به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «جلیل بهاری» از شهدای شهرستان مهریز است که در ادامه وصیتنامه این شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
بسم رب الشهداء
«من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعباده ربه احداً»
با درود به رهبری امام خمینی وصیتنامهام را شروع میکنم. «اگر دین محمد (ص) با کشته شدن پایدار میماند پس ای شمشیرها مرا دریابید» و حال اگر دین اسلام با ریختن خون جوانان پا بر جا میماند اگر پوزه استکبار با ریختن خون به زمین مالیده میشود پسای مسلسلها مرا دریابید که من هم راهم را دریافتهام و شناختهام وصیت من این است که قرآن و اسلام را فراموش مکنید.
امام را دعا کنید که خداوند طول عمری طولانی به ایشان عنایت فرماید که یک لحظه عمر او بهتر از صد سال عمر ماست و از توای برادر عزیز میخواهم که مانند یک پاسدار واقعی امام زمان باشی و تقوا را فراموش مکن اگر دوستانم به خانه ما آمدند به ایشان بگویید که درس بخوانند تا در آینده تو سری خور اجانب نباشیم و از همه شما میخواهم که رزمندگان اسلام را دعا کنید تا هرچه زودتر به پیروزی نهایی برسند.
من هم شهید شدم برای من گریه نکنید، چون این کار باعث خجل شدن من و شما پیش فاطمه زهرا (س) خواهد شد، زیرا که من از حسین بن علی (ع) برتر نیستم و هم پدر و مادرم، من خاطر حفظ مملکت به مهاباد آمدم تا با این خود فروختگان بجنگم اگر شهادت نصیبم شد زهی خوشحالی و من به بالاترین آرزوی خود که همان شهادت در راه خدا بوده است رسیدهام.
ای پدر و مادرم من به شما وصیت میکنم که اگر من به آرزویم که همان شهادت است رسیدم برای من گریه نکنید بلکه برای حسین بن علی (ع) گریه کنید و از شما میخواهم که وقتی که من را دفن میکنید چشمانم را باز بگذارید تا دشمنانم بفهمند من چشم بسته از دنیا نرفتهام و مشتهایم را باز بگذارید تا دشمنانم بفهمند که من از این دنیا چیزی با خود نبردهام؛ و از شما خواهش میکنم که در تشییع جنازه من شیرینی بدهید و هرگز درب خانه ما را سیاه پوش نکنید.
برادر عزیزم، چون فرصتی پیش آمد که دین خود را به انقلاب و اسلام و قرآن و ایران و ملت انجام دهم لذا عازم جبهه هستم.
برادر عزیزم اگر پدر و مادرم از طرف من نگران بودند سعی کنید که به آنها بگویید که من برای دفاع از اسلام و قرآن به (این) عمل دست زده ام و به آنها بگو که این یک وظیفه کوچکی است برای هر مسلمان که از دین خود دفاع کند و باید بدانند که نگران (نباشند)
اگر احیاناً من بر نگشتم و شهادت نصیب من شد به پدر و مادر نگو که آنها باید خیلی خوشحال باشند و از خداوند که فرزند آنها همانند آنهایی نشد که در مقابل اسلام ایستاده اند و زندگیشان هم در دنیا تباه است و هم در آخرت روسیاه خواهند بود.
در خاتمه پیامی به مردم دارم؛ ای مردم شهید پرور مهریز از آمدن فرزندتان به جبهه جلوگیری نکنید.
چون اگر فرزند شما به جبهه آمد ایمان او به خدا قویتر میشود و خودتان درپشت جبهه بیکار نشینید و به رزمندگان اسلام کمک کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/