چهل‌سالگی سرو/ شهید «محمدحسین محمودزاده»؛

ما به خاطر احیای مکتب می‌جنگیم و خون می‌دهیم/ باید خط مکتبی سپاه را حفظ کنید

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدحسین محمودزاده» آمده است: ما به خاطر احیای مکتب می‌جنگیم و خون می‌دهیم و تو ای برادر پاسدار، بعد از ما شما رسالت بزرگی به گردن دارید و شما باید خط مکتبی سپاه که همان خط اصیل امام است را حفظ کنید و مواظب کسانی که می‌خواهند سپاه را از این خط منحرف کنند، باشید.
کد خبر: ۴۴۳۵۲۹
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۰ - 17February 2021

ما به خاطر احیای مکتب می‌جنگیم و خون می‌دهیم/ باید خط مکتبی سپاه را حفظ کنیدبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «محمدحسین محمودزاده» زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید بزرگوار را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

با آمدنش در روز میلاد امام‌حسین (ع)، نیمه بهمن ۱۳۳۷ را برای «حبیب‌الله و فاطمه‌صغری» با شادمانی رقم زد. کودکی‌های «محمدحسین» در طبیعت بکر روستای «کوهستان» از توابع «بهشهر» سپری شد.

او با اتمام مقاطع ابتدائی و راهنمایی، موفق به اخذ دیپلم رشته تجربی در دبیرستان شبانه‌روزی «سعدی» بهشهر شد. او هم‌زمان با بیداری مردم در برپایی نهضت انقلابی سال ۱۳۵۷، به صفوف انقلابیون پیوست و هم‌نوا با آنان، ندای آزادی سر داد.

توزیع اعلامیه و حضور در تظاهرات تهران، از جمله اقدامات محمدحسین به شمار می‌رود. محمدحسین اولین فعالیت‌های فرهنگی خود را از کوهستان آغاز کرد؛ از جمله، در قالب ایجاد کتاب‌خانه، تشکیل کلاس قرآن برای جوانان، راه‌اندازی صندوق قرض‌الحسنه ـ جهت کمک به افراد بی‌بضاعت ـ و طرح مباحث دینی و سیاسی جهت بیداری جوانان و جذب آن‌ها به سمت نظام انقلاب اسلامی.

او هم‌زمان با پوشیدن جامه پاسداری در ۱۳۵۸/۶/۲۵، در واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه ساری مشغول به خدمت شد.

شیپور جنگ که نواخته شد، برای رفتن به جبهه، از مادر اجازه گرفت. مادر گفت: «من طاقت دوری تو را ندارم. همین‌جا در سپاه بمان.» محمدحسین که گویی بی‌قراری عجیبی در دلش موج می‌زد، این‌گونه قلب ناآرام مادر را آرام کرد: «این‌همه سال مال تو بودم، دیگر برای خدا هستم. تا حالا امانتی بودم، اما الان می‌خواهم پیش خدا بروم.»

از این‌رو، در هشتم آذر ۱۳۵۸ راهی کردستان شد. سپس، در ۲۳ بهمن همین سال (۵۸)، در واحد اطلاعات ـ عملیات ساری به ادای تکلیف پرداخت؛ و یک سال بعد نیز، در کسوت نیروی عملیاتی در بندر انزلی به سر برد. او در سمت تیربارچی و فرماندهی دسته نیز، خدمات شایانی در کارنامه افتخارات خود به یادگار گذاشته است.

حضور در جمع خانواده‌های شهدا و دستگیری از آنان، از جمله فعالیت‌های او در پشت جبهه به شمار می‌رود. خوش‌خلقی و اخلاص در گفتار، محمدحسین را نزد همگان محبوب کرده بود. او که در رعایت اصول اخلاقی و حقوق دیگران نیز متعهد بود، در مرخصی‌هایش از جبهه، سعی می‌کرد ساعاتی را برای شب‌نشینی انتخاب کند تا سر و صدای‌شان موجب آزار همسایه‌ها نشود.

