به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید سید رضا حسینی متولد سال ۱۳۴۷ خمین در استان مرکزی بود که پس از حمله صدامیان به ایران، برای دفاع از خاک کشور و مقدسات اسلامی رهسپار جبهههای نبرد شد.
زهرا حسینی خواهر این شهید با اشاره به خصوصیات اخلاقی برادرش اظهار داشت: برادرم بسیار با ایمان و خوشاخلاق بود. من پنج ساله بودم که آخرین بار او را ملاقات کردم. هر وقت از جبهه مرخصی میآمد هدیه میگرفت و سری آخر یک دست لباس برایم خریده بود که آن را خیلی دوست داشتم. از این رو با اینکه سن کمی داشتم، اما خاطرات خوبی از او در ذهنم نقش بسته.
وی افزود: شوق تلاوت قرآن و خواندن دعا را از پدرم به ارث برده بود و به من یاد داد، تا جایی که مربی دارالقرآن شدم. از این رو هر زمان که مشغول تلاوت قرآن میشوم به یاد پدر و برادر شهیدم میافتم.
وی در ادامه درباره برادرش گفت: در کودکی و نوجوانی به همراه پدرم به کار کشاورزی مشغول بود. به پدرم خیلی علاقه داشت و به نوعی گل سرسبد خانواده و فامیل محسوب میشد. زمانی که در ۱۷ سالگی به جبهه رفت تا سوم راهنمایی درس خوانده بود. مادرم به خاطر رفتنش خیلی بیتابی میکرد، برای همه خانواده سخت بود، اما طاقت آوردیم، چون برای دفاع از میهن پا به خط مقدم جبهه میگذاشت. در مدت حضورش در جبهه دلخوش به نامههایی بودیم که برایمان میفرستاد.
حسینی تصریح کرد: سفارش کرده بود اگر شهید شد برای او گریه نکنیم و برای امام حسین (ع) اشک بریزیم. توصیه میکرد نمازمان را اول وقت بخوانیم و همین سفارشهایش بود که انگیزه شد تا کلاسهای قرآن را ادامه داده و مربی دارالقرآن شوم.
خواهر شهید دفاع مقدس بیان کرد: سال ۱۳۶۷ در مریوان به شهادت رسید. بیسیمچی فرمانده بود. اینکه در قرآن فرموده شهدا زنده هستند واقعا همینطور است، من با برادرم انس زیادی دارم، هر زمان حاجتی داشته باشم ابتدا امام رضا (ع) و امام حسین (ع) را واسطه خدا قرار میدهم و بعد نام برادرم را میبرم.
حسینی به علاقه برادرش نسبت به اهل بیت (ع) اشاره کرد و افزود: علاقه زیادی به اهل بیت (ع) خصوصا امام حسین (ع) داشت. وقتی هفت ساله بود به همراه پدر و مادر و برادر چهار سالهام به مشهد رفتند، از این رو ارادت ویژهای هم به امام رضا (ع) داشت. همیشه توصیهاش به ما این بود که اسلام و قرآن و دین را همیشه دوست داشته باشید و حفظش کنید.
وی در پایان گفت: زمانی که به شهادت رسید به مدت هشت سال مفقودالاثر بود، زمانی که خبر بازگشت پیکرش رسید تنها یک پلاک برای ما آوردند.
انتهای پیام/ 141