به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، دانش‌آموز بسیجی شهید «سیروس نجفی خیاط» فرزند «ایوب»، یکم اردیبهشت سال ۱۳۴۷ در شهرستان اردبیل به دنیا آمد. وی در حین تحصیل در مقطع دوم متوسطه، به‌عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در «فاو» عراق بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاک وی در گلزار شهدای «علی‌آباد» اردبیل آرام گرفت.
وصیت‌نامه دانش‌آموز بسیجی شهید «سیروس نجفی خیاط»
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت‌نامه‌ها انسان را می‌لرزاند و بیدار می‌کند. (امام خمینی)
وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ. (قرآن کریم)
کسی که غیر از اسلام دینی را جست‌وجو کند (دنبالش برود) پس از او قبول نخواهد شد.
هدف‌مان این است که تکلیف‌مان را عمل کنیم تکلیف ما این است از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را.
به نام خداوندی که با یاد او [انسان متقی و...] قلب‌ها آرام می‌گیرد و به نام خدای شهیدان، شهیدانی که با شهادت‌شان از زندگی آزاد می‌شوند و به خواست‌شان می‌رسند.
سپاس خدایی را که هیچ‌کس مأیوس از رحمت او نیست و او را سپاسگزاریم که مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داد.
خدایا! تو نیک می‌دانی که فقط برای تو و متعالی شدن خودم قدم در این راه گذاشتم و این بزرگ‌ترین افتخار است برای من که در چنین زمانی زیست می‌کنم و افتخاری والاتر که در چنین زمانی حساس و تحت رهبری چنین امامی به جهاد با کفار مشغولم.
چه زیبا و دوست‌داشتنی است خالصانه در راه «الله» قدم برداشتن، به آرزوی دیرینه رسیدن و به درجه والای انسانیت رسیدن، یعنی «شهادت» و چه زشت و ناپسند است در خانه و در بستر مردن که همیشه از این‌گونه مردن هراس داشتم؛ زیرا که دنیا محل گذر است و لذت دنیایی زودگذر و اصولا دنیا رو به فناست، پس چه بهتر فرزندان آخرت باشیم، پس بگذار سوراخ‌سوراخ‌مان کنند.
مادر جان! راهی که من انتخاب کرده‌ام راه حقیقت است، از شما خواستارم که امام امت آن مجاهد کبیر وارث حسین (ع) و رهبر انقلاب، خمینی بزرگ را یاری نمایید و او را تنها نگذارید که او یار اسلام و قرآن است. او از جدش حضرت مهدی (عج) الهام گرفته است و سخنان آن برای هر مسلمانی امیدبخش می‌باشد.
مادر جان! به من درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی (ع) بگذارم و چه کشته شوم و چه سالم برگردم، برای تو افتخاری بزرگ است.
مادر! اگر بنده فرزند گنه‌کار شهید شدم، گریه نکن، صبور باش که برایت می‌خندند، شاد باش که فرزندت را فدای «الله» کردی.
پدر جان و مادر! بنده اذیت‌تان کرده‌ام و در بزرگ کردن فرزندتان زحمت زیادی را متحمل شده‌اید. مرا حلال کنید تا در مقابل خدا روسفید باشم، چون نتوانستم کاری به‌جز رفتن در این راه برایتان انجام دهم.
خواهرم! زینب‌وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کن تا همیشه سربلند باشی تا از داشتن خواهری مثل تو بر خود ببالم.
و باز مادر جان و پدر جان! هیچ‌گونه یأس نداشته باشید که فرزندتان به سوی «الله» شتافت.
و اما پیامم به برادران پایگاه! هرچند خود را کوچک‌تر از آن می‌بینم که پیام بدهم، صبور و محکم باشند و جبهه و پشت جبهه را خالی نگذارند که الحمدلله نگذاشتند.
همکلاس‌ها! تابع اسلام و امام باشید، شما درس می‌خوانید (طلب العلم فریضه علی کل مسلم) را برای خود شعار قرار نداده، بلکه عمل نمایید و شما را به خدا قسم می‌دهم که امام را و اسلام را تنها نگذارید.
از هنرآموزان عزیز خیلی تشکر می‌کنم که در آموختن علم به برادران دانش‌آموز سعی کرده و خواهید کرد.
پیامم به ملت شهیدپرور در خاتمه عرایض این است که همه امام را دعا کنند و بر همه مصیبت‌ها غالب بوده و خواهند بود. ان‌شاءالله.
ضمنا جوانان اسلام همیشه رهرو حسین بن علی (ع) باشند.
این وصیت من خواستار حلالیت است از پدر و مادرم، برادران و خواهرانم، فامیل‌ها و خویشاوندانم، دبیران و همکلاسی‌ها و مخصوصا برادران مخلص و ایثارگر پایگاه و دوستان.
(خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار)
(خدایا، خدایا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما)
والسلام
(فرزند ضعیفتان-سیروس نجفی خیاط)
(روز شنبه مورخه ۶۴/۶/۱۶ ساعت ۲:۱۵ شب)
انتهای پیام/
