یادداشت/ سیدرضا میرطاهر

استراتژی جو بایدن در منطقه چیست؟

با توجه به روی کار آمدن «جو بایدن» اتفاقات و تحولاتی در منطقه دیده می‌شود. یک بازنگری در سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا است که البته این مسئله حداقل در دو مورد بایدن ادعا می‌کند رخ داده یا در حال انجام است.
کد خبر: ۴۴۷۴۴۱
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۱:۲۷ - 25March 2021

استراتژی جو بایدن در منطقه چیست؟گروه بین‌الملل دفاع‌پرس ـ «سیدرضا میرطاهر»؛  با توجه به روی کار آمدن «جو بایدن» اتفاقات و تحولاتی در منطقه دیده می‌شود. یک بازنگری در سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا است که البته این مسئله حداقل در دو مورد بایدن ادعا می‌کند رخ داده یا در حال انجام است.

یکی درباره بحث جنگ یمن است که اعلام کرد حمایت از جنگ یمن را پایان می‌دهد که به خاطر همین موضوع انصارالله را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کرد و الان تلاش می‌کند از طریق مذاکره نماینده ویژه آمریکا در امور یمن با رهبران انصارالله مذاکره کند و آن‌ها را متقاعد کند به نوعی آتش بس به جنگ یمن بدهند که این یک مسئله است.

مسئله دوم، درباره عربستان است. بایدن ادعا می‌کند چک سفید امضایی که ترامپ به ریاض داده پس گرفته و از این پس ملاحظاتی را درباره رژیم سعودی در پیش می‌گیرد. در این مورد انتشار گزارش جامع اطلاعاتی آمریکا بود که در آن تائید کرد «محمد بن سلمان» عامل قتل «جمال قاشچقی» بوده است و در عین حال ادعا می‌کند در مورد خرید‌های تسلیحاتی عربستان نوعی بازنگری و یا توقف را دستور داده است.
 
مسئله سوم، پالس‌هایی که آمریکا به عربستان می‌دهد؛ آن هم پالس منفی درباره ادامه زمام‌داری یا موقعیت بن سلمان است که الان گفته می‌شود گزینه مطلوب آمریکا «محمد بن نائف» ولیعهد سابق سعودی است که توسط ملک سلمان و پسرش کنار گذاشته شد و تحت حصر خانگی قرار دارد. در مورد اسرائیل هم این ادعا‌ها صورت می‌گیرد از جمله این که طرح معامله قرن کنار گذاشته می‌شود و اقداماتی که دولت ترامپ در راستای حمایت از اسرائیل انجام داده بود نوعی بازنگری می‌کند از جمله این که دولت بایدن ادعا می‌کند متعهد به اجرای راه حل دو کشوری است.
 
در حالی که دولت ترامپ راه حل دو کشوری را کنار گذاشته بود. نکته دیگر این است که مقامات دولت بایدن از جمله آقای برینکل به طور تلیویحی چراغ سبزی که درباره الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به فلسطین اشغالی داد پس گرفته و همین مسئله باعث عصبانیت نتانیاهو شده و مسئله مهم‌تر اختلاف نظری است که ظاهرا بین دولت بایدن و تل اویو در مورد مسئله ایران و برجام وجود دارد. به هر حال موضع اعلامی دولت بایدن این است که خواهان بازگشت ایران به برجام و تعهدات برجامی است تا در کنار آن امریکا به توافق بازگردد. در حالی که نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به شدت مخالف توافق برجام است و از تداوم سیاست فشار حداکثری علیه ایران حمایت کامل می‌کند و لذا گفته می‌شود این هم یکی از نکات افتراق بین بایدن و رژیم صهیونیستی است.
 
اما نکته مهم این است که در سند اولیه استراتژی امنیت ملی دولت بایدن که چند روز پیش منتشر شد صراحتاً بر تعهد آمریکا، برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و همچنین تداوم روند عادی سازی روابط بین تل اویو و کشور‌های عربی تاکید شده است.
 
