گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ اگر بخواهیم ریشههای شکلگیری انقلاب اسلامی را بشناسیم باید به قرنها قبل بازگردیم به قیام عاشورای حسینی و تلاش برای ایجاد حکومتی تماما اسلامی. انقلاب اسلامی از چنین الگوی نامیرایی بهره گرفت و به تاسی از مشی مبارزه سیدالشهدا (ع) به پیروزی رسید.
راه و روشی که مهمترین و بزرگترین شعارش «هیهات من الذله» بود. تفکر شیعه که منبعث از تفکر امامان معصوم بود هدفش فقط از میان بردن ظالم نیست بلکه آرمان آن تشکیل حکومت و مبارزه ابدی و ریشهای با ظلم است.
حوزههای علمیه شیعیان به این دلیل مترقی است که معتقد به رابطه احکام و اقتضائات زمانه است و یکی از مقتضیات زمانه تشکیل حکومت اسلامی زیر نظر ولی فقیه است، با این گزاره درمییابیم که این گفته امام راحل که معتقد بودند هرگز دین از سیاست جدا نخواهد شد چه معنایی دارد.
امام خمینی (ع) به درستی دریافته بودند که دین بدون داشتن یک پایگاه مستحکم برای صیانت از خود وجاهتی نخواهد داشت. مردم باید بر اساس کدام قوانین مناسبات خود را تعریف کنند؟ این مهمترین سوالی است که باید از مخالفان حکومت دینی پرسید.
در آیات قرآن نیز دلیل رسالت انبیا تشکیل حکومت برای مبارزه با اصل ظلم عنوان شده است. امام خمینی (ره) در سال 1342 بنا به تکلیف شرعی خود سخنرانی تاریخیشان را ایراد فرمودند و عملا سنگ بنای عمارت بزرگ حکومت اسلامی را بنا نهادند، عمارتی که مستضعفین جهان وارثان حقیقی آن هستند.
امت چنین حکومتی بدون بالندگی و اقتدار توان ایستادگی در برابر قدرتهای خودکامه را ندارد. بالندگی همان وجهی است که کشور را از بیگانه بینیاز میکند و اقتدار وجهی است که به بیگانه اجازه تعرض و تجاوز نمیدهد. به واسطه بالندگی و اقتدار است که میتوان علاوه بر حفظ دستاوردها به صدور ارزشها اندیشید.
برای رسیدن به بالندگی باید نگاه به درون داشت و به استعدادهای نسل جوان امید بست، نه به دستان دولتهای غربی و برای داشتن اقتدار باید به نیروی تسلیم ناپذیر داخلی متکی بود و نه میزهای مذاکره. رمز رسیدن به بالندگی و اقتدار ایجاد روحیه امیدواری و پرهیز از ایجاد یاس و یاس و نامیدی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تعریف بالندگی میفرمایند: «بالندگی به معنای پیشرفت و کشف افقهای تازه و باز کردن افقهای نو است.» همچنین ایشان معتقدند رشد و بالندگی نظام اسلامی وابسته به فعالیت جدی و اثرگذار است. اگر درصدد آن هستیم که به بالندگی مورد انتظار برسیم باید بدانیم روحیه انقلابی و انقلابیگری را در خود تقویت کنیم. بدون انقلابیگری و نداشتن راهبرد نمیتوان مقتدر و بالنده بود.
اگر به دیده انصاف بنگریم خواهیم دید هیچ انقلابی مانند انقلاب اسلامی ایران تا این اندازه دارای ثبات در باورها و نام آور در حفظ ارزشها نبوده است. همه انقلابها به دلیل نداشتن ریشههای مردمی دچار تحریف و اضمحلال شدند، اگر بالنده و مقتدر نبودند به دلیل ضعف در بنمایهها و ریشههای اومانیستی آنها بوده است.
انقلاب اسلامی از این جهت با سایر انقلابها متفاوت است که اصل آن الهی است و به همین دلیل پویا و مانا است. با این حال اگر چنین انقلابی مورد غفلت واقع شود اگر از بین نرود قطعا به انزوا کشیده خواهد شد. با حفظ اقتدار نظام اسلامی است که میتوان بالندگی آن را ضریب داد. بالندگی در همه ارکان و شئون کشور باید اتفاق بیفتد تا از این طریق اقتدار نظام نیز تضمین شود.
بالندگی در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست، نظامی و دفاعی میتواند اقتدار در این زمینهها را نیز به همراه داشته باشد. اگر در حوزه علم و فنآوری و نظامی بالنده و مقتدر باشیم اما در حوزه فرهنگی ارتجاعی و منفعل عمل کنیم و در حالی که میتوانیم تولید فرهنگی داشته باشیم مصرف کننده کالای فرهنگی باشیم همه موفقیت را کسب نکردهایم.
با این حال کم نیستند سربازان جبهه فرهنگی و افسران جنگ نرم که خودجوش و انقلابی در خط مقدم جبهه فرهنگی در حال جهاد هستند. هر چند حاسدان و کینهتوزان انقلاب اسلامی نمیتوانند توفیقهای نظام مقدس جمهوری اسلامی را ببینند اما انقلاب اسلامی چون کوهی استوار همچنان ایستاده و سختترین زلزلهها نیز در آن تاثیری نخواهد داشت.
انتهای پیام/ 161