به گزارش خبرنگار دفاعپرس از رشت، دفاع مقدس روایتگر حماسه و ایثار فرزندان ناب حضرت روحالله و انقلاب اسلامی است؛ پیران و جوانان نابی که با عشق به الله و سربازی اسلام، پا به معرکه جنگ و جهاد گذاشتند و حماسههایی از جنس نور و ایثار و شهادت آفریدند.
بیشک آشنایی با سبک زندگی، راه، مرام و شخصیت الهی این شهیدان والامقام، درس زندگی و راه و روش متعالی است برای ما جاماندگان و گرفتار در این دنیای خاکی.
شهید «فتحعلی فردی» یکی از این شهدای والامقام است که بهمناسبت سالروز شهادت وی خلاصهای از زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
خصوصیات اخلاقی شهید
شهید «فتحعلی فردی» صفاتی را که یک مؤمن لازم است داشته باشد، دارا بود؛ تلاش برای تهذیب نفس و اهمیت به نماز اول وقت از خصوصیات بارزش بود. در مقابل مردم متواضع بود و به بزرگان احترام میگذاشت، نونهالان را به راستی و درستی و آموختن احکام دینی تشویق میکرد و آنان را در مسجد حنیفۀ بیورزین با تشکیل کلاسهای عقیدتی دور هم جمع میکرد. اکثر اوقات مطالعه میکرد و شبها در کنار سجاده اش، جان و دل به معشوق میسپرد. هوش و ذکاوت بالای وی زبانزد همه بود؛ در ورزش تکواندو مهارت داشت و شور و انگیزۀ بالایی برای مبارزه با دشمنان دین خدا در او به چشم میخورد. در مقابل منکرات و مفاسد اجتماع، تحت هر شرایطی سکوت نمیکرد و امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف مهم مسلمانان میدانست.
شهید فردی از ارادتمندان و پیروان خط امام بود و برای آن که کشتی انقلاب به ساحل پیروزی برسد در کنار درس خواندن، فعالیتهای خود را به شکل جدی برای تحکیم پایههای انقلاب ادامه میداد؛ با عضویت در بسیج منطقه، ندای نهضت اسلامی را با شور و شوق فراوانی در جامعه تبلیغ نمود تا انقلاب به ثمر نشسته و دست ظالمان از سر مظلومان جامعه کوتاه شود.
«شرط عقل آن است که با فاصله حرکت کنی»
پدر شهید در ذکر خاطرهای گفت: شهید فردی در دل و فکر خویش جوانههای ایثار و طراوت عشق و ایمان را شکوفا نموده با جمعی از دوستان دانشگاهی خود نزد ریاست دانشگاه رفتند و از ایشان خواستند تا همراه با کاروانهای اعزامی به جبهههای جنگ دانشجوهای دانشگاه بابل نیز به منطقه اعزام شوند؛ اما رئیس دانشگاه امتناع کرد و گفت: شما شهرستانی هستید و باید رضایت نامۀ اولیاء خود را ارائه نمائید، چون ما در قبال شما مسئولیت داریم. فتحعلی در جواب گفت: قربان، در حال حاضر در دانشگاه هستیم و بزرگتر ما شما هستید؛ در ثانی امروز بنا به فرموده امام این تکلیف بر عهدۀ ما دانشجویان است که از مرز و بوم کشور اسلامی خود حراست کنیم، از شما به عنوان متولی این امر مهم، خواهشمندیم که با ما همیاری کنید.
بعد از اصرار زیاد، شهید فردی و دیگر دانشجویان مشتاق برای حضور در جبهه اسامی خود را ثبت کردند و برای اعزام به کاروانی در گرگان معرفی شدند؛ دانشجویان که جمعاً ۱۴۰ نفر را تشکیل میدادند، از گرگان به خوزستان اعزام شده و برای شناسایی منطقه به غرب عراق انتقال یافتند. هنگام برگشت بود که فرمانده از نیروها خواست تا از هم دور نشده و نزدیک به هم حرکت کنند، در همین بین شهید فردی نزد فرمانده رفت و گفت: فرمانده، نیروها باید با فاصلۀ بیشتری از هم حرکت کنند؛ زیرا اگر خمپارهای از طرف دشمن شلیک شود و ما به هم نزدیک باشیم تعداد بیشتری صدمه خواهند دید، پس شرط عقل آن است که با فاصله حرکت کنیم تا خطر کمتری متوجه نیروها شود. فرمانده از ذکاوت و دقت نظر فتحعلی خرسند شد و طبق گفتۀ او عمل کرد.
در بین راه یکی از رزمندگان قمقمۀ آبش تمام شد و تقاضای آب نمود، فتحعلی قمقمۀ آبش را به او داد تا رفع تشنگی کند. در همین بین که نیروها با فاصله از همدیگر در حال حرکت بودند ناگهان گلولۀ خمپارهای از سوی بعثیها به سمت نیروها شلیک شد و پیکر پاک شهید فردی مورد هدف قرار گرفت؛ هوش و تیزبینی شهید در لحظات آخر عروجش نیز باعث شد تا صدمۀ کمتری به نیروهای اسلام و همرزمانش وارد شود.
پس از اصابت خمپاره، شهید فردی در منای عشق و مسلخ توحید به خون نشست و با اذن برائت از مشرکین بر بام رفیع زمان ماندگار شد و میثاق خود را با مولایش حسین (ع) تجدید نمود و به سوی کوی دوست پر کشید.
فرازی از وصیت نامه شهید
خدایا میترسم آن طور که غلام بایستی در مقابل ارباب خود ادای وظیفه بکند، نکرده باشم که نکرده ام.
خون من و جان من کمتر از آن است که بتوانم با خدای خود معامله بکنم و در این میان به یک واسطه خوب احتیاج دارم و آن امام خمینی رهبر زیزم است.
انتهای پیام/