مورد سومی که در اینجا وجود دارد نوعی بازنگری در سیاست و اقدامات آمریکا در افغانستان است که مقامات مختلف آمریکایی الان این مسئله را مطرح می‌کنند که به دلیل عدم ایفای کامل تعهدات توسط طالبان، آمریکا در وضعیت حضور در افغانستان تجدی نظر می‌کند وبر خلاف قولی که در دوره ترامپ داده شد فکر نمی‌کنم که امریکا تا می ۲۰۲۱ نیرو‌های خود را کامل از افغانستان خارج کند و من انتظار دارم سطح کنونی نیرو‌ها یعنی هزار و ۵۰۰ نفر و چه بسا نیرو‌ها را مجدد در افغانستان افزایش دهد. در عین حال مقامات دولت بایدن بر دولت مرکزی افغانستان فشار وارد می‌کنند که هر چه زودتر مذاکراتی را برای آشتی ملی با طالبان انجام دهد، ولی ما شاهد این بودیم که معاون رئیس جمهور افغانستان به شدت در این زمینه موضع گیری کرد و هر گونه راه حل تحمیلی از جانب امریکا و فشار به دولت افغانستان برای مصالحه با طالبان را رد کرد. 
 
مسئله دیگر درباره کشور عراق است که آمریکایی‌ها با چالش مهمی مواجه هستند، از یک سو میزان حملات علیه پایگاه‌های امریکایی در عراق رو به افزایش است که نشان دهنده تداوم فشار برای خروج هر چه سریع‌تر و کامل امریکا از عراق است.
 
از طرف دیگر امریکا گروه‌های وابسته به آمریکا را حمله می‌کند و حمله‌ای که با دستور بایدن یک هفته پیش به پایگاه‌های مرزی در نقطه صفر مرزی بین عراق و سوریه انجام شد، ساختمان‌ها در خاک سوریه قرار داشتند، در واقع نشان دهنده این بود که آمریکا آماده مقابله با هر گونه تهدید علیه نظامیان امریکایی است و در عین حال این ادعا مطرح شد که این ضربه شستی به ایران و نیرو‌های نیابتی ایران بود که امریکا در مقابل حملات به نیرو‌های خود ساکت نخواهد نشست، ولی الان مسئله‌ای که مطرح است؛ بعد از این حمله هم شاهد حمله راکتی دیگر به پایگاه عین الاسد بودیم که یک پیمانکار غیرنظامی امریکا در جریان این حمله بر اثر سکته قلبی فوت کرد و الان آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند در حال بررسی وضعیت هستند تا پاسخ احتمالی دیگری به این حمله بدهد.
 
مسئله دیگر درباره کشور سوریه است که برخلاف قول‌هایی که ترامپ داده بود هم در دوره ترامپ نیرو‌های آمریکایی برخی پایگاه‌ها را در شمال شرق سوریه حفظ کردند و الان هم گزارش‌هایی که وجود دارد این است که آمریکا کماکان پایگاه‌های کوچکی را احداث می‌کند و همچنان نیرو‌های او در کشور سوریه حضور غیرقانونی دارند و لذا به نظر نمی‌رسد به این زودی شاهد تخلیه اراضی سوریه از جانب نیرو‌های امریکایی باشیم و در مورد ایران هم نوعی دودستگی داخل حاکمیت امریکا وجود دارد و برخی از قانون گزاران یا دسته‌ای از قانون گزاران طرفدار بازگشت آمریکا به توافق برجامی هستند در حالی که دسته دیگر خواهان این هستند آمریکا سیاست فشار را ادامه دهد و اگر قرار است توافقی با ایران انجام دهد یک توافق فرابرجامی با ایران انجام دهد یا توافقی که علاوه بر گسترش مفاد برجام کنونی از جمله بعد از غرب و بقیه مسائل مرتبط با مواد و تجهیزات هسته‌ای شامل موارد دیگری مانند توانمندی موشکی ایران و سیاست‌های منطقه‌ای ایران و چه بسا مسئله حقوق بشر در ایران است؛ لذا می‌توان گفت به طور کلی دولت بایدن در غرب آسیا با وضعیت بسیار مخشوش، آشفته و پیچیده‌ای مواجه است و حل هر یک از این پرونده‌ها اعم از یمن، فلسطین، عراق، سوریه و ایران و برجام به متغیر‌های متعددی بستگی دارد که حل آن‌ها آسان به نظر نمی‌رسد.
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها