به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، شهید «ابراهیم علی دادگری» فرزند فتحعلی، در هشتم مرداد 1347 در روستای قایش از توابع رزن به دنیا آمد. تا پایان سطح یک در حوزه علمیه همدان درس خواند، طلبه بود و داوطلبانه در جبهه حضور یافت و سراتجام در تاریخ ششم تیر 1366 در منطقه ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به دست، سینه و پاهایش، با پرواز روح بلندش به ملکوت، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیتنامه شهید «ابراهیم علی دادگری»
درود بر رهبر عزيزمان، حضرت آيت الله العظمی، امام خمينی و درود بر رزمندگان جبهه حق عليه باطل و سلام بر شهيدان به خون خفته انقلاب اسلامی ايران.
پدر و مادر عزيز، من بنا به فرمان خداوند و بنا به مسئوليتی كه داشتم، برای رضای خدا و برای نابودی دشمنان اسلام به جنگ كفار رفتم تا بتوانم كمی برای اسلام كمك كرده باشم و خدا را از خود راضی و خشنود كنم. پدر و مادر عزيزم! از شما می خواهم كه مرا ببخشيد چون ممكن است ديگر همديگر را نبينيم.
در تشييع جنازهام عكس بنی صدر را پاره كنيد و پرچم آمريكا را آتش بزنيد
بر تابوتم عكس امام بزنيد و در كنار آن، عكس كوچك من را بزنيد تا مردم بدانند كه اين شهيد، پيرو وفادار ولايت فقيه بوده. بر تابوتم يك جلد قرآن بگذاريد تا مردم بدانند كه هدف من الله بوده و قرآن و نه هيچ چيز ديگر. در تشييع جنازهام عكس بنی صدر را پاره كنيد و پرچم آمريكا را آتش بزنيد تا مردم بدانند كه هر بتی را مي شكنيم تا خود را در برابر خدا شكسته و فانی كنيم. بر جنازهام گريه نكنيد يا اگر می كنيد صدايتان را بلند نكنيد كه شهيد شدن گريه ندارد، شكست اسلام گريه دارد و به هوش باشيد كه اسلام شكست نخورد.
ای مردم! بیتفاوت نباشيد و هر كدام به دست خود تا می توانيد بكوشيد. كارگر در كارخانه، سرباز در جبهه، معلم در مدرسه، روحانی در اجتماع و همه مردم در صحنه هر كدام تا می توانيد فعاليت كنيد تا اين انقلاب را به پيروزی كامل برسانيد كه مقدمه برای انقلاب جهانی بقيهالله می باشد و در اين راه از هيچ كس نهراسيد.
ای جوانان! نكند در رختخواب بميريد كه حسين در ميدان نبرد شهيد شد. ای جوانان! مبادا در غفلت بميريد كه علی(عليه السلام) در محراب عبادت شهيد شد. و مبادا در حال بی تفاوتی بميريد كه علی اكبر حسين در راه حسين و با هدف شهيد شد. ای مادران، مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر الله نمیتوانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود.
همه مثل خاندان«وهب» جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستيد و حتی جسد او را تحويل نگيريد زيرا مادر «وهب» فرمود: سری را كه در راه خدا دادهام نمیگيرم.
هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نكنند كه اگر چنين كردند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر قدرتهاست. حضورتان را در جبهههای حق عليه باطل ثابت نگه داريد
انتهای پیام/