گروه بینالملل دفاعپرس- حنیف غفاری؛ همانطور که جو بایدن و اطرافیان او همانند آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه یا سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا قبل از انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بودند، همان فشار حداکثری دولت ترامپ یا استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ را تبدیل به فشار هوشمندانه علیه ایران میکنند. بدین معنا که با استمرار و بقای تحریمها به دلایل مختلف و یا به قول خود کاری کنند که ایران علاوه بر زمینه محدوده هستهای وارد حوزههای موشکی، منطقهای و پذیرش محدودیتهایی در این حوزه شوند. نام این استراتژی کلان را مهار حداکثری ایران قدرتمند گذاشتهاند. لذا مذاکرات وین را باید در این بستر و چهارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. اینکه رابرت مالی بعنوان نماینده ویژه ایران در دولت و وزارت خارجه آمریکا اعلام میکند که مذاکرات هستهای و احیای برجام مقدمهای برای مذاکرات منطقهای و موشکی است، نشان میدهد آمریکا و متحدین اروپایی اساساً نسبت به برجام به صورت متغیر حقوق مستقل نگاه نمیکنند، بلکه آن را متغیری وابسته به سایر پدیدهها و اهداف میدانند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در ابتدای سال بیان کردند که ما این نگاه نسبت به توافق هستهای را قطعاً تحمل نمیکنیم و پیشنهاد حکیمانهای که دادند روی دو مولفه تاکید داشتند؛ یکی رفع واقعی و تضمین شده تحریمها علیه ایران و دیگری راستی آزمایی رفع تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. بسیار قابل تامل است که سه کشور اروپایی در این معادله سعی دارند که نقش واسطه را ایفا کنند. سوال و نکته اصلی اینجا این است که طرفین اروپایی در این معادله شریک جرم هستند نه طرف واسطه! آنها بعنوان امضاکنندگان برجام زیر تعهدات خود زدند خصوصاً از سال ۲۰۱۸ زمان خروج دونالد ترامپ از برجام تاکنون این چنین بوده است. آنها بعنوان طرف متهم پشت میز مذاکره بنشینند و پاسخگوی اتهامات و جرائمی باشند که در حق نظام و ملت ایران مرتکب شدند نه اینکه بخواهند در کسوت یک بازیگر میانجیگر یا واسطهگر یا هر عنوان دیگری برای برجام یا آینده آن تعیین تکلیف کنند.
آمریکا و هم اتحادیه اروپا بخوبی میدانند چگونه باید به برجام بازگردند. بخوبی میدانند چگونه همانطور که از برجام خارج شدند و همانگونه که اتحادیه اروپا تعهدات خود را زیرپا گذاشت باید بر اساس چه مکانیسمی وارد مذاکره شوند و به تعهدات خود پایبند بمانند؟ اما اینکه سعی میکنند مذاکرات بر سر این موضوع را پیچیده جلوه دهند ناشی از این است که آنها نیت واقعی برای رفع تحریمهای ایران و احیای واقعی توافق هستهای ندارند.
با توجه به اتفاقاتی که از سوی آمریکا افتاده است ارائه تضمینهای واقعی در قبال برجام خط قرمز مقامات آمریکایی است. به علت این که طرف آمریکایی از سال ۲۰۱۶ یعنی زمان اجرایی شدن برجام تاکنون همواره بر اساس رویکرد تعهد محور محض جلو رفته و با این رویکرد هم آمریکا و هم طرفین اروپایی این چنین اقدام کردند. در این رویکرد خودمحور محض شاهد این هستیم که طرف غربی تعهداتی را که ذیل برجام و خارج از آن مطرح میکند، ولی به این تعهدات عمل نمیکنند هزینه چندانی برای آنها ندارد و این تعهدات را عملیاتی نمیکند. ولیکن وقتی صحبت از تضمین بعنوان مطالبه از سوی جمهوری اسلامی ایران به میان میآید، یعنی ما داریم صحبت از تعهداتی میکنیم که اگر طرف مقابل آنها را رعایت نکند این مستلزم پرداخت هزینه برای آن خواهد بود. بنابراین، آمریکا و اتحادیه اروپا تلاش مشترکی دارند که وارد حوزه ارائه تضمین به ایران در خصوص رفع تحریمها نشوند، چون میدانند نمیخواهند به این امر پایبند بمانند.
انتهای پیام/ 411