نگاهی به زندگی شهید «سیدعبدالله احسانی کنتی»

شهید «سیدعبدالله احسانی کنتی» در ۱۱ مهر ۱۳۳۰ در کاشانه «سیدعلی و سیده‌باجی» از روستای «کنت» بهشهر به دنیا آمد و در ۱۶/۱/۶۵ در عملیات والفجر ۹ در منطقه سلیمانیه عراق به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۹۸۶۴
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۲ - 05April 2021

نگاهی به شهید «سیدعبدالله احسانی کنتی»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، در سالروز شهادت شهید «سیدعبدالله احسانی کنتی» زندگی‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

در ۱۱ مهر ۱۳۳۰ در کاشانه «سیدعلی و سیده‌باجی» از روستای «کنت» بهشهر به دنیا آمد. پدرش کشاورز و دامدار بود. اما هنوز چند بهار از توّلد «سیدعبدالله» نمی‌گذشت که از نعمت مادرش محروم شد و بار مسئولیت پدر دوچندان.

او فقط سه سال به دبستان روستای زادگاهش رفت. از این‌رو، شرایط نامساعد مالی آن روز‌ها باعث شد تا او علی‌رغم سنّ کمش، به جای کسب سواد و دانش، راه کسب و کار و درآمد را برای کمک به پدرش در تأمین معاش خانه­ در پیش بگیرد.

به گفته خانواده، «سیدعبدالله» فردی دلسوز و مهربان بود و به همه کمک می‌کرد. مردم نیز او را دوست داشتند. به حقوق دیگران هم احترام می‌گذاشت. چند سالی که عضو شورای روستای کنت بود، همیشه پیگیر کار‌های مردم بود.»

در بیان تقیدات دینی او باید گفت که در ادای واجبات و مستحبات می‌کوشید و از انجام محرمات دوری می‌کرد. با قرآن نیز، مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا. علاوه بر آن، با الگوپذیری از سیره اهل بیت (ع)، همواره در پی کسب کمال معنوی و انسانی بود.

در سال‌های قبل از انقلاب، سیدعبدالله با دیدن اشتیاق جوانان اطراف خود برای مبارزه با ظلم و فقر، به صف انقلابیون پیوست. او یکی از مخالفان سرسخت رژیم پهلوی بود. لذا، در تمام تظاهرات شرکت می­کرد و در برنامه‌های سیاسی، مذهبی بهشهر حضور داشت.

با تشکیل بسیج و انجمن اسلامی، فعالیت‌هایش را در این راستا ادامه داد. او به مدت دو سال نیز، در جهاد فعالیت کرد. عبدالله در سال ۱۳۶۱ به عنوان تک‌تیرانداز راهی مریوان شد.

سال ۱۳۶۲ به عضویت سپاه در آمد و در کسوت پاس‌بخش در واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه بهشهر به ادای تکلیف پرداخت.

«سیده فاطمه مفیدی» از همسرش این‌گونه می‌گوید: «ما سیزده سال با هم زندگی کردیم. سید خیلی دلسوز بود.  می­‌گفت: اگر یک لقمه نان داریم، تنها نخوریم. نصف آن را به فقیر بدهیم، نصف دیگر را خودمان بخوریم. با این‌که خداوند به ما فرزندی عطا نکرد، امّا ندیدم یک بار روی ترش کند.»

سیدعبدالله در آخرین اعزامش در ۲۷ بهمن ۱۳۶۴، به سمت فرمانده دسته به مریوان عزیمت کرد. خانم مفیدی در ادامه نقل می‌کند: «آخرین بار در لحظه خداحافظی دستم را بوسید و گفت: تو برایم خیلی زحمت کشیدی! مرا تحمل کردی و در سختی‌ها پا به‌پای من بودی. بعد وقتی سوار ماشین شد، کاپشنش را به من داد و گفت: این را به یادگار از من داشته باش. من دیگر بر نمی‌گردم.»

و سرانجام در ۱۶/۱/۶۵ در عملیات والفجر ۹ در منطقه سلیمانیه عراق به درجه والای شهادت نائل آمد؛ پیکر پاکش هنوز به آغوش خانواده بازنگشت.

توصیه‌نامه شهید:

به شما توصیه می‌کنم گوش به فرمان رهبر و مطیع محض او باشید. نماز خود را اول وقت بجا آورید و در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید. به پدر و مادر خود نیکی کنید و با دوستان و نزدیکان خود مهربان باشید. در زندگی به ائمه اطهار توسل کنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها