به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، هواپیماربایی با توجه به جنبههای روانی و تبلیغاتی آن، همواره بهمثابه یک ابزار و اهرم فشار در دست گروهها و جریانهای سیاسی و بعضاً شبهنظامی قرار داشته است.
در هفتهای که گذشت، شاهد بروز یک حادثه هواپیماربایی در خطوط هوایی جمهوری اسلامی از «اهواز» به سمت «مشهد» بودیم که با هوشیاری سپاه حفاظت قلمرو هوایی جمهوری اسلامی، این اقدام خنثی و فردی که قصد داشت پس از ربایش هواپیما آن را در یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به زمین بنشاند، دستگیر شد.
در طول پیروزی انقلاب اسلامی و بهویژه در دوران جنگ تحمیلی بارها شاهد وقوع این نوع عمل در راستای مخاصمه و معانده با ایران از سوی دشمنان نظام و عناصر وابسته به آنان بودیم که شاید اوج آن به سال ۱۳۶۳ بازمیگردد که در گرماگرم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دشمنان قصد داشتند با این قبیل اقدامات، امنیت و اقتدار نظام نوپای جمهوری اسلامی را خدشهدار کرده و توان دفاعی و ملی آن را زیر سؤال برده و قدرت چانهزنی آن را برای مذاکرات صلح تضعیف کنند.
«بهعنوان مثال در سال ۱۳۶۲ شاهد هواپیماربایی در خطوط هوایی ایران توسط برخی از عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودیم که سال بعد محاکمه آنان در پاریس برگزار شد. در این دادگاه ۵ هواپیماربا صرفاً به جرم هواپیماربایی و نه گروگانگیری محاکمه شدند.
روند جلسه دادگاه به نحوی بود که کانال یک تلویزیون فرانسه، آن را یک جلسه سیاسی برای محاکمه جمهوری اسلامی ایران خواند.» [۱] البته گاهی اوقات مسیر این سناریو در جهتی بوده است که با انجام هواپیماربایی از خطوط دیگر کشورها، انگیزه این اقدام را با تحولات سیاسی - اجتماعی ایران پیوند زده و بهرهبرداریهای سیاسی، امنیتی از آن را به نفع خود و به ضرر جمهوری اسلامی رقم بزنند.
«بهعنوان مثال در نهم مردادماه ۱۳۶۳، یک هواپیمای مسافربری بویینگ ۷۴۷ متعلق به خطوط هوائی فرانسه درحالیکه با ۶۰ سرنشین از ملیتهای فرانسوی، ژاپنی، آمریکائی، فنلاندی، سوییسی، آلمانی و آنگولایی، از فرانکفورت، عازم پاریس بود، در بین راه ربوده شد و پس از توقفی کوتاه در فرودگاه «قبرس»، بامداد روز دهم مرداد، در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست.
هواپیماربایان پس از ساعتها خودداری از مذاکره با مقامهای ایرانی، سرانجام در تماس با یک مقام وزارت خارجه ایران، درخواستها و شروط خود برای آزادی مسافران را اعلام کردند تا ضمن انتشار در رسانههای گروهی، به اطلاع دولت فرانسه رسانده شود.
افراد مذکور که تعداد آنها سه نفر و ملیتشان لبنانی اعلام شده بود، از دولت فرانسه خواستند پنج نفری را که به جرم تلاش برای کشتن شاپور بختیار (آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی) در سال ۱۹۸۰، در فرانسه زندانی هستند، آزاد کند. آنها تهدید کرده بودند در صورت عملی نشدن خواستههایشان، هر ساعت یکی از مسافران هواپیما را خواهند کشت. با این حال دولت فرانسه با درخواست ربایندگان هواپیما مخالفت و سفارت این کشور در تهران اعلام کرد؛ اتخاذ چنین تصمیمی در این فرصت برای دولت فرانسه امکانپذیر نیست.
به دنبال این امر؛ هواپیماربایان ساعت ۱۴:۱۵ روز یازدهم مرداد، تهدید کردند؛ در صورت بیتوجهی به خواستهشان هواپیما را منفجر خواهند کرد. بر این اساس مسئولان ایرانی برای جلوگیری از اجرای تهدید هواپیماربایان، اعلام کردند، آمادگی انتشار بیانیه آنان را دارند.
