خبرگزاری دفاع مقدس: عملیات والفجر 4 در ساعت 24 روز 27/7/1362 با رمز یاالله آغاز گردید. این عملیات در جبهه شمالی و در محور بانه- مریوان در مناطق کوهستانی غرب ایران، در استان کردستان از اطراف شهر سردشت تا مریوان و در منطقه ای به وسعت 160 کیلومتر مربع در حوالی منطقه پنجوین عراق انجام شد.
در سراسر منطقة این عملیات، 9 لشکر و 2 تیپ پیاده و 10 گردان توپخانه در مقابل 16 تیپ پیاده،7 گردان کماندویی، 4 گردان زرهی و 15 گردان توپخانه ارتش عراق حضور داشتند که تعدادی از آنها به عنوان نیروهای درگیر محسوب می شدند.
عملیات والفجر 4، در مجموع 10 روز به طول انجامید و در سه مرحله انجام شد. طبق طرح تهیه شده، یگانها در 4 قرارگاه شامل 3 قرارگاه در خط و 1 قرارگاه احتیاط، سازماندهی شدند. لشکر امام حسین(ع)، یکی از یگان های تک اصلی بود که در شب آغاز عملیات نتوانست به موقع خود را به منطقه هجوم برساند.
به ناچار یگان احتیاط به جای این گردان در تک اصلی وارد عمل شد که اقدام بدیعی بود. هدف اصلی عملیات والفجر 4 آزاد سازی بخشی از سرزمین های ایران و تصرف پیشرفتگی و دهانه دشت شیلر و مسدود ساختن راه عبور افراد مسلح احزاب کُرد وفادار به رژیم بعثی عراق و همچنین تأمین شهر پنجوین بود.
یکی دیگر از اهداف اجرای این عملیات این بود که شهرهای بانه و مریوان در استان کردستان و جاده های ارتباطی آن ها از زیر برد آتش توپخانه ارتش بعثی خارج شده و این شهر ها به مناطقی امن برای مردم کردستان تبدیل شود.
جنگ در منطقه والفجر 4، نبرد مشکل بود؛ زیرا باید با صعود به ارتفاعات صعب العبور منطقه و با کمک نیروی پیاده، به مواضع دشمن در بالای کوه ها حمله می شد.
از این رو رزمندگان اسلام می بایستی ساعت ها در کوهستان هایی که هیچ جاده ای نداشت به صورت ستونی، به سمت خط اول دشمن حرکت می کردند تا بتوانند خود را به مواضع مستحکم ارتش عراق برسانند. کوهستان های این منطقه پوشیده از جنگل و بدون جاده بود. بنابراین، پشتیبانی و تدارک نیروهایی که بایستی به کوهپیمایی پرداخته و جنگ در کوهستان را انجام می دادند، بسیار دشوار و سخت بود. این ارتفاعات در سه مرحله عملیاتی به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
رزمندگان برای اجرای غافلگیری در ذهن دشمن، یک تک شبانه را در این کوهستان ها انجام دادند. آن ها در یک شب تاریک و ظلمانی از میان کوه ها و سنگ ها و جنگل ها، عبور کرده و خود را به بالای ارتفاعات رسانده و در ساعت 1 بعد از نیمه شب به مواضع دشمن در خط الرأس ارتفاعات حمله کرده و پس از 2 ساعت نبرد دلیرانه، توانستند اهداف خود را تصرف نموده و دشمن را از مواضع مستحکم خود خارج نمایند.
ارتش بعثی چندین سال در این ارتفاعات مستقر بود و سنگرهای خود را بنا کرده بود و محل هایی را هم برای فرود بالگردهای نظامی ساخته بود و از طریق این بالگردها قوای خود را تدارک می کرد.
به منظور اطمینان از مقاومت نظامیان مستقر در مواضع بالای ارتفاعات، دشمن در پایگاه های مستقر در آن ها، مواد غذایی مثل برنج، روغن و انواع آذوقه و آشپزخانه احداث کرده و انبارهای مهمات کافی و سیستم ارتباطی و مخابراتی مطمئن و نیز بهداری را ایجاد کرده بود تا نیروها با روحیه قوی بتوانند در آنجا باقی مانده و به صورت خودکفا بجنگند و مقاومت کنند.
حرکت رزمندگان از پایین ارتفاعات تا قله کوه ها، بین 8 تا 10 ساعت به طول انجامید و آن ها پس از حدود 10 ساعت کوهپیمایی، تازه حمله خود را به مواضع دشمن شروع کردند.
رزمندگانی که این عملیات را انجام دادند برای مدتی در یگان های خود آموزش کوهنوردی و صخره نوردی می دیدند. مربیان کوهنوردی، کار آموزش بسیجیان داوطلب را بر عهده داشتند.
در این عملیات تیپ های 5 و 6 گارد ریاست جمهوری عراق که از زبده ترین واحدهای ارتش بعثی صدام بودند به کمک یگان های مستقر در ارتفاعات آمدند و در درگیری ها تا حد زیادی منهدم گردیدند.
دشمن در منطقه عملیات والفجر 4، یک لشکر تقویت شده با حدود 6 تیپ، مستقر کرده بود که در مرحله اول عملیات به آن ها حمله شد و مواضع آن ها به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. دشمن برای جلوگیری از ادامه عملیات، لشکر 7 ارتش بعثی را که تازه نفس بود به کمک این جبهه فرستاد که چون موفق نشد یک تیپ کماندویی را هم وارد صحنه عملیات کرد.
در مرحله سوم عملیات هم این تیپ کماندویی توسط رزمندگان لشکر 31 عاشورا، ظرف دو شب منهدم گردید و افراد آن پا به فرار گذاشتند. لشکر عاشورا موفق شد بخشی از تجهیزات این تیپ کماندویی، از جمله انواع خمپاره اندازها، کامیون های ایفا و راکت های ضد تانک، توپ های ضد هوایی و انواع سلاح های مختلف را به غنیمت بگیرد.
همچنین لشکر عاشورا در این عملیات توانست بخشی از مهمات عملیات آینده خود را از دشمن بعثی به غنیمت بگیرد و تعدادی مین آماده کاشت و دستگاه های مهندسی مانند لودر و بولدوزر هم به دست آورد و تعدادی موشک های دوش پرتاب ضد هواپیما نیز به دست رزمندگان اسلام افتاد.
در این عملیات ارتفاعات کانی مانگا بدست نیروهای خودی افتاد؛ ولی بر اثر پاتک های دشمن در نهایت در اشغال ارتش عراق باقی ماند. قبل از شروع عملیات، ارتش بعثی عراق در ارتفاعات مسلط بر شهرهای مرزی بانه و مریوان، مستقر بود و این دو شهر در دید و تیر ارتش بعثی قرار داشتند.
با حضور ارتش بعثی در این ارتفاعات، امکان تردد احزاب مسلح دموکرات و کومله که از سوی رژیم صدام حسین، حمایت و تجهیز می شدند به خاک دشمن، وجود داشت و آنها می توانستند به راحتی با تردد از این منطقه سلاح، مهمات و تدارکات لازم را از داخل خاک عراق به کردستان وارد کرده و علیه قوای جمهوری اسلامی به نفع رژیم صدام، بجنگند.
در جریان این عملیات، ارتش عراق در سوم آبان ماه 1362 به مناطق عملیاتی در اطراف مریوان و سردشت و در8 آبان ماه به روستاهای اطراف بانه حملة شیمیایی نمود که بر اثر آن 9 نفر از روستائیان به شهادت رسیدند.
با آغاز این عملیات، علاوه بر دور شدن دشمن از شهرهای مرزی و قطع ارتباط گروه های مسلح تغذیه شده از سوی رژیم صدام، جبهه جدیدی علیه دشمن در روبروی شهرهای سید صادق و حلبچه و سد دربندیخان باز شد که بخشی از توان ارتش بعثی را به خود مشغول کرد.
در این عملیات حدود 1000 کیلومتر از سرزمین های ایران آزاد گردید و دو جاده مهم چوارتر به ماووت و سردشت و جاده روان دوز به سردشت که محل تردد احزاب مسلح حزب دموکرات بود مسدود گردید.
یک خودروی ضد گلوله مربوط به یکی از سران حزب دموکرات نیز به غنیمت گرفته شد. 700 نفر از نظامیان عراقی اسیر شدند و شهید علیرضا رضائیان یکی از فرماندهان برجسته سپاه به شهادت رسید.
ایران گرچه شهر پنجوین را از سه طرف محاصره نمود، ولی نتوانست آن را به تصرف خود در آورد. در این عملیات همچنین 250 نفر از رزمندگان اسلام که در اسارت حزب دموکرات ایران بودند، آزاد گردیدند.
پس از تصرف منطقه والفجر 4، پدافند از آن بر عهده یگان های ارتش قرار گرفت. ارتش عراق در شب اول فروردین سال 1365 به منطقه پنجوین حمله نمود و ارتفاعات کانی مانگا و گزیشن دو ارتفاع مهم منطقه پنجوین عراق را باز پس گرفت.