جوان نخبه‌ای که روز قدس در دفاع از حرم عمه سادات شهید شد

نخبه علمی بود و سه سال مدافع حرم عمه سادات شده بود تا اینکه در آخرین جمعه ماه رمضان سال ۱۴۳۴ با زبان روزه در روز قدس جانش را تقدیم راه آزادی قدس کرد.
کد خبر: ۴۵۵۱۵۹
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۱ - 08May 2021

جوان نخبه‌ای که روز قدس در دفاع از حرم عمه سادات شهید شد

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، نخبه علمی گردان تخریب، مخترع تمام عیار بمب‌های الکترونیکی و تله‌های انفجاری و همچنین متخصص جنگ‌های پارتیزانی و چریکی بود. از سال ۱۳۸۹ برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و آموزش افسران و فرماندهان سوری راهی این کشور شد. حاج قاسم او را مهندس رضا خطاب می‌کرد. دانش علمی او به حدی بود که بسیاری از تجهیزات نظامی فرسوده را احیا می‌کرد و بعد با اضافه کردن قابلیت‌های جدید دوباره آن تجهیزات را به راه می‌انداخت. اگر هم در غنیمت‌های دشمن وسیله جدیدی می‌دید در کمترین زمان با مهندسی معکوس به دانش آن دست می‌یافت.

اختراع مهندس رضا و نویدی که شهید عماد مغنیه داد

خیلی قبل‌تر وقتی یکی از اختراعات مهندس رضا را به شهید عماد مغنیه نشان دادند. شهید عماد بعد از اجرای آزمایشی آن اختراع گفت: با این شیوه، یک تحول بسیار خوب در جبهه مقاومت اتفاق خواهد افتاد؛ البته مهندس رضا نه‌تنها فارغ‌التحصیل رشته مهندسی برق و الکترونیک، بلکه فارغ‌التحصیل رشته‌های کارشناسی زبان و ادبیات عرب، کارشناسی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد اطلاعات امنیت بود. او استاد دانشگاه امام حسین (ع) و مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود.

به مطالعه و عبادت عشق می‌ورزید. نمازش را اول وقت ادا می‌کرد. نماز‌های او در دل شب و راز و نیازهایش با خالق هستی را دیگران هنوز به یاد دارند. همچنین بسیار مقید به حلال و حرام بود.

مدافع حرمی که حضرت زینب (س) او را شفا داد

سال اول دبیرستان بود که به یک‌باره مبتلا به سندروم گیلن باره Guillan-Barre-syndrome» (GBS) شد. یک ماه در بیمارستان بستری بود، اما در آخر دکتر آب پاکی بر دست پدر آقا رضا ریخت و گفت: هیچ امیدی به بهبودی او نیست و برای همیشه فلج شده است. حتی ممکن است این بی‌حسی به قلب رضا برسد و در آن زمان هم باید منتظر مرگش بود.

پدر دل‌شکسته‌اش به حضرت زینب (س) متوسل شد و به خدا گفت: حضرت زینب (س) از همه بیش‌تر مصیبت کشیدند و می‌دانند الان من چه می‌کشم. رضایم را نذر حضرت زینب (س) کردم. هنوز چند ساعتی از این توسل نگذشته بود که رضا روی پاهایش در کنار دیوار ایستاده بود و این نذر حضرت زینب (س) بعد‌ها اولین شهید مدافع حرم استان البرز شد. آن هم با زبان روزه و در روز قدس.

آخرین کتابی که برای فرزندانش خرید

وقتی نمایشگاه کتاب برپا می‌شد. دوست داشت که با بچه‌هایش به نمایشگاه کتاب برود تا آن‌ها را علاقه‌مند به کتاب و کتاب‌خوانی کند. یک روز کامل را در نمایشگاه با بچه‌هایش می‌گذارند. با آن‌ها بازی می‌کرد. برنامه‌های متنوع برای پسرانش در نظر می‌گرفت. آخرین بار هم سه ماه قبل از شهادتش با بچه‌ها به نمایشگاه کتاب رفت و آخرین کتابی که برای آن‌ها خرید، کتاب «قصه‌های من و بابام» بود و قبل از آخرین اعزام، هر شب یکی از داستان‌هایش را برای محمدمهدی و محمدحسین می‌خواند.

آخرین نیمه شعبانی که در کنار خانواده‌اش بود، بچه‌هایش را صدا کرد که دعا کنند. بچه‌ها دعا کردند که ماشین کنترلی بزرگ داشته باشند. اما مهندس رضا از آرزویش سخنی نگفت. سه روز بعد از نیمه شعبان راهی مأموریت شد. فرصتی برایش فراهم نشد تا ماشین کنترلی برای فرزندانش بگیرد. اما ۲ بسته چهارتایی ماشین خرید و به همسرش سپرد که پس از رفتنش هر کار خوبی که فرزندانش کردند، یک ماشین به آن‌ها جایزه دهد و این شد آخرین یادگاری بابا رضا برای پسرانش.

درباره شهید

شهید رضا کارگر برزی در اول مرداد سال ۱۳۵۸ شمسی مصادف با ۲۷ شعبان سال ۱۳۹۹ قمری در شهرستان نظرآباد استان البرز دیده به جهان گشود. او در سحرگاه روز جمعه یازده مرداد ۱۳۹۲ مصادف با ۲۴ رمضان ۱۴۳۴ و روز قدس با زبان روزه در سن ۳۴ سالگی بعد از سه سال حضور در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در جنوب حلب به شهادت رسید. پیکر شهید مهندس رضا در گلزار شهدای البرز آرامیده است.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها