وصیتنامه شهید «حجت حسین بیگ عراقی»:

در وفاى به عهدم ثابت و استوار ایستاده‌ام

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «حجت حسین بیگ عراقی» آمده است: خدایا تو خود مى‌دانى که همچون دوستانم در وفاى به عهدم ثابت و استوار ایستاده‌ام پس دیگر رنجش خاطرم را فراهم مساز و مرا به لقائت شادمان و به دوستانم ملحق فرما.
کد خبر: ۴۵۰۱۳۳
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۱ - 06April 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تهران، شهید «حجت حسین بیگ عراقی»، ۲۵ آبان ماه ۱۳۴۴ به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش،فاطمه فرخ نام داشت. پاسدار و دانشجو بود. به عنوان سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. ۵فروردین ۱۳۶۷، با سمت شناسایی عملیات در شاخ شمیران عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.ایشان دانشجوی مهندسی رایانه از دانشگاه صنعتی شریف بود که در شاخ شمیران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله

در آن نفس که بمیرم در آرزوى تو باشم / به آن امید دهم جان که خاک کوى تو باشم

على الصباح قیامت که سر ز خاک برآرم / به جستجوى تو خیزم به گفتگوى تو باشم

خدایا تو را شکرگزارم که مرا از ناصران دینت قرار دادى. بارالها تو را سپاس که نعمت زیستن در میان پاکترین انسان‌ها را بر من ارزانى داشتى انسان‌هایى که حماسه‌شان، ایثارشان، اخلاصشان و شهادتشان فخر و مباهات تو را در برابر ملائک به دنبال داشت. معبودا تو را شاکرم که نعمت عظماى لقائت را نصیبم گردانیدى و سرانجام پس از سالیان دراز هجر تو و سال‌هاى سال فراق دوستان مرا به مقصودم رسانیدى و سرانجام کامم را با حلاوت شهادت شیرین نمودى.

خداوندا تو خود مى دانى که شیفتگان لقائت چگونه از شهر و دیارشان آواره شده و همچون دیوانگان در دشت‌ها و کوه‌هاى غرب و جنوب بوسه زنان به دنبال تو مى‌گردند خدایا تو خود مى‌دانى که همچون دوستانم در وفاى به عهدم ثابت و استوار ایستاده ام پس دیگر رنجش خاطرم را فراهم مساز و مرا به لقائت شادمان و به دوستانم ملحق فرما آنانى که حماسه آفریدند و صحنه عاشورا را زنده کردند آنانى که در دهلاویه، سومار، جفیر، مجنون، شلمچه، حلبچه، خرمال و ... فریاد الله اکبرشان لرزه بر تن خصم افکند.

آنانى که به یاد سقاى خیام حرم ثارالله وکودکان عطشانش از فرات وضو ساختند و تشنه از آن عبور کردند آنانى که با وجود زخمهاى عمیق بر تن در پشت خاکریز مى‌ماندند و فریاد الله اکبرشان تقویت روحیه دیگر بچه‌ها بود آنانى که براى لو نرفتن عملیات خود را به روى مین منور با چندین درجه حرارت مى‌انداختند و مى‌سوختند و یا حسین مى‌گفتند.

آنانى که در قلل سر به فلک کشیده گوجار با سرماى سوزاننده آن و ارتفاع ۳ متر برف با خونشان رداى سپید گون و برفى قله را سرخ فام کردند فقط و فقط براى اعتلاى کلمه «لا اله الا الله و محمد رسول الله و علیا ولى الله».

در این راه و به دنبال این هدف مى‌رویم، مى‌رویم تا انتقام کودکان حملات موشکى شهرهایمان را که در ایام تاسوعا لباس عربى بر تن مى‌کردند و همچون على اصغر امام حسین (ع) بر روى دوش پدرانشان سینه مى زدند را بگیریم، مى‌رویم تا انتقام على اکبرها و قاسم ها و ... که در جبهه‌ها به شهادت رسیدند را بگیریم و مى‌رویم انتقام پدران، مادران و خواهرانمان را که مظلومانه در شهرها مخصوصا حلبچه به شهادت رسیدند بگیریم و مى‌رویم و مى‌رویم تا انتقام سیلى زهرا (س) را بگیریم و اما اقوام و خویشاوندان و مادرم براى مادرم فقط از خدا طلب صبر و استقامت مى کنم و دیدارمان ان‌شاالله در روز حشر و محشر.

خدایا تو خود مى‌دانى که در وفاى به عهدم ثابت و استوار ایستاده ام
انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها