گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ حامد افروغ؛ تقریبا از هر فرد جا افتادهای در ایران اگر بپرسیم، در حسرت زندگی گذشته است، از این نظر که در گذشته صمیمیتها و دلخوشیها بیش از امروز بود. اما کمتر کسی به علت آن فکر میکند و دنبال احیای آن دلخوشی و شیرینی زندگی نیست.
هر چه زندگی بر رو به ماشینی شدن پیش رفت، از قدرت تعقل و تفکر آن کاسته شد و دنیا به پیستی تبدیل شد برای رقابت کسانی که آرزوی ماشینی شدن دنیا را دارند. در کلامی از آیتالله جوادی آملی نقلی با این مضمون آمده است که همه زحمتهایی که بشر میکشد ماجور است حتی آنچه را که برای خود تلاش میکند، مثلا حتی آشپزی کردن انسان هم از سوی خداوند ذاتا دارای اجر است، که اجر آن لذت انسان پس از خوردن دستپخت خود است. این را گفتم تا به اینجا برسم که یکی از چیزهایی که بهخاطر زندگی ماشینی از انسان گرفته شده، اصل زحمت کشیدن برای کسب روزی است. حال این زحمت فکری باشد یا بازویی.
امروزه در کنار همه ماشینهایی که زندگی بشر را تحتالشعاع قرار داده، شبکههای اجتماعی را میتوان در راس هرم تضعیف قدرت تفکر و اراده بشر دانست. فضای مجازی همچون حلالمسائلهای قدیم که به زعم معلمان قدرت خلاقیت و تفکر را از دانشآموزان میگرفت، به بازار شامی برای اراده تفکرات و سلایق و اظهار نظرهایی تبدیل شده است که صرفا ارائه میشوند و لزوما عمقی ندارند.
از آنجا که بشر ذاتا میل به خودپرستی دارد و تکبر یکی از بلیههایی است که دامن او را گرفته، فضای مجازی به شکل عجیبی این حس مخاطبانش را تحریک کرده و به سلطه آن بر رفتار مخاطب اثر میگذارد؛ چراکه مخاطب در فضای مجازی با قلب هویت خود، سعی در ارضای احساسات سرکوبشده، محدود شده و حتی ناپسند خود دارد و این ارضای نفس فارغ از درست و غلط بودن آن احساس صورت میگیرد.
برخلاف تصور عموم که گرفتار یه گزاره مشهور اما غلط شدهاند، انسان اساسا حریص است، چه منع بشود چه نشود، اگر منع شود از سر کنجکاوی و یا لجاجت سراغ آن میرود و اگر منع نشود، از سر عادت و تکرار به آن مطلب اعتیاد مییابد و آنچه در این میان به مدیریت احساس آدمی میپردازد، وجدانیات بشر است. فضای مجازی را میتوان بزرگترین بند بر پای وجدانیات بشر دانست چرا که به دلیل ارائه لقمه آماده در حوزه تفکر و سلیقه، (همان جنگ نرم و رسانهای یا تبلیغاتی) قدرت شگرفی در جهت دادن به احساسات را دارد و خطر مضاعف آن همین است که به نرمی و ناملمومسی این کار را میکند.
اینکه امروز با ارائه یک کلیپ از سوی افرادی که به بی قیدی و هرزگی در رفتار مشهورند، بخش بیدار وجدان عمومی احساس خطر میکند و دست و پایش گم میشود، ناشی از همین است که مردم برخلاف گذشته که میتوانستند فکر کنند و بر اساس تفکر رفتار معقولتری را برگزینند، امروز به مدد! فضای مجازی هر روز با تفکر بیگانهتر میشوند و اغلب در توجیه مسائلی برمیآیند که در این فضا به خوردشان داده شده چرا که اغلب بحثها در فضای مجازی فاقد نظارت بزرگان فکر و اندیشه بوده و صرفا محفلی است برای تخلیه احساسات، هیجانات، بغضها و سرخوردگیها؛ آن هم بدون هدایت و کمک کسی که بتواند به این نیروی بزرگ برای سازندگی روح بشر کمک کن تا مانع تخریب بیشتر روح بشر شود.
از اینرو هر چه بیشتر در فضای مجازی غرق شویم، بیشتر داشتههای معنوی، اخلاقی و حتی انسانی خود را از دست میدهیم. اینکه دوری از اخبار، اطلاعات و فضای مجازی را بعضا علتی برای آرامش خود میدانیم، دقیقا درست است، چون با بمباران خبر به معنای آگاهی نه به عنوان مطلب درست، قدرت تفکر و تعقل بر رفتار و احساس از آدمکی گرفته شده است.
ازاینرو انسان چارهای ندارد جز اینکه خود را مدیریت کند و بخش بزرگی از این عدم احساس رضایت از زندگی به همین عدم مدیریت خود بازمیگردد. چشمو هم چشمی، فخرفروشی، جو فروشی و گندمنمایی در زندگی، بیقیدی کردن و شکستن حریم خصوصی، تبلیغ روابط ناپسند جنسی و اجتماعی و دهها مورد دیگر محصول همین حضور بیتفکر و بیچراغ مردم در فضای مجازی است که هر چه پیش میرود شکاف بیننسلها و انسانها را بیشتر میکند. شکافی که جز با تعقل و تفکر پر نمیشود.
انتهای پیام/ 112