به گزارش خبرنگار دفاعپرس از قم، «قدرت الله شفیعی سورک» متولد اول فروردین ۱۳۴۵ در روستای سورک استان یزد است. وی جمعی گردان سیدالشهدا (ع) از لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع) بود که سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی، در سن ۱۶ سالگی براثر مجروحیت از ناحیه هر دو چشم نابینا شد و نامش در زمره جانبازان سرافراز ۷۰ درصد ثبت گردید.
شفیعی در هنگام جانبازی تا سوم دبیرستان درس خوانده بود؛ پس از آن به تحصیل تا مدرک دکترای حقوق خصوصی ادامه داد و در حال حاضر علاوه بر حضور در عرصه های دفاع از دستاوردهای انقلاب، بیش از ۱۰ سال است که به عنوان وکیل پایه یک دادگستری در قم اشتغال به خدمت دارد.
سرودههای زیر از قدرت الله شفیعی سورک میباشد:
صدای سوت خمپاره، دوباره
مرا تا فاو و مجنون، میکشاند
به کوت و کرخه و هورالعظیمُ
به بهمنشیر، کارون، میکشاند
دلم، با یاد مرغان مهاجر
دوباره غرق در راز و نیاز است
ورق خورده کتاب خاطراتم
هویزه رفته، در بازی دراز است
و من، از فکه میآیم، حدیثِ
خروش نخلهای سر بدارم
پیام لالههای سرخ دشت و
حدیث شور و عشق لاله زارم
دلم، تنگ رفیقان بوده، دائم
دلم، دلتنگ یا زهرای دشت است
به دنبال کبوترهای عاشق
به بدر و خیبر و والفجر هشت است
روایت، از دلیرستان جبهه
و از میراث باور، مینویسم
و از شیدایی مردان مخلص
و از شوق دل آزر، مینویسم
به یاد شمس و زین الدین و کلهر
و از مردان خیبر، مینویسم
شلمچه، از روایتهای خونُ
و از فجر مکرر، مینویسم
دلم جامانده بر دامان اروند
نوشته، روی سربند جبینم
پر از بیتابی و شوریده حالم
که من، جامانده فتح المبینم
و از دشت رقابیه، حدیث
حماسه سازی و شهر جنونم
پیام سرخ عاشورائیانُ
و معنای الیه راجعونم
من از طراح و هور و از جفیرم
حکایتهای عشقی، لایه لایه
روایت کرده ام، از کله قندی
سه راه مرگ و مجنون و طلایه
خبر از معبر و میدان مین و
شیاکوه و شکوه پاوه دارم
خبر از رزم زین الدین و همت
و از خرازی و از کاوه دارم
من از سرهای بر نی، مینویسم
و از خورشید و ماه و از ستاره
و از خمپاره و از شیمیایی
خبر از سورههای پاره پاره
به سوسنگرد و خرم شهر و بستان
حدیث مردی و محراب عشق است
به روز واقعه، معنای ایثار
دفاع، از حرمت شهر دمشق است
به خوزستان و کردستان و ایلام
هزاران لاله و سرو رشید است
و این، آرامش و امنیت ما
به یمن قهرمانان شهید است
انتهای پیام/