به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، در سالروز شهادت شهید «مختار امیری لولاکی» زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
پدرش «نعمت»، کشاورز و دامدار بود و مادرش «امکلثوم»، خانهدار. زوج زحمتکشی که در سال ۱۳۳۹ چشم به راه تولد ششمین ثمره زندگیشان بودند. نوزادی با نام «مختار».
دوره ابتدائی مختار در دبستان زادگاهش گذشت. سپس با گذر از مقطع راهنمایی در مدرسه «شهید دیالمه» فعلی زیرآب، موفق به اخذ دیپلم رشته اتومکانیک در هنرستان «شهید شریف واقفی» فعلی قائمشهر شد. او در کنار تحصیل به حرفه نقّاشی ساختمان نیز مشغول بود.
حضوردر جلسات فرهنگی و مذهبی و راهپیمائیهای ضدّرژیم در قائمشهر، از جمله فعالیتهای انقلابی مختار بهشمار میرود. مختار در دستگیری منافقین در لولاک نیز، با نیروهای انقلابی همکاری داشت.
«رمضانعلی اسدپور» از دوست دیرینش چنین میگوید: «مختار در یکی از درگیریها، با همکاری دیگر نیروهای حزباللهی، منافقین را از پل جوارم زیرآب به عقب راند. حتی در یکی از جلسات سخنرانی حجازی (نماینده شورای اسلامی مردم تهران)، مبنی بر ریشهکن کردن عناصر ضد انقلاب در قائمشهر حضور داشت.»
مختار بعد از طی خدمت سربازی در نیروی زمینی سپاه در ستاد مشترک، در ۷ بهمن ۱۳۶۵ به عضویت سپاه در آمد و به عنوان تخریبچی مشغول به کار شد. او که برای مدّتی در جبهه سومار حضور داشت، در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۶۵به منطقه ماووت عزیمت کرد و سرانجام، در ۴ اردیبهشت ۱۳۶۶ در عملیات کربلای ۱۰ در منطقه ماووت، به شهادت رسید. جسم پاکش نیز در امامزاده عبدالحق زیرآب به خاک سپرده شد.
«علیمحمد برزگر» از همرزم دیرینش چنین میگوید: «قبل از آخرین اعزام، به همسرش سفارش کرد که اگر فرزندم دختر بود، اسم او را «زینب» بگذار و زینبوار تربیتش کن. دخترش چهل روزه بود که پدر به شهادت رسید.»
برزگر در ادامه میگوید: «چون مختار از نظر قدرت بدنی قوی بود، او را در عملیات کربلای ۱۰ به عنوان مسئول تخریب انتخاب کردند. گروه وی اولین تیم اعزامی بود که به منطقه مورد نظر رسید. بعد از شهادتش، فرماندهان اعلام کردند که ما با زحمات و تیزبینی شهید امیری بود که در ماووت به پیروزی رسیدیم.»
وصیتنامه شهید
«بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَقُلُوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللهِ اَمواتٌ بَل اَحیاءٌ وَ لکِن لا تَشعُرُون (سوره بقره آیه ۱۵۳)
و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده مپندارید بلکه او زنده ابدی است ولیکن همه شما این حقیقت را در نخواهید یافت.
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی و قائم مقام رهبری حضرت آیت الله منتظری. با درود و سلام به ارواح پاک و طیبه شهدای اسلام و گلگون کفنان جنگ تحمیلی و با درود و سلام بر خانوادههای معظم شهدا و مفغودین و اسرا و با سلام و درود بر آنانکه با خون خود نهال انقلاب اسلامی را یاری کردهاند.
اینجانب مختار امیری لولاکی فرزند مرحوم نعمت ساکن فعلی زیراب محل تولد رستای لولاک لبیور متولد ۱۳۳۹ برخود لازم دانستم که چند کلمهای وصیت به عنوان وصیت نامه در این ورقه بنگارم تا بدینوسیله سفارشهای خود را به خانوادهام و به اقوام و خویشان و به امت حزب الله نموده باشم.
بنده دوران ابتدائی را در روستای ولیلا و دوران راهنمائی را در شهر زیراب گذراندم و پس از آن جهت ادامه تحصیل در دوران متوسطه به هنرستان قائمشهر رفتم و دیپلم اتو مکانیک را در سال ۱۳۶۰ در خرداد ماه قبول شدم و پس از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام و بعد از ۲ سال خدمت دوباره به وطنم بازگشتم خدایا تو شاهد و گواه بودی که با چه مشکلات مادی دست و پنجه نرم کردم تا به اینجا رسیدم.
اما بعد از خدمت سربازی ازدواج نمودم و زندگی نوینی را با همسرم شروع نمودم؛ و در سال ۱۳۶۵، چون برادران عزیز بسیجی و رزمندگان دلیر اسلام را دیدم که مانند گلی هر روز پرپر میشوند و به خاک و خون میافتند و از طرفی این آیه قرآن از سوره بقره آیه ۲۱۷ که میفرماید: آنانکه به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آنان بخشاینده و مهربان است و با توجه به اینکه خداوند ما را به جهاد تأکید میکند خود را مهیای رزم با کافران نمودم تا هجرت کنم به سوی حق و به سوی آنکه ما را آفرید؛ و در عمل کاری کنم که پیرو حسین ابن علی (ع) هستم.
ای کسانی که در ماه محرم در حسینیهها جمع میشوید و بر سینههایتان میکوبید و حسین حسین میکنید و حتی بعضی موقعها از سینههایتان خون میچکد و به خدا اگر جاهطلبی و مقام طلبی و شهرت شما باشد ارزش ندارد و اگر راست میگوئید طرفدار حسین (ع) هستید، پس بیائید نائب امام زمان (عج) که در حال اجرای دستورات حسین ابن علی (ع) میباشد او را یاری کنید؛ و شما ای دولتمردان و شما ای مسئولان جمهوری اسلامی هرگز نگذارید خون شهیدان که صادقانه به جبههها میروند به هدر رود من همیشه از تورم و گرانی و بیبند و باری در بعضی از ادارات و مؤسسههای دولتی رنج میبردم؛ و به هر اداره که میرفتم اگر چنانچه حزب اللهیها را میدیدند او را رد میکردند و حتی مسائل بیربطی هم میزدند و مسئولین را تضعیف میکردند و در مملکت ما که جمهوری اسلامی است باید جلوی این مسائل را بگیرد؛ و ای کسانی که در دنیا به هیچ معتقد به خدا و قرآن و اسلام نیستید شما را دنیا مغرور نکند. چون بینی که کافران شهرها را در تصرف دارند دنیا متاع اندکی است و پس از این جهان منزلگاه آنان جهنم است و چقدر آنجا بد منزلگاهی است. ای اهل ایمان! در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید که پیروز و رستگار گردید.
سخنی دارم با برادران پاسدار: این عزیزان همیشه در سنگر. شیران روز و زاهدان شب ای عزیزان! هر چند من نتوانستم دین خود را کاملاً در جهت تداوم اسلام و قرآن ادا نمایم، ولی از شما برادران خوبم انتظار دارم که نگذارید خون شهدا را پایمال کنند و عدهای هستند که میخواهند از خون شهدا استفاده کنند، اما شماها ای برادران جلوی اینگونه افراد را بگیرید.
وصیتم به مادرم: مادر جان! میدانم که چه زحمتها و چه خون و دلها در جهت بزرگ نمودن من کشیدی و دوست داشتم در کنارت باشم و شما را پرستاری نمایم. بر خود تکلیف الهی دانستم به جبهه بروم و این کار را مقدمتر از آن دانستم انشاءالله مرا میبخشید و شیرتان را بر من حلال میکنید؛ و در سر جنازهام گریه نکنید که خدای ناکرده دشمنان اسلام و منافقین کوردل خوشحال شوند.
اما برادران و خواهران عزیزم! در نبودن من هیچ نگرانی به خود راه ندهید و در موقع گریه کردن به یاد علی اکبر و علی اصغر و ابوالفضل کربلا بیفتید و به یاد آنها اشکهایتان را سرازیر نمائید. اگر چنانچه یک روزی دلتان گرفت به مزار شهدا بیائید؛ و بر سر مزارم بنشینید و یادی از من بکنید؛ و صبر داشته باشید که خدا دوستدار صابرین است.
اما تو ای همسرم! تو خودت میدانی که من شیفته خدا بودم و به سوی او رفتم پس هیچگونه ناراحتی به خود راه مده و اگر چنانچه فرزندم به دنیا آمد و بزرگ شد و یک روزی ازت طلب بابا کرد به او بگوئید که بابایتان زنده است و در نزد خدا روزی میخورد؛ و از چگونگی خبر شهادت من او را کاملاً مطلع سازید و او را آنگونه تربیت کنید که در راه من و دیگر شهدا را ادامه دهد؛ و به راه کفر نرود انشاءالله تربیتی او را خواهی کرد که حسین گونه یا زینب گونه باشد.
والسلام»
انتهای پیام/