به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، بهترین توصیف درباره وضعیت ارتش در اوایل انقلاب، این است که بگوییم بلاتکلیف بود با آیندهای نامعلوم! همواره هم این ترس وجود داشت که نکند ارتش کودتا کند و چنین کاری در ایران سابقه داشت و ترسها بیدلیل نبود. در این میان بعضیها هم میگفتند ارتش باید منحل شود. آن روزها شرایط اینگونه بود که ارتش حتی اجازه نداشت رژه برود؛ مردم نمیگذاشتند و ترسهای جدی و واقعی وجود داشت از توطئه احتمالی یا دسیسههای سلطنتطلبان و آمریکا و انگلیس.
موضوع دیگر اینکه بسیاری از فرماندهان ردههای مختلف ارتش و درجهداران و افسران و حتی سربازان سرکارشان نمیرفتند و بسیاری از واحدهای ارتش در عمل تعطیل بود. خلاصه وضعیت مبهمی بود و سؤال اصلی این بود که به این ارتش میتوان اتکا و اعتماد کرد یا چه باید کرد؟ اینجا بود که خمینی (ره) بیرق عزت و افتخار برافراشت بالای سر ارتشیها و عیان کرد آن روحیه سازندگی و هدایت و رحمت انقلاب اسلامی را؛ ناگهان انقلاب ایران و مردم ایران یک حامی و پشتیبان بزرگ یافتند.
پیام سرنوشتساز
تدبیر و هدایت پیر جماران برای ارتشیها چنین بود؛ امام (ره) روز ۲۶ فروردین پیامی فرستادند و با چند جمله ارتش ایران را احیاء کردند برای خدمت به ایران: «روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام مىشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با سازوبرگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند...
ملت ایران موظفاند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند...
این قشر از ارتش که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نمودند اگر خداى نخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره کردهاند با برگشت بهسوی خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت شریفند و اینجانب نیز آنان را عفو کردم».
متفاوتترین رژه ارتش
آن روز ارتش با هرکسی که داشت و هر تجهیزات و توانی که داشت، مراسم رژه را طرحریزی کرد که البته در عمل شبیه رژه نبود؛ جشنی شد به فرخندگی پیوستن ارتش به مردم و اطاعت از خواست مردم. مشهور است که آن روز برای اولین بار ارتشیها شعار دادند که «ارتش فدای ملت» و شنیدند که «ملت فدای ارتش». پسازاین واقعه تکلیف روشن شد؛ ارتش ایران، اسلامی بود و مستقل بود و باعزت بود.
مدتی طول کشید تا ارتش بتواند سامان و سازمان یابد؛ ولی جنگ تحمیلی که آغاز شد، همان روز اول ارتشیها نشان دادند قدرت ایمانشان را. روز اول مهر سال ۱۳۵۹ نیروی هوایی ارتش عملیات «کمان ۹۹» را اجرا کرد و دهان دشمنان بازماند و به نیروی هوایی صدام ضربه کاری زد. نیروی دریای ارتش نیز ۷ آذرماه آن سال عملیات «مروارید» را اجرا کرد و ضربه کاری زد به دشمن و دهان صدام بازماند. نیروی زمینی ارتش هم که دیگر معلوم است برای خاک ایران چه کرد؛ متر به متر جنگید و قامت به قامت جان داد برای وطنش.
آن روز که ایران درخطر افتاده بود، دیگر همه خوب دانسته بودند ارزش کلام ربانی امام (ره) را که جان نورانیاش با چند جمله ارتش طاغوتی را «ارتش توحیدی» کرده بود.
منبع: فارس
انتهای پیام/۹۱۱