معرفی شهدای دانش‌آموز آذربایجان‌شرقی؛

شهید «جواد ایران‌زاده»؛ از محرومیت‌زدایی تا شهادت در والفجر ۴

«جواد ایران‌زاده» سوم شهریور ۱۳۴۴ در شهرستان ملکان چشم متولد شد. پس از آغاز جنگ تحمیلی به جبهه‌های حق علیه باطل رفت و سرانجام در عملیات والفجر ۴ به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۵۲۳۲۵
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۴:۴۵ - 27April 2021

شهید «جواد ایران‌زاده»؛ از لوله‌کشی آب تا شهادت در والفجر 4به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم نیروهای بعثی عراق به خاک کشورمان، همه عاشقان و دلدادگان به حضرت امام خمینی (ره) به ندای بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفته و برای دفاع از خاک ایران اسلامی راهی جبهه‌های حق علیه باطل شدند.

در این بین اما بودند دانش‌آموزانی که با وجود سن کم‌شان، احساس مسئولیت کرده و خود را فدای انقلاب و اسلام کردند؛ نوگل‌هایی که به عشق شهادت، درس و مشق روزمره خود را رها کرده و پا به میدان‌های نبرد گذاشته و در راه اسلام پرپر شدند.

شهید «جواد ایران‌زاده» یکی از این شهداست که در ادامه بخش‎هایی از زندگی وی را می‌خوانید.

«جواد ایران‌زاده» ۳ شهریور سال ۱۳۴۴ در شهرستان «ملکان» چشم به جهان گشود. مادرش می‌گوید دو ماه از تولد جواد گذشته بود که دو خانم سیه‌پوش را در خواب دیدم که جواد را نشان می‌دهند و می‌گویند این هدیه خداوند به شماست، نامش را جواد بگذارید، خداوند قربانی شما را قبول کند.

فعالیت در روابط عمومی سپاه ملکان

سال ۱۳۶۲ مدتی در روابط عمومی سپاه فعالیت می‌کرد. آن‌موقع فرمانده سپاه، شهید «مقصود رضازاده» بود. جواد مجذوب شخصیت وی شده بود و او نیز هرجا می‌رفت، جواد را هم با خود می‌برد. صبح‌ها در مدرسه بود، بعد از ظهر‌ها در روابط عمومی سپاه که در قسمت تبلیغات فعالیت می‌کرد.

علاقه زیادی به فعالیت‌های انقلابی داشت. هیچ‌یک از بچه‌های روابط عمومی ریالی دریافت نمی‌کردند و کارشان فی سبیل‌الله بود. طی این مدت هر زمان، اعزامی در سطح شهرستان صورت می‌گرفت، جواد می‌گفت که من هم قصد اعزام دارم.

لوله کشی آب همسایه!

جواد از دوران کودکی اخلاق خوبی داشت و رضایت خدا را در رضایت خانواده و دیگران می‌دید. همیشه سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. روحیه ایثار عجیبی داشت. یک‌بار متوجه می‌شود که یکی از همسایه‌ها آب لوله‌کشی ندارد و دچار مشقت است؛ لذا با بچه‌های روابط عمومی و کمیته امداد، لوله‌های فلزی دست دوم پیدا کرده و با تلاش بسیار موفق شدند تا همسایه را صاحب آب شهری کنند.

اعزام به جبهه

وی از طریق سپاه «میاندوآب» به کردستان اعزام شد، البته پدر جواد مخالفتی با رفتن او به جبهه نداشت. با آن شرایط سختی که در ابتدای جنگ و جبهه بود، می‌گفت که خون پسر من از خون شهدای دیگر رنگین‌تر نیست.

در تاریخ ۲۸ تیر سال ۱۳۶۴ برای بار دوم بدون اطلاع خانواده به جبهه اعزام شد و در نامه‌ای از پدر و مادرش عذرخواهی کرده بود. یک شب را در خانه خاله‌اش ماند و فردای آن روز از تبریز به جبهه غرب اعزام و در واحد مخابرات گردان به عنوان بی‌سیم‌چی مشغول شد.

شهادت

«جواد» بعد از مدتی حضور در گیلانغرب به منطقه عملیاتی «والفجر ۴» اعزام شد. عملیات روز ۲۷ مهر سال ۱۳۶۲ با رمز «یاالله» شروع شد و ۲۰ روز به طول انجامید و رزمندگان اسلام موفق شدند که به اهداف از پیش تعیین‌شده دست یابند و کنترل کامل شهر پنجوین عراق را بر عهده بگیرند. جواد روز ۱۳ آبان سال ۱۳۶۲ در مرحله سوم عملیات شرکت کرد و از ناحیه سر زخمی و به بیمارستان منتقل و پس از ۶ روز به شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار