چهل‌سالگی سرو/ شهید «حسین‌ فتاحیان»:

برای پیشرفت انقلاب بکوشید/ کتاب‌ها و وسایلم را به صلاح مملکت اسلامی بکار گیرید

شهید «حسین فتّاحیان» فرزند محمّد، در ۱۸ فروردین سال ۱۳۴۵ هجری شمسی در خانواده‌ای مذهبی و متدیّن درمحلۀ شریف آباد اردکان چشم به جهان گشود. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۱۰/۲۵ در حالی که معاون گروهان بود، درعملیّات بیت المقدّس ۲ در منطقۀ ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۲۳۵۱
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۱ - 11February 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، شهید «حسین فتّاحیان» فرزند محمّد، در ۱۸ فروردین سال ۱۳۴۵ هجری شمسی در خانواده‌ای مذهبی و متدیّن درمحلۀ شریف آباد اردکان چشم به جهان گشود.

او تنها فرزند پسر خانواده بود. پدر و مادر به عشق ولایت و اهل بیت (ع) او را «حسین» نامیدند. گویا به آن‌ها الهام شده بود که این کودک ادامه دهنده راه امام حسین (علیه السّلام) و از مدافعان اسلام خواهد شد. کودکی را با رنج و زحمت کار کردن پدری متعهد و در دامن مادری متدیّن و ولایی گذراند و پرورش یافت.

دوره ابتدایی را در دبستان امینی شریف آباد با موفّقیّت پشت سرگذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شیرین قدردان اردکان طی کرد. سپس علاقه به کار فنّی موجب شد در هنرستان فنّی شهید مطهری اردکان ثبت نام کند و پس از یک سال تحصیل، هنرستان را رها کرد و جهت تحصیل علوم دینی وارد مدرسۀ علمیّه امام صادق (ع) اردکان شد.

شهید فتّاحیان از همان کودکی به دنبال مراسم مذهبی و مقیّد به انجام فرایض دینی خصوصاً نماز اوّل وقت و جماعت در مسجد بود. در زمان انقلاب گر چه سن و سالی نداشت؛ امّا همراه امواج دریای خروشان انقلاب در تلاطم بود. در ۱۶ سالگی؛ یعنی سال ۱۳۶۱ عازم جبهه شد و در عملیّات والفجر مقدماتی شرکت کرد و از آن تاریخ به بعد ضمن تحصیل در مدرسه علمیّه، به هنگام عملیّات رزمندگان خود را به جبهه می‌رساند و در عشق جهاد و شهادت می‌سوخت.

۱۱ دفعه به جبهه اعزام شد و در ۱۱ عملیّات شرکت کرد. بسیار مخلص و بی آلایش بود. خوش اخلاق و دوست داشتنی و بی ریا بود. با اینکه روحانی بود، وصیّت کرده بود که عکس با لباس روحانی برایش بزرگ نکنند. بهترین روز‌های زندگی و جوانی خود را به عشق جهاد و شهادت در دفاع از اسلام و میهن در جبهه و سنگر‌های نورانی جهاد گذراند و خود را جهت دیدار محبوب و معشوق آماده می‌ساخت.

سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۱۰/۲۵ در حالی که معاون گروهان بود، درعملیّات بیت المقدّس ۲ در منطقۀ ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به آرزوی دیرین خود دست یافت و روح بلندش از قفس کوچک جسمش به ملکوت پر کشید. پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه توسط مردم قدرشناس اردکان در گلزار شهدای شریف آباد به خاک سپرده شد.

در ادامه فرازی از وصیت‌نامه شهید بزرگوار را از نظر می‌گذرانیم:

با حمد و سپاس محضر باری تعالی و سلام به همگی بندگان مخلص خدا. سلام به پدر و مادر گرامی و اقوام در واپسین لحظات عمر خود چند کلم‌های به شما توصیه می‌کنم، تقوی را پیشه کنید و خدا را همیشه به یاد داشته باشید. بعد از مرگ من صبر را پیشه کنید که این شیوه مردان خدا و متقین است.

برای پیشرفت انقلاب بکوشید و بچه‌ها را خوب تربیت کنید که امید آینده اسلام هستند و بتوانید مفید برای اسلام و جامعه باشند. از شما که نتوانستم فرزند خوبی باشم و همه اقوام حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که سعه صدر خود مرا عفو کنید. ۳۷ روز روزه قضا دارم برایم بگیرید. کتاب‌ها و وسایلم را به صلاح مملکت اسلامی بکار گیرید تا اگر خودم برای جامعه مفید نبودم این‌ها باشد.

بعد از شهادتم رسالت خون مرا آنچنان به مقصد رسانید که خونم بتواند وسیله خوبی برای آبیاری درخت اسلام و انقلاب باشد. دعای امام را فراموش نکنید که همه چیز ما از اوست و بار دیگر صبر را پیشه کنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها