به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «حسین گنجی» فرزند علیرضا، در تاریخ ۱۳۳۹/۸/۱ هجریشمسی در خانوادهای مذهبی، در روستای بلیل دوگان از توابع بخش عقدای اردکان متولّد شد. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۳/۱۴ در منطقه عملیّاتی جزیره «فاو» عراق در عملیّات پدافندی سینه و پای او مورد اصابت ترکش قرار گرفت و با پرواز روح بلندش به ملکوت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
یاایتها النفس مطمئنه ارجعی الی ربک راضیهً مرضیهْ فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.
این آیه خطاب به نفس انسان میکند که ای نفس تو مسافر هستی و در این سفر به خدای خودت میرسی. من احساس میکنم که یک مسافر هستم و هدف خود را شناختم و وقتی نداء پیامبر گونه امام را شنیدم لبیک گویان به سوی جبهه آمدم تا حق اسلامی و انسانی خود را اداء کنم.
یک انسان مسلمان و موحد آن کسی است که اطاعت خدا و رسول و امام کند. امام خمینی آن رهبر بزرگوار نائب امام زمان است و بر ما مردم واجب است که اوامر او را اطاعت کنیم و دراین تجارت عظمی شرکت کنیم و جان را به غیر از خالق هستی نفروشیم که جان باید به جان آفرین برسد.ای مردم عزیز ایران مواظب باشید که در این میدان مبارزه و امتحان شکست مخورید و از دنیا دل بکنید و حرف حسینوار گونه حسین زمان را گوش کنید تا زندگی اخروی جاوید نصیب شما شود.
ای پدر و مادر عزیزم سلام گرم از جنوب یعنی جایگاه شهداء تشنه به شما میرسانم و از ته دل برای سلامتی و موفقیت شما دعا میکنم. ای پدر و مادر عزیزم مرا ببخشید که نسبت به شما شاید آن طور که باید حقوقتان اداء نکردم، اما دعا میکنم که شفاعت پیامبر خدا و زهرا نصیب شما شود.
ای پدر و مادرم در مجلس عزای من بگوئید که او هدف خود را آگاهانه و با شناخت دنبال کرد و شهید شد. او عاشق الله و روح الله بود او معشوق خود را یافته بود. ای برادران و خواهرانم تنها وصیت من به شما این است که با هم دوست باشید و راه اسلام عزیز که امام میفرماید انجام دهید و عشق خود را به الله زیاد کنید. جنازه من را بعد از شهادت به زادگاه خود ببرید و در آنجا خاک کنید.
بچههای عزیزم، صدیقه جان و سعید و محمدرضا شما نور چشمان من هستید این را خوب متوجه باشید که اگر چه من در بین شما نیستم، اما روحم باشما است. صدیقه تو درست را خوب بخوان و حجاب داشته باش و در آینده سعی کن با قرآن انس بگیر و در نمازهایت برای طول عمر امام و رزمندگان دعا کن. سعید و محمدرضا اگر چه شما کوچک هستید، ولی بعد از بزرگ شدنتان این وصیت را بخوانید که شما باید خوب درس بخوانید و راه پدرتان را دنبال کنید و هر سه نفرتان نسبت به مادرتان که یار و دوست شما است کمک کنید و او را دوست بدارید و محبت خود را نسبت به او زیاد کنید.
ارزش مادرتان زیاد است او شهید هم بالاتر است، زیرا شهید فقط جانش را میدهد، ولی او سالهای طولانی در این مصیبت صبر میکند. همسرم از اینکه تو را در جوانی داغدار کردم به خاطر حفظ اسلام بود و حفظ اسلام بر هر مسلمانی واجب است از تو میخواهم اگر در زندگی اشتباهاتی داشتهام من را ببخشید و بچهها را طوری تربیت کنید که بدانند پدرشان در چه راهی رفته است. به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار بر عمر ما بکاه بر عمر رهبر افزای.
انتهای پیام/