گروه استانهای دفاعپرس - «مرتضی محمدپور»؛ امضای سند برنامه همکاری جامع ایران و چین یک نقشه راه برای همکاریهای راهبردی دو کشور در ربع قرن آینده است و پیامهای روشنی در بر دارد؛ برای طرفهای غربی نقشآفرین در برنامه جامع اقدام مشترک هستهای ایران موسوم به برجام از یکسو و از سوی دیگر برای آن دسته از کسانی که در داخل ایران همواره در تطهیر دستان آلوده اروپا و ایالاتمتحده کوشیدهاند. به نظر میرسد در شرایط کنونی، روشنترین بازخوردها و پیامدهای امضای این سند همکاری در رسانههای خارجی مطرح شده باشد؛ از هاآرتص و جروزالم پست صهیونیستها گرفته تا راشاتودی روسیه و خبرگزاری رسمی چین که عمدتاً از مواضع ضد ایرانی مرسوم در رسانههای جهان غرب تهی هستند.
در یادداشت اخیر توماس مارتین، سردبیر نشریه آمریکایی نیوزویک به صراحت به امضای قرارداد اقدام مشترک ۲۵ساله ایران و چین به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای هفته گذشته تحولات بینالملل پرداخته شده و مینویسد: «ایران با امضای سند جامع همکاری با چین به یک بازار صادراتی باثبات دست مییابد. نمایش قدرت ایران در شکست تحریمهای آمریکا و همافزایی تهران و پکن در مقابله با آمریکا از دیگر نتایج امضای این سند است.» فارغ از تحلیل دقیق این روزنامهنگار باسابقه آمریکایی، مطمئناً پرداختن سردبیر نشریه با اصالت نیوزویک به یک معاهده بینالمللی که یک طرف آن ایران است، برای جریان غربگرا در کشور میتواند افتخار بزرگی باشد؛ برای همان کسانی که روزی بزرگترین افتخار برجام را همنشینی و مجالست با نمایندگان عالی شش کشور بزرگ دنیا میدانستند.
والاستریت ژورنال دیگر نشریه آمریکایی است که به عنوان پرفروشترین نشریه اقتصادی دنیا در جدیدترین شماره خود نوشته است: «این توافق، همکاریهای بین تهران و پکن را در زمانی که ایران به دنبال راههایی برای تقویت اقتصاد خود در پی تحریمهاست، تعمیق میکند. توافق با چین، این سیگنال را میدهد که ایران متحدان قدرتمندی دارد از جمله کشوری که یک کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل دارد.»
«ادد گرانت» تحلیلگر مسائل اقتصادی در روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» که متعلق به حزب حامی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم است، در واکنش به قرارداد راهبردی ۲۵ساله ایران و چین نوشته است: «به نظر میرسد ایرانیها راههای دور زدن تحریمها را پیدا کردهاند و از ابتدای ۲۰۲۱ نشانههای خیرهکنندهای از افزایش صادرات نفت را نشان دادهاند که دلیل آن خریدهای نفت خام این کشور توسط چین است.»
واقعیت آن است که تحریمهای آمریکا علیه ایران نه تنها بر روابط تهران و پکن بیتأثیر است بلکه میتوان انتظار داشت که در آینده، ایران راهی جز توسعه روابط خود با چین برای باز کردن کلید این تحریمها نداشته باشد. به نظر میرسد که در مسیر حرکت به سمت یک دنیای چند قطبی، ایران درست در مرحلهای قرار گرفته که با تنظیم راهبرد خود به یک توازن جدی بین غرب و شرق دست پیدا کند. برای موفقیتآمیز بودن این مرحله میتوان تنها امیدوار بود که الگوهای قدیمی همچون ماجرای برجام تکرار نشود؛ همان الگویی که سبب کنار گذاشته شدن چین از مبادلات اقتصادی بعد از امضای برجام شد و خسارات وسیعی را به کشور تحمیل کرد.
گرچه در هیچ کجای سند رقم و عدد خاصی در خصوص سرمایهگذاری و یا منابع مالی ذکر نشده، واگذاری هیچ منطقه یا هیچ انحصار متقابل و یا یکجانبهای مطرح نیست و مدیریت و اداره هیچ منطقهای نیز واگذار نشده است اما عدم انتشار عمومی مفاد دقیق این قرارداد یکی از مصادیقی است که انتقادات بهحق بسیاری را برانگیخته و به دور از اصل شفافیت ملی است. با این حال همچنان این پرسش بدون پاسخ باقی مانده است که چرا عدهای در داخل کشور از امضای یک برنامه راهبردی بدون ذکر دقیق مفاد آن چنین برآشفته شده و با سران کاخ سفید و صهیونیستها هم صدا شدهاند؟ به نقل از حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، آمریکا با این قرارداد سیلی خورده است اما چرا برخی از افراد در داخل کشور گریه میکنند؟
کسانی که زمانی به هر طریق ممکن مترصد چسباندن تأیید رهبر معظم انقلاب به مفاد برجام بودند، لازم است امروز نیز بدانند که بهیقین هیچ جزئیاتی از یک معاهده بینالمللی بر رهبر انقلاب پوشیده نبوده و امضای این سند راهبردی نیز با تأیید ایشان بوده است. همانگونه که اعتماد هشت ساله ملت را در اعتماد مجدد این افراد به دشمنان قسم خورده ایران اسلامی شاهد بودیم، شاید بهتر باشد که حداقل در همین یک مورد، جریان غربگرا به نظام اعتماد داشته باشد و این کار را تمرین کند؛ چرا که بدون شک در سالهای آینده مجبور خواهد بود تا بارها این کار را تکرار نماید.
انتهای پیام/