حمایت قاطع امام خمینی (ره) از ارتش/ استقبال مردم از پیوستن ارتش به انقلاب

امام خمینی رفتار خوبی با نیرو‌های ارتشی داشتند و نسبت به توهین برخی گروه‌ها به ارتش می‌گفتند: «ارتش ما مسلمان است، توهین به ارتش نکنید.»
کد خبر: ۴۴۱۲۷۵
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۱:۱۹ - 07February 2021

تصمیم امام برای ارتش در روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب/ توهین به ارتش ممنوعبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همکاری افسران ارتشی با نیرو‌های انقلابی از نقاط روشن روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود که توانست یکی از پایه‌های مبارزه علیه رژیم پهلوی و پیروزی بر آن را محکم کند. پیوستن نیرو‌های ارتش به بدنه مردم باعث شد تا طرح‌های امریکایی برای کودتا و نیز سرکوب مردم با شکست مواجه شود. از طرف دیگر امام خمینی رهبر انقلابی مردم ایران نیز نظر خوبی نسبت به نیرو‌های ارتش داشت. در ادامه به برخی نظرات و رفتار‌های امام خمینی نسبت به نیرو‌های ارتش در روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را می‌خوانید.

فضل‌الله فرخ یکی از مبارزان انقلابی که در آن ایام در کمیته استقبال حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است می‌گوید: خیلی‌ها می‌آمدند به امام توصیه می‌کردند که این ارتشی‌ها چنین و چنان هستند، طاغوتی هستند، طرفدار شاه هستند، مردم را کشتند، این‌ها را باید حذف کرد و یک ارتش انقلابی تشکیل داد. امام به شدت مخالفت می‌کردند و می‌گفتند: «ارتش ما مسلمان است، توهین به ارتش نکنید» و این سبب جذب ارتش شد. روزی که توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها به طور دسته‌جمعی آمده بودند و شعارشان انحلال ارتش و تشکیل ارتش انقلابی بود. آن روز امام در را بست و آن‌ها را راه نداد.

علی محمد بشارتی رابط نیرو‌های ارتش با شهید بهشتی در کتاب خاطرات خودبا عنوان «عبور از شط شب» به تسلیم شدن نیرو‌های ارتش در روز‌های منتهی به انقلاب اسلامی اشاره کرده و نوشته است: ساعت یازده و نیم شب، خیابان‌ها اندکی خلوت گردید. لاستیک‌های زیادی آورده بودند که مرتب آتش می‌زدیم. موتورسیکلت و ماشین هم در اختیار داشتیم که به وسیله آن‌ها به سنگر‌های دیگر سر می‌زدیم. ساعت ۱۲ شب، دور و بر ما خلوت‌تر شد، به طوری که برایمان ترس آور گردید. آن شب مقدار کمی هم باران آمد. زمان به کندی می‌گذشت تا این که حول و حوش ساعت ۳ بامداد پنج دستگاه ماشین ارتشی به طرف ما می‌آمدند. یک دستگاه جیپ جلویشان حرکت می‌کرد و با بلندگو اعلام می‌کرد «نه کشته ایم، نه می‌کشیم، نه خواهیم کشت.» متأسفانه آن‌ها با این شعار توانسته بودند از دو سه سنگر جلویی عبور کنند.

بشارتی ادامه می‌دهد: با دیدن این وضعیت بچه‌های سنگر ما، که مجموعا شاید بالغ بر ۵۰ نفر می‌شدند، دور من جمع و تکلیف را جویا شدند. حالا خودرو‌های ارتشی شاید ۸ تا ۱۰ دقیقه بود که پشت سنگر ما ایستاده و مرتب آن شعار را تکرار می‌کردند. با وجود آنکه بسیاری از بچه‌ها مسلح بودند به آن‌ها گفتم: «این‌ها که می‌گویند با ما کاری ندارند ما هم با آن‌ها کاری نداشته باشیم، اما حیف است بگذاریم این ماشین‌ها با سلاح‌هایی که دارند از این جا عبور کنند.»

وی نوشته است: هنوز حرف من تمام نشده بود که یکی از ریو‌ها با پرتاب کوکتل مولوتف آتش گرفت. این واکنش خیلی سریع بود و من پاک گیج شدم. متعاقب این حادثه، حاملان خودرو‌ها پیاده شدند و دستشان را به نشانه تسلیم بالا آوردند. اسلحه‌هایشان را گرفته، ماشین‌هایشان را توقیف و خودشان را رها کردیم. با این غنایم، عده دیگری از بچه‌ها مسلح شدند.

این مبارز انقلابی گفت: بعضی از افرادی که از داخل ارتش برای ما اطلاعات می‌فرستادند، اعلام آمادگی کردند که در فرصت مناسب ژنرال‌های ارتش را بکشند. ما برای این کار از امام خمینی کسب تکلیف کردیم، ولی امام خمینی اجازه ندادند و گفتند لازم نیست کسی را بکشند و فقط اگر اطلاعات درون ارتش را گزارش دهند، کافی است. این خود دلیل بیداری و تیزهوشی حضرت امام خمینی بود؛ زیرا ارتشی که متلاشی شده بود دیگر امرای آن عددی نبودند که بخواهند آن‌ها را بکشند. کشتن آن‌ها موجب اتحاد ارتشی‌ها می‌شد.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار