شهید «محمدحسن ملکی»:

راه شهیدان همان راه الله است

در بخشی از وصیت‌نامه شهید «محمدحسن ملکی» آمده است: اگر اعتقاد و ایمان به راه شهیدان که همان راه الله است دارید، باید از پای ننشینید و عاشقانه جای خالی شهدایی که آفتاب عمرشان غروب کرده و به معبودشان پیوستند را پر کنید.
کد خبر: ۴۴۲۷۱۷
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۸ - 13February 2021

راه شهیدان که همان راه الله استبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تهران، شهید «محمدحسن ملکی» در ١۰ مرداد سال ١٣۴۴ در شهرستان ورامین به دنیا آمد.  تحصیلات خود را تا مقطع سیکل - راهنمایی ادامه داد. این شهید گرانقدر سرانجام در ٢٧ بهمن سال ١٣۶۴ و در عملیات والفجر ٨ در فاو به شهادت رسید. مزار این شهید در قطعه ١ ردیف ١ شماره ٨ گلزار حسین رضا قرار دارد.

وصیتنامه شهید 

محمد حسن ملکی فرزند علی اصغر از لشکر حضرت رسول (ص) صبح جمعه مورخ ۱۸ بهمن سال ۱۳۶۴ است و شش روز است که به این منطقه آمده ایم و در جنوبی ترین منطقه ایران در کنار رودخانه بهمن‌شیر قرار گرفته ایم، در این اردوگاه هر یک از عزیزان مشغول کاری هستند، عده ای در حال نوشتن نامه  عده ای دیگر در حال خواندن روزنامه و جالب‌تر  اینکه عده ای برادران در حال حنابندان کردن هستند. در نهایت به چهره هایشان که می‌نگری همه منتظر یک چیز هستند و آن چیست؟

این حقیر نیز بنا بر وظیفه شرعی و بعنوان یک مسلمان شیعه آل علی (ع) عازم جبهه های حق علیه باطل و جنگ اسلام علیه کفر شدم، تصمیم گرفتم که چند خطی وصیت یا بهتر بگویم نصیحت نامه ای بنویسم.

خدایا از تو سپاسگذارم که به من توفیق جهاد خالصانه را عنایت فرمودی، خدایا، نمی دانم که چه بگویم، چرا کسی نیستم تا با تو سخن گویم.

خدایا به هر جا پای می نهم، به هر سوی می نگرم عظمت تو را می بینم. خدایا همانا که ببریدم ز غیر و پیوستم به تو، دل را پیراسته ساخته و سراپای به سویت روی آوردم، آری ، و از کسی که خود به تو محتاج است روی کردم، چه بسا مردمی دیدم که از دیگری خواسته و فقیر گشته و قصد بلندی کردند و پست گشتند. آری خدای من، اینها را مشاهده کردم و طاقت ماندن در دنیا، فانی و زندگی حیوانی را نداشته، خواستم به سویت هجرت کنم.

خدایا از تو سپاسگزارم که به من لطف عطا فرمودی تا در این دنیا و عمر کوتاه در عزاداری امام حسین (ع) شرکت نموده و به یاد مصائب آن عزیزان عاشقانه بر سر و سینه بزنم. خدایا، عاشق حسین تو شدن چه زیباست.

عزیزان در این مقطع جنگ وارد مرحله جدید گشته و من احساس می کنم که پیروزی نزدیک است. در ابتدای سخنم از کلیه برادران و خواهران می‌خواهم لحظه ای از حمایت امام امت و جنگ تحمیلی دست نکشیده که بقای اسلام به ایثار و فداکاری های شما عزیزان است.

همانطور که امام عزیز و گرانقدر فرمودند، تا سقوط صدام تحقق نیابد به این جنگ ادامه خواهیم داد و ما نیز چنین خواهیم کرد. آری ، برادران و خواهران عزیز و ای دریا دلان بسیجی، کربلا رفتن خون می خواهد، سختی و مشقت‌ها باید متحمل شد، داغها باید دید، ما از آن روزی که کلمه لا اله الا الله بر زبانمان جاری شد و حال که اسلحه بر دوش گرفته‌ایم آنقدر با این دشمنان کثیف می‌جنگیم به مصداق آیه ۵۱ و قاتلو هم حتی لاتئون فتنه که وعده حق خداست و پیروز انقلاب اسلامی خواهیم گشت.

حال اگر در این راه شهید گردیم که همانا آرزوی ماست و نیز اگر بکشیم پیروزی نصیب ما خواهد گشت. بدانید که مرگ دست خداوند است. و هیچ جنگ و جهادی نمی تواند مرگی را نزدیک یا دور کند. چنانکه در آیه شریفه اذا جاء اجلهم می فرماید اگر اجلشان فرا رسد نه یک ساعت دیرتر و نه یک ساعت زودتر خواهد مرد. بنابراین اگر کسی مانع رفتن فرزند خویش به جبهه شود، به این گمان که رفتن به جبهه برگ و مردن را دنبال دارد اشتباه بزرگی است زیرا مرگ و زندگی به دست خداوند است.

خطاب به پدر و مادرم:

سلام بر پدر و مادر عزیزم، و سلام و درود بر خانواده‌های معظم شهدا که چشم و چراغ این ملتند. پدر و مادر عزیزم که دین فراوان بر گردن من دارید از شما حلالیت می‌طلبم و از خداوند می‌خواهم که محبتها و زحمات شما را از دریای رحمت خویش جبران نماید، پدرم و مادرم، در فراغ من به هیچ وجه زانوی غم در بغل نگیرید و ناراحت نشوید و مرا آزرده نکنید، زیرا که خود می دانید من آگاهانه در این راه قدم گذاردم و از خداوند می‌خواهم که شهادت را نصیب من نماید، که این آرزوی من است. (خدایا رضایم به رضای توست) هر موقع او مرا طلب کند، ما حاضریم.

از برادران عزیزم (حسین و محمد) نیز می‌خواهم تا از درگاه خداوند برایم طلب بخشش و مغفرت نمایند و خواهر کوچکم را عزیز بدارید. از دو خواهر مهربانم می‌خواهم که احکام اسلام را زینب وار و آن طور که مورد رضای خداست برای همیشه در مد نظر داشته باشید. مقداری نماز و روزه بدهکارم برایم بگیرید. اگر به کسی بدهکارم بدهید.

صحبتی با برادران بسیجی، در خصوص بسیج پایگاه مسجد امام حسین (ع)، بسیجی که چه شهدای بزرگی همچون منصورها، محسن‌ها و مسلم ها را هدیه کرده است، اگر اعتقاد و ایمان به راه شهیدان که همان راه الله است دارید، باید از پای ننشینید و عاشقانه جای خالی شهدایی که آفتاب عمرشان غروب کرده و به معبودشان پیوستند را پر کنید.

ای عزیزان، قدری تفکر کنید، ببینید آیا شرکت در مراسم تشییع و ختم شهدا در شما اثری دارد یا فقط روز مراسم کمی ماتم می‌گیرید و زود هم فراموش می شود، بدانید اگر اینطور است نمی‌توانید جواب شهدا را بدهید. از همه شما طلب بخشش می کنم و بدانید که هم در این دنیا و هم در آخرت سعادتمند هستید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار