به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از یزد، «علی شاهدی علی آبادی» پدر شهید «احمد شاهدی علی آبادی» دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
دانشآموز شهید احمد شاهدی در تاریخ ۱۳۴۸/۶/۱ در مزرعه «میر سید محمد» تفت قدم به دنیای خاکی نهاد. تحصیلات خود را در دبستان شهید باهنر آغاز کرده سپس در مدرسه راهنمایی حاج لطف علی تفت ادامه داد و دورهی متوسطه را در دبیرستان شهید صدوقی تا سال دوّم دنبال کرد. احمد که چهارمین فرزند خانواده بود. در اوقات فراغت کار میکرد و جوانی بسیار پْرتلاش و با محبت بود.
او آموزشهای نظامی را در بسیج فراگرفت و دو نوبت به مناطق جنگی اعزام شد که یکبار مجروح شد. شهید شاهدی آخرین بار که به عنوان آرپیجیزن در عملیات پدافندی منطقه اروندرود شرکت داشت در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱۵ بر اثر اصابت ترکش به ناحیهی سر، همراه با جریان زلال اروندرود به سرچشمهی وصل پیوست و همنشین سرور شهیدان شد.
وصیتنامه شهید
«با سلام بر ناجی بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) پیام آور آزادی و آزادگی و رهائی بخش انسانها و سلام بر امام علی(ع) یگانه یاور او و سلام بر فرزندان پاکش خصوصاً حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سالار شهیدان که تمام هستی خویش به اسلام داد و اسلام را جانی تازه بخشید و سلام بر منجی بشریت حضرت مهدی موعود روحی و اروحناله الفدا و سلام بر رهبر کفر ستیز اسلام خمینی کبیر.
اینک که در این برهه از زمان تمامی ایمان در برابر کفر قرار گرفته و تمام ابرقدرتها نبردهای شیطانی خود را به کار گرفتهاند تا نور خدا را در کشور صاحب الزمان(عج) خاموش کنند زهی خیال باطل که تا ایران اسلامی عزیزان جان برکف دارد میرزمد تا دیگر اثری از کفر روی زمین نباشد.
حالا که مهیا شدم تا جان ناقابلم را به مقام ربوبیت اهداء کنم لازم میدانم که تذکراتی به ملت شهید پرور بدهم هرچه کوچکتر از آنم که پیامی داشته باشم ولی برادران و خواهران دست از این رهبر، چون کوه استوار و دریا اراده بر ندارید هر لحظه رهنمودهایش را به جان دل گوش کرده و عمل کنید ملت قهرمان ایران این جنگ را که با خون هزاران هزار جوان عزیز که هریک امیدی در دل داشتند و به جبههها شتافتند و جان خود را برای اسلام عزیز دادند تا شکست دشمنان اسلام ادامه دهید.
مبادا تا موقعی که جنگ است سست شوید مبادا فرمان قرآن که میفرماید: «جاهد الکفار و منافقین» را زیر پا بگذارید و دست از یاری دین خدا وخمینی کبیر بردارید. اینک که لایق دیدار حق شدم خدایا شاهد باش که به خاطر رضای تو و در جهت دفاع از دین تو جنگیدم و جهاد را برهر کاری مقدم دانستم، اما پدر و مادر عزیز و بزرگوارم از اینکه فرزند خود را در راه خدا داده اید شاد و خشنود باشید و ناراحتی نکنید و بدانید این دنیا موقتی است و انشاء الله پیش خداوند تبارک و تعالی شرمنده نباشیم.
سفارشی به برادران و خواهرانم دارم که همواره در راه اسلام بکوشید تا اسلام سر بلند باشد و از شما امت شهید پرور به ویژه اهالی تفت خصوصاً اهالی مزرعه میر سید محمد تقاضا دارم که مرا ببخشند و از من راضی باشید که انشاء الله خدا از همه ما راضی باشد در خاتمه از پدر و مادر و برادران و خواهرانم میخواهم ایشان نیز مرا ببخشند و از من راضی باشند.»
انتهای پیام/