«زهرا» در بیان توسل و تقید برادرش روایت می‌کند: «وقتی از خط مقدم برمی‌گشت و ساکش را باز می‌کردم، جز لباس، قرآن هم در آن بود. همیشه می‌گفت: به فرمایش امام‌خمینی، یک دست‌مان باید قرآن و یک دست‌مان سلاح باشد. قرآن برایش اسلحه‌ای بود که در اولویت قرار داشت.»

سرانجام، محمدحسین در ۱۳۵۹/۱۱/۲۶، در ایلام طی درگیری با دشمن، به فیض شهادت نائل آمد. سپس، جسم مطهرش نیز، با بدرقه اهالی قهرمان‌پرور بهشهر، در بوستان شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

و، اما مادرش، حال آن روز‌های محمدحسین را این‌گونه بیان می‌کند: «آرزویش دیدار امام خمینی بود که متأسفانه، ممکن نشد. بعد از شهادتش که به دیدار امام رفتم، یاد خواسته محمدحسین افتادم و خیلی متأثر شدم!»

وصیت‌نامه شهید:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

وَ نُریدُ أنْ نَمُنّ عَلَی الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئمًّْة وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ

درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی

انقلاب اسلامی ایران پس از به جای گذاشتن هزاران شهید به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و ایران پایگاهی برای سازمان‌های آزادی بخش و امید مستضعفین تمام کشور‌های تحت استعمار ابرقدرت‌های جهان شد در این برهه از زمان حساس تاریخ خداوند نعمت بزرگی به ما عنایت کرد و ما وارث خون هزاران شهید شدیم و اسلام به امانت به ما سپرده شد و مورد آزمایش خدا قرار گرفتیم.

امپریالیسم آمریکا نابودی خود را به دست ایران می‌بیند و توسط مزدور حلقه به گوشش صدام یزید به خیال خام خود می‌خواهد جمهوری اسلامی را از بین ببرد، آمریکا و عراق و کشور‌های مرتجع غرب و شرق از صدور انقلاب می‌ترسند وظیفه ما در این برهه از تاریخ سرنوشت‌ساز خون دادن در راه پیروزی اسلام بر کفار و پیروی از خط امام با صدور انقلاب به کشور‌های تحت استعمار ابرقدرت‌هاست و توطئه افراد غرب و شرق‌زده که می‌خواهند جمهوری اسلامی را به سازش با غرب و شرق بکشانند و هدفشان منزوی کردن خط امام است خنثی کنیم.

برادران همرزم در جبهه‌ها بدانند که ما به خاطر احیای مکتب می‌جنگیم و خون می‌دهیم و تو ای برادر پاسدار بعد از ما شما رسالت بزرگی به گردن دارید و شما باید خط مکتبی سپاه که همان خط اصیل امام است حفظ کنید و مواظب کسانی که می‌خواهند سپاه را از این خط منحرف کنند، باشید، بگفته معلم شهید آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آن‌هایی که مانده‌اند با ید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی‌اند.

پیام من به خانواده: پدر عزیزم افتخار کن که پسرت در راه خدا کشته شد و تو ای مادر زینب‌وار به دیگر برادران روحیه بده تا در جبهه‌ها بر علیه کفار بجنگند و از اسلام دفاع کنند.

برادران! منافقین و لیبرال‌های که مقابل خط امام ایستاده‌اند توطئه‌هایشان را در نطفه خفه کنید، که این‌ها از کفار بدترند و ادامه دهنده راه شهدای انقلاب اسلامی باشید.

خواهران من! شما فرزندان مجاهد و رزمنده‌ای تربیت کنید که اسلام به آن‌ها احتیاج دارد و مسئولیت خطیری در جامعه اسلام به عهده شماست برای همه شما آرزوی موفقیت از ایزد یکتا می‌کنم. در خاتمه پدر مقدار ۵ ٬ ۰۰۰ تومان وجه اینجانب را به حساب جنگ‌زدگان واریز نمایید و بقیه نزد خودتان باشد.

خداحافظ

محمد حسین محمودزاده

۵۹/۱۱/۷

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار