به گزارش خبرنگار دفاعپرس از آذربایجانشرقی، شهید «حسن مشکور افتحی»، در سال 1341 شمسی در اولین روز از ماه خرداد در شهر «مراغه» در خانوادهای با ایمان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را باموفقیت به پایان رسانید و وارد دبیرستان شد و با جدیت تا سال آخر دبیرستان درس خواند.
اغلب همکلاسیها و جوانان فامیل او را الگوی خود قرار داده بودند. عبادت و راز و نیاز او زبان زد دوستان و آشنایان بود و تواضع و فروتنی خاصی که داشت از او عارفی والا ساخته بود. خلوت کردن با معبود را بیش از هر کار دیگری دوست می داشت.
علاقهی زیادی به انجام کارهای فرهنگی داشت. از همان سنین نوجوانی عاشق رفتن به جبهه بود اما فوت پدر بر مسئولیت او افزود. مدتی نگذشت که حضور در جبهه را بر خود واجب دید. او در آخرین سال دبیرستان راهی جبهههای حق علیه باطل شد و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد. اشرافیت بر کارهای تبلیغی داشت، لذا مسولیت تبلیغات در گردان حبیب ابن مظاهر را برعهده گرفت.
صدای یا زهرا(س) و یا حسین(ع) از هر طرف به گوش میرسید. صحنههای دلخراش و عجیبی دیده میشد. خیمهها در میان آتش یزیدیان زمان میسوختند. برخی از پیکرهای مطهر در گوشهای از خاک بر زمین افتاده بودند. تعدادی از مجروهان زخمشان عمیق بود و نیاز به کمک و امداد رسانی داشتند.
برخی هم که زخمهایشان سطحی بود با تن مجروح به دیگران کمک میکردند. صحرای کربلا و خیمههای سوخته ظهر عاشورا یاد همه افتاده بود. سریع مجروحین را پشت وانت گذاشته و به سوی بهداری لشکر حرکت کردند. در حال کمک به مجروحین چشمم به پیکر مطهر «حسن مشکور» افتاد که بچهها از حسینیهی گردان بیرون آورده بودند. پیکرش غرق به خون بود. لباسهایش آنقدر خونی شده بود که نمیشد تشخیص داد به کدام قسمت از بدنش ترکش خورده است.
همسنگرانش میگفتند حسن آقا در حسینیه گردان در حال تلاوت قرآن بود که دعوت حق را لبیک گفت. در هجدهمین روز از ماه مبارک رمضان 1365 با زبان روزه به خیل عظیم شهدا پیوست و پس ازتشییع باشکوه، در گلزارشهدای مراغه آرام گرفت.
انتهای پیام/