به گزارش خبرنگار دفاعپرس در قزوین، «منوچهر رضایی» از نویسندگان حوزه دفاع مقدس شهر قزوین است که آثار متعددی در حوزه دفاع مقدس از خود بر جای گذاشته است.
در ادامه بخش دوم گفتوگوی تفصیلی خبرنگار دفاع پرس را با این نویسنده دفاع مقدس میخوانیم:
دفاع پرس: آقای رضایی! یکی از تفاوتهای اساسی شما با نویسندگان دیگر این است که جنگ را از نزدیک تجربه کردهاید. لطفا در این باره توضیح بدهید.
بنده به عنوان سرباز وظیفه در جبهههای جنوب و غرب حضور داشتم و نه یک داوطلب. با این تفاوت که انتخاب رسته و گردان رزمی را به خاطر خطراتی که داشت به صورت داوطلبانه انتخاب کردم. به جز آموزش تاکتیک سه ماه در دزفول آموزش مین روبی میادین و یک ماه در شوشتر آموزش انفجارات پل و راه آهن را گذراندم و سپس وارد گردان شناسایی شدم. در واقع تمام دو سال خدمت من توام شد با پاکسازی میادین مین در هنگام عملیات و شناسایی مواضع دشمن در خاک عراق. یکی از مواهب حضور در گردان تخریب و شناسایی حضور فرماندهان و نیروهای قدیمی جبهه بود که اغلب آنها از همان ابتدای شروع جنگ تحمیلی در جبههها حضور داشتند و گاهی دیده میشد که این افراد سالی یک بار هم به مرخصی نرفتهاند و در واقع سنگر و خاکریز شده بود خانه آنها.
کار ما حفاظت از آنها در مواجهه با میدانهای مین بود. میدانهایی که پیش از انقلاب توسط ارتش ایجاد شده بود. اغلب مینها فرسوده و حساس و خطرناک شده بودند. سیم تلهها زنگ زده بودند. توپها و خمپارههای عمل نکرده در طول هشت سال جنگ میان درختچه و جنگل بلوط پراکنده شده بود و ما وظیفه داشتیم تمام این موانع خطرناک را از سر راه نیروهای سازمان ملل برداریم تا اتفاقی برای آنها نیفتد. جمع کردن مینها، توپ ها، خمپاره ها و تلنبار کردن آنها در یک گودال و سپس انفجار... داستان دیگری هست که مفصل باید به آن پرداخت.
دفاع پرس: به عنوان یک نویسنده تعریف شما از جنگ تحمیلی چیست؟
بزرگترین حسن این اتفاق بازگشت یک ملت به سمت بیداری و اتحاد ملی و تاریخی بود که سال 57 شکل گرفته بود و حالا باید منسجمتر در برابر خطر اشغال این اتحاد ملی قویتر میشد. همینطور که بارها از مسئولان نظام شنیدهایم ما ایرانیان در طول تاریخ آغازگر جنگ نبودهایم ولی در برابر هجوم بیگانگان چه رومی، چه مغول ایستادگی کردیم. جنگ یعنی ویرانی. یعنی از بین رفتن منابع انسانی و اقتصادی. خب کسی منکر این نیست، ولی وقتی دشمن با تمام قوا و حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا کمر به نابودی ارکان نظام و کل ملت بسته مخالف و موافق، شرعا باید در یک جبهه واحد قرار بگیرند.
هشت سال دفاع مقدس یعنی هشت سال ایستادگی در برابر نابرابری دفاعی. یعنی دفاع با چنگ و دندان از دین و میهن. بهترین فرزندان رشید این خاک در دفاع از آرمانهای نظام به شهادت رسیدند. دفاع از دین و وطن جناح نمیشناسد. مخالف و موافق نمیشناسد.
دفاع پرس: به نظر شما چرا باید یک نویسنده درباره دوران دفاع مقدس داستان و رمان بنویسد؟
هنرمند باید با گذشته تاریخ مملکت خود ارتباط برقرار کند و در قبال فداکاری شهدا و جانبازان و رزمندگان دلسوخته نسبت به هنر خود تعهد داشته باشد و حقایق این 8 سال دفاع مقدس را در آثار خود منعکس کند. نیاز هم نیست خود را ملزم به یک جناح خاص بداند. یا حتی فکر کند با نوشتن یک داستان در مورد انقلاب و یا جنگ به تبلیغ جهان نگری و ایدئولوژی خاصی مجبور شده. انقلاب و جنگ و نفسهای تو و تیک تاک عقربه ساعت، حقایق زندگی هستند. از حقیقت گریزی نیست. البته باید یادآور شد هنوز عدهای دوستان هستند که معتقدند برای نشان دادن حقایق جبهه و جنگ و دوری از یکسونگری و شعارزدگی جناحی لازم هست باز صبر کنیم تا غبارهای مصلحت اندیشی کنار بروند. بنده میپرسم تا کی باید صبر کرد؟ صبر شما شاید منجر به فراموشی شود. مصالح کار مهیاست. جوشش درونی و نگاه عمیق و فارغ از هرگونه سوگیری و شعارزدگی جناحی. این گوی و این میدان. نه تنها کسی جلودار شما نیست که خود بنیاد حفظ آثار و نشر ازرشهای دفاع مقدس هم حامی شماست.
