخگو بودن، خدمتگزار بودن و شفافیت عملکرد مسئولین بود به نحوی که همه مسئولین چه بخواهند و چه نخواهند مجبور باشند این امور را به نحو احسن انجام دهند.
باید ساختاری تعریف میشد که بر طبق آن پاسخگو بودن، خدمتگزار بودن و شفاف بودن مسئولین نه از سر لطف بلکه از سر اجبار، وظیفه و تکلیف باشد.
آنچه در کلام امام (ره) و مقام معظم رهبری در خصوص خدمتگزار بودن، پاسخگو بودن و لزوم شفافیت عملکرد مسئولین به زبان آمده امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که بدون نفت اداره میشوند قابل مشاهده است. در این کشورها ساختار مدیریتی و اداره کشوربه میزان بسیار زیادی بر دوش دولتهای محلی است. دولتهای محلی در شهرها یا شهرستانها با اتکاء به مالیاتی که از مردم میگیرند اداره میشوند و از این طریق تمامی نیازهای شهر و شهروندان را برطرف میکنند. مردم به دلیل اینکه مالیات میدهند نظارت مستقیم روی عملکرد مسئولین خود دارند و میتوانند مسئولین خاطی را در اسرع وقت برکنار کنند.
در کشورهای توسعه یافتهای که بدون پول نفت اداره میشوند مالیاتهایی از قبیل؛ مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر درآمد، مالیات بر ماشینهای لوکس، مالیات بر خانههای لوکس، مالیات بر زمینهای خالی، مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر دلالی و... وجود دارد که دولت محلی با اتکاء به این مالیاتها حقوق کارمندان اجرایی و هزینه پروژههای عمرانی را پرداخت میکند و حاکمیت در سطحی بالاتر و کلانتر روی این عملکردها نظارت دارد. اکثر مالیاتها در این کشورها از طبقه ثروتمند دریافت میشود.
در ایران متاسفانه هنوز این ساختار اجرایی نشده است. بسیاری از مالیاتهای فوق در ایران وجود ندارد و دریافت نمیشود و طبقه ثروتمند به نسبت کشورهای توسعه یافته مالیات بسیار کمی پرداخت میکند. در شهرها و شهرستانهای ایران هر اداره رئیسی دارد که این رئیس در بسیاری از موارد از مسئول خود در استان یا تهران دستور میگیرد و در برخی موارد توجه چندانی به نیازهای مردم آن شهر ندارد.
در بسیاری از شهرها و شهرستانهای ایران زمانی که مردم برای انجام کار مهمی به یک مسئول مراجعه میکنند با این جواب تلخ مواجه میشوند که؛ باید بروی استان یا باید بروی تهران.
اگر در برخی شهرها یا شهرستانهای ایران از مسئولی سوال شود که چرا در شهر شما وضعیت مسکن اینقدر نابسامان است یا وضعیت درمان؟ فورا به شما خواهند گفت: دست ما نیست باید دستور از بالا بیاید، دست وزیر است، دست رئیس جمهور است. کاملا مشخص است که این نوع جوابها نوعی از زیرکار دررفتن و پاسخگو نبودن است چرا که تقریبا غیرممکن است که مسئولی در یک شهر بخواهد برای مردم خدمتی انجام دهد و وزیر یا رئیس جمهور با آن مخالفت کند.
در وضعیت آرمانی و درست، توقع این است که تمامی امورات مردم یک شهر توسط مسئولین همان شهر انجام شود و مردم برای انجام کارهای خود اینقدر به مراکز استان یا پایتخت ارجاع داده نشوند. با این ساختار و با اتکاء به درآمدهای مالیاتی و نظارتهای مستقیم مردم و مسئولین کشوری روی عملکرد مدیران میتوان انتظار داشت خدمتگزار بودن مدیران، شفاف بودن آنها و پاسخگو بودن آنها به درستترین شکل ممکن اجرایی شود.
انتهای پیام/ 121