ربایندگان هواپیما در این بیانیه که به نام «سازمان آزادی قدس» انتشار دادند، جنایات و رسالتهای تجاوزگرانه دولت فرانسه در سراسر جهان و از جمله علیه مسلمانان در الجزایر، فلسطین، لبنان، چاد و ایران را محکوم کردند.
سرانجام هواپیماربایان پس از پیاده کردن تمام مسافران و خدمه از هواپیما و منفجر ساختن کابین خلبان، خود را تسلیم مسئولان ایرانی کردند. بدین ترتیب مسافران و خدمه هواپیما آزاد شدند و ماجرای ربایش هواپیمای فرانسوی به پایان رسید.
با وجود پایان یافتن این هواپیماربایی بدون صدمات و تلفات جانی، برخی رسانههای غربی اتهاماتی را مبنی بر دخالت جمهوری اسلامی ایران در این رویداد مطرح کردند.
چند روز پس از پایان ماجرای هواپیماربایی در خطوط هوایی فرانسه، در ۱۷ مرداد، یک هواپیمای ایرباس ایرانی ربوده شد. چند شخص ناشناس این هواپیما را با ۳۰۴ سرنشین در مسیر تهران- شیراز ربوده و آن را به آسمان دوحه (پایتخت قطر) منتقل کردند؛ با مخالفت مقامات فرودگاه دوحه، هواپیما عازم «بحرین» شد و در فرودگاه «منامه» به زمین نشست.
هواپیما پس از سوختگیری، با تهدید ربایندگان عازم «مصر» شد و در یکی از باندهای فرعی فرودگاه قاهره فرود آمد.
هواپیماربایان پس از مخالفت مقامات مصری با تأمین خواستههایشان، قاهره را به مقصد «رم» ترک کردند. پس از فرود هواپیما در فرودگاه رم، هواپیماربایان مسافران را آزاد و خود را به پلیس ایتالیا تسلیم کردند. ربایندگان هواپیما که پلیس ایتالیا هویت آنها را دو جوان ۱۷ و ۱۸ ساله ایرانی به نامهای «محسن رهگذر» و «حسین افتخاری» اعلام کرد؛ از دولت این کشور خواستار پناهندگی سیاسی شدند، اما مقامات ایتالیایی تقاضای آنان را نپذیرفتند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ربایندگان قصد داشتند هواپیما را به پاریس انتقال داده و از دولت فرانسه تقاضای پناهندگی سیاسی کنند، اما مقامات فرانسوی با توجه به تهدیدات مسئولان ارشد ایرانی که در جریان ربایش هواپیمای خطوط هوایی فرانسه ابزار شد، از مقامهای ایتالیای خواستند اجازه پرواز هواپیمای ربودهشده به پاریس را صادر نکنند.
التهابات ناشی از ربوده شدن هواپیمای ایرباس هنوز فروکش نکرده بود که هواپیمای مسافربری دیگری از نوع ایرباس با ۲۰۶ خدمه و مسافر در مسیر شیراز - تهران ربوده شد. هواپیما پسازآنکه دولت «کویت» به آن اجازه فرود نداد، به سمت عراق تغییر مسیر داد و در فرودگاه «شطره» بین «بغداد» و «بصره» به زمین نشست. برخی گزارشها حاکی بود که به دنبال مخالفت دولت کویت با فرود هواپیما، دو جنگنده عراقی هواپیمای مسافربری ایران را اسکورت کرده و به عراق انتقال دادهاند.
با ورود این هواپیما به عراق و درحالیکه اخبار و گزارشها، مؤید دست داشتن رژیم بعثی در این حادثه بود، ماجرای هواپیماربایی وارد مرحلهای جدید و حساس شد.
دولت عراق بلافاصله پس از فرود هواپیما برای بهرهبرداری تبلیغاتی از این ماجرا اعلام کرد؛ سرنشینان هواپیما به یکی از هتلهای بغداد منتقل شدهاند. ربایندگان هواپیما که یک مرد و یک زن ۲۰ ساله به نامهای «بهروز» و «فرشته» بودند نیز در مصاحبهای انگیزه خود از این اقدام را، مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند.
دولت عراق برای مسافران هواپیمای ربودهشده، برنامه زیارت عتبات عالیات و همچنین بازدید از اماکن تفریحی و گردشگری شهر بغداد را ترتیب داد و رسانههای همگانی عراق اخبار مربوط به آن را بازتاب دادند.
سرانجام با ادامه تلاشهای دیپلماتیک ایران و درحالیکه دولت عراق نهایت بهرهبرداری تبلیغاتی از این ماجرا را انجام داده بود، در روز یازدهم شهریور، مسافران هواپیما به نمایندگی کمیته بینالمللی صلیب سرخ در بغداد تحویل داده شدند؛ تا ترتیب بازگشت آنان یک هفته پس از ربایش، به ایران فراهم شود.
چند روز بعد یک هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۲۷ با ۱۲۳ مسافر و خدمه، در مسیر بندرعباس - تهران، در آسمان استان «فارس» ربوده شد و به سمت جنوب خلیجفارس تغییر مسیر داد.
هواپیمای مذکور پس از سوختگیری در فرودگاه منامه، عازم مصر شد و در فرودگاه قاهره فرود آمد. این هواپیما نیز پس از دریافت سوخت و غذا، فرودگاه قاهره ر ا به مقصد عراق ترک کرد و در یک فرودگاه نظامی در حوالی بصره به زمین نشست. مسافران هواپیما با یک هواپیمای عراقی به بغداد منتقل و درحالیکه وزیر حملونقل و ارتباط عراق رسماً از آنان استقبال کرد، در یک هتل اسکان داده شدند.
به دنبال ورود مسافران به بغداد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با انتشار بیانیهای از سازمانهای بینالمللی خواست برای بازگرداندن هواپیما اقدام کنند.
هواپیماربایان در بغداد در مصاحبهای ضمن معرفی خود، دلیل دست یازیدن به این اقدام را تشریح کردند؛ نفر اصلی، خود را ستوان یکم شهربانی «طوفان» و از وابستگان به (نهضت مقاومت ملی ایران) معرفی کرد، همدست وی نیز نام خود را «پرویز» و شغلش را دکورساز ذکر کرد.
دولت عراق باز هم همانند ماجرای قبلی ربایش هواپیما، بهرهبرداری تبلیغاتی فراوانی در این زمینه انجام داد. سرانجام، این ماجرا نیز در بیست و چهارم شهریور، با بازگشت مسافران و خدمه پرواز به ایران پایان یافت.
در پی تکرار ماجراهای هواپیماربایی، با توصیه امام خمینی، شورای امنیت کشور در دوازدهم شهریور ۱۳۶۳، مسئولیت حفاظت فرودگاهها و امنیت پرواز را به سپاه پاسداران واگذار کرد. پس از واگذاری مسئولیت حفاظت فرودگاهها و امنیت پرواز به سپاه پاسداران، از اجرای دو مورد عملیات ربایش هواپیما جلوگیری به عمل آمد.
در تاریخ ۲۱ شهریور، یک فروند هواپیمای مسافربری ایرباس که از تهران به مقصد شیراز پرواز کرده بود، ربوده شد، اما با ابتکار خلبان و دخالت نیروهای امنیت پرواز، هواپیما در اصفهان به زمین نشست و هواپیماربایان پس از درگیری، دستگیر شدند.
همچنین چند روز بعد در بیست و ششم شهریورماه، یک اقدام دیگر بهمنظور هواپیماربایی در ایران عقیم ماند. سه نفر که میخواستند هواپیمای مسافری شرکت هواپیمایی ایران را در یک پرواز داخلی بربایند، شناسایی و قبل از ورود به هواپیما بهوسیله مأموران امنیتی دستگیر شدند.» [۲] در سالهای ۶۶ - ۱۳۶۴ و پس از پایان جنگ تحمیلی نیز چندین عملیات هواپیماربایی در خطوط هوایی ایران رخ داد که همگی با هوشیاری مأمورین و تدبیر سیاسی مقامات جمهوری اسلامی ناکام ماند و نتیجهای برای عاملان و دشمنان نظام به همراه نداشت.»
به نظر میرسد هدف اصلی دشمنان از توسل مجدد به این اقدامات سخیف و کور جدای از ناامن جلوه دادن امنیت قلمرو هوایی ایران، به چالش کشیدن امنیت ملی جمهوری اسلامی و ضربهپذیر بودن آن و بهرهوری سیاسی و تبلیغاتی از آن باشد. آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی در منطقه ملتهب غرب آسیا از اقتدار و امنیت مثالزدنی برخوردار میباشد.
انتهای پیام/ 161