دفاع پرس: آیا تا به حال به فکر نوشتن خاطرات خود افتادهاید؟
بله. بارها خواستهام در یک فرصت مناسب خاطراتم را از زمان اعزام تا آخرین شب خدمتم در بانه که شامل خاطرات تلخ و شیرینی هست را به صورت کتاب در بیاورم و فکر میکنم یک روز دست به این کار بزنم. البته برای بازگشت به گذشتههای دور نیاز به شناخت مکانها و به یاد آوردن نام همرزمانم هست که به گمانم با هماهنگی برخی از آنها و تبادل اطلاعات بتوانم از عهده این کار بر بیایم.
دفاع پرس: به عنوان یکی از اساتید و پیشکسوتان داستان استان قزوین، فراز و فرود داستان و رمان دفاع مقدس را از دهه 60 تا کنون تحلیل بفرمایید.
متاسفانه یکی از عیبهای من محفل گریزی و انزوا طلبی ذاتی من است. خودم را زیاد درگیر محافل و نشستهای ادبی نمیکنم. تنها چیزی که برای من مهم بوده مطالعه و نوشتن در خلوت تنهایی بوده. از این رو اطلاعات چندانی از کم و کیف آثار چاپ شده در زمینه ادبیات دفاع مقدس در استان ندارم. طی این سالها برداشت من این بوده که شعر مقاومت و دفاع مقدس بر ادبیات داستانی در استان غالب بوده است. با این حال کم نیستند آثاری که چه به صورت خاطره و یا داستان به چاپ رسیده باشند. به غیر از مجموعه داستان «روبیک» که همه داستانهایش در ژانر ادبیات دفاع مقدس به نگارش درآمده میتوانم به آثار ارزشمند دیگر از نویسندگان استان اشاره کنم.
داستانهایی که نویسندگان معتبر نظیر «علی قانع»، «حسن لطفی»، «ارژنگ تورانی» در مجموعه آثار خود دارند و به نظر میرسد در زمینه چاپ خاطرات، توازن چاپ آثار رو به بالاست کتاب «حاج حمزه» از «روح الله شریفی» و چند کتاب دیگر که توسط رزمندگان استان قزوین در این زمینه چاپ شده و همینطور کتاب «پلی به آسمان» توسط «رضا فضلی» تا حد زیادی این ژانر ادبی را در استان غنی ساخته. با این حال این ژانر ادبی با وجود مبارک پیشکسوتان جبههها و وجود نازنین جانبازان دفاع مقدس در استان جای کار بسیار دارد.
دفاع پرس: چالشهای شما در نوشتن داستان جنگ چیست؟
به جد میتوانم بگویم با داشتن سابقه حضور در جبهه و شرکت در چند عملیات چالش خاصی در نوشتن داستان دفاع مقدس ندارم. منابع در این زمینه زیاد هست و حس میکنم از لحاظ شناخت فرم و ساختارهای داستانی به حدی رسیده باشم که وقت و تمرکزم را روی این نوع ادبیات بگذارم. تنها چیزی که موجب نگرانی بنده و شاید دوستان نویسنده باشد مواجه شدن با واقعیتهای تلخی است که گاه موجب خود سانسوری آگاهانه میشود و این برای نویسنده زهر است. شعارزدگی و تکیه بر تقیه و چشم بستن به روی برخی واقعیات، ضعف اغلب این گونه ادبی است. جنگ بخش مهمی از تاریخ کشور ما را شامل میشود. نویسنده در کنار تعهد و اعتقاد به بینش دینی خود ملزم به انعکاس واقعیتهاست. هرچند خوشایند ارگان و جناحی نباشد.
دفاع پرس: تعریف شما از نویسندگی چیست؟
نویسنده صدای جامعه خودش هست و حق ندارد کار خود را در حد کارمند دولت تنزل بدهد. او چشم و گوش و زبان یک ملت است؛ نه جناح خاص و از طرفی کارهایش نباید از روی غرض باشد و با شعار ملی گرایی بچسبد به تاریخ هزار ساله خود و نسبت به اسطوره های عصر خود بی تفاوت باشد. باید به آنها گفت تاریخ هشت سال دفاع مقدس تاریخ همین وطنی هست که شما در آن زاده شدهای. گذشته دست نیافتنی را برای مدتی هم که شده فراموش کنید و به سربازان و سردارانی فکر کنید که در راه دین و خاک همین وطنی که شما سنگش را به سینه میزنید ایستاده مقاومت کردند و در راه امنیت و آسایش شما به خاک و خون غلطیدند. پس بیاییم در حد توان خود به تعهد خود عمل کنیم.
ادامه دارد...