گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ رسول حسنی؛ سینمای انقلابی، سینمای اسلامی، سینمای دینی و عباراتی از این دست که از سوی به اصطلاح منتقدان وارد ادبیات سینمایی شده بیشتر از آنکه راهگشا باشد سوءتفاهم برانگیز بودهاند و تنها کارکرد آن مرز بندی میان اهالی سینما بوده است.
دلیل این امر نیز آن است که صاحبنظران این حیطه از جهانی حرف میزنند که کاملا تجریدی هستند، از طرفی نمونه عینی چنین سینمایی محدود به آثار مستند روایت فتح است که شهید آوینی به بهترین شکل ممکن آن را به منصه ظهور رساند.
دستاندازیها و ممنوعیتهایی که برای آوینی بوجود آمد سبب شد که سینمای ایدهآل آوینی در حوزه داستانی مجال ظهور پیدا نکند.
آوینی گوهر یگانهای بود که به سادگی از دست رفت و جز بزرگداشتی که هر سال برای وی برگزار میشود کار شایانی در شأن آوینی صورت نگرفته است. اختصاص جایزه شهید آوینی در جشنواره سینماحقیقت و ساخت چند مستند مغرضانه و سفارشی هم نتوانست آوینی را چنان که هست بشناساند. اینکه آوینی که بود و چه مسیری را طی کرد برای شناخت وی کارگشا نیست. آنچه مهم است شناخت اندیشه آوینی است. آیا اهمیتی دارد که لحن نریشن آوینی شبیه کدام شاعر است و اینکه در خصوصیترین بخش زندگی وی وارد شویم کمکی به درک جهان او نمیکند.
آنچه اهمیت دارد این است که سرچشمه ادراک آوینی را کشف کنیم تا مولفههای هنر انقلابی را کشف کنیم و از قبل آن سینمای انقلابی، ادبیات انقلابی، موسیقی انقلابی و ... را خلق کنیم. رسیدن به این جایگاه در شرایط کنونی صعب و مشکل است. چرا که هنوز در دانشگاهها سینمای آوینی تدریس نمیشود.
وقتی به آوینی به چشم یک الگوی منتزع و سینماگری منفرد نگاه میشود و جهان او به یادوارهای سالانه محدود میشود نباید انتظار داشت که جوان امروز آوینی را بفهمد و در خلق آثارش به آموزههای او بیندیشید. بهتر است به جای محفلی کردن آوینی و محدود کردن او به پرترهای شخصی تفکر آوینی را وارد جریان فرهنگی کشور کرد.
انتهای پیام/ 161