دفاع پرس روایت می‌کند

تدبیر شجاعانه شیرودی برای جلوگیری از تخلیه‌ پادگان ابوذر/ بنی صدر دستور داد از ارتش اخراجش کنند

روزی که شیرودی شهید شد، حکم اخراج او از ارتش توسط بنی‌صدر صادر شده بود. و وقتی حکم اخراجش را می‌خواندند او به شهادت رسیده‌ بود و درست در چهلمین روز شهادت او بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام(ره) معزول شد.
کد خبر: ۴۵۶۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸ - 29April 2015

تدبیر شجاعانه شیرودی برای جلوگیری از تخلیه‌ پادگان ابوذر/ بنی صدر دستور داد از ارتش اخراجش کنند

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، چند روز از آغاز جنگ تحمیلی عراق گذشته بود. نوشت:«اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام منظوری جز پیروزی اسلام نداشتم و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلا بودهام، برگردانید. در صورت امکان امر به رسیدگی برای درخواست فرمایید.»

او که در آغاز جنگ درجه ستوانیاری داشت به خاطر شجاعت و رشادتهایی که در طول جنگ از خود نشان داده بود ظرف هفت ماه به درجه ستوان سومی، ستوان دومی و ستوان اولی و بالاخره به درجه سروانی ارتقا یافت.

شهید شیرودی در پاسخ به سوال خبرنگاری در رابطه با محدودیتهای پروازی در رژیم شاهنشاهی میگوید: «در رژیم گذشته پروازی نداشتیم و پروازهایی هم که بعضی افراد انجام میدادند، همه طبق استاندارد پروازی آمریکا بود که هیچ وقت موفق نبود. باید بگویم وسیله مهم نیست، مهم کسی است که میخواهد از آن وسیله استفاده کند. هوانیروز که این عملیات را از خود نشان داده فقط وسیله نبوده، این فرد مؤمن بود که پشت هلیکوپتر نشسته و این همه از خود رشادت نشان داده است.»

او ادامه میدهد: «بهتر است نقشهی دنیا را نگاه کنید زیرا اگر امام خمینی(ره) فرمان دهد در هر نقطه جهان که مرکز کفر است بجنگم، حتی اگر پایتخت ممالک دیگری باشد، آنجا را به آتش میکشم. کلاً وظیفهی هوانیروز، طبق قوانین بین المللی هوایی محدود است؛ اما برادران مؤمن ما در هوانیروز، پا را فراتر گذاشته و تمام آن قوانین را به هم زدهاند که خود آمریکا هم در تعجب مانده که این بالگرد چقدر قدرت دارد. خود سازندهاش از این قدرت ناآگاه است.»

آخرین عرصهی عشق بازی او در عملیات بازی دراز بود. "مهدی ضمیریان" از رزمندگان گردان 9 سپاه و عملیات بازی دراز1 در گفتوگو با ما میگوید: شهید شیرودی در انجام عملیات بازی دراز و پوشش هوایی این عملیات بسیار نقش آفرین بود. او به مواضع دشمن هجوم میبرد. به یاد دارم وقتی از بالای سر ما عبور میکرد، از پنجرهی کناریش برای ما دست تکان میداد. شیرودی یک شیرمرد بود.

وی ادامه میدهد: در جریان عملیات بازی دراز1، روند عملیات به گونهای پیش رفت که رزمندگان نیاز به آب و آذوقه داشتند. شهید شیرودی همت کرد و تعدادی گالن آب در هلیکوپترش گذاشت و در ارتفاعات بازی دراز از هلیکوپتر به پایین انداخت اما در این راه بسیاری از گالنها ترکیدند. شیرودی به همراه دوستانش فکر چارهای کردند و پوکههای گلوله تانک را برداشتند و دو شیر آب در دو سوی پوکه و نزدیک به سر آن تعبیه کردند، آن سر دیگر پوکه را نیز با ورق جوش دادند. همچنین چند میلگرد برای تحمل نیروی برشی در دو سر آن پوکه کار گذاشتند تا پوکه شکسته نشود.

ضمیریان میافزاید: او با هلیکوپتر تا آن ارتفاعی که میتوانست پایین میآمد و سپس پوکه را به پایین میانداخت و ما به دامنهی کوه میرفتیم و آنها را بالا میآوردیم.

یکی دیگر از رزمندگان عملیات بازی دراز در گفتوگو با ما میگوید: شهید شیرودی پیش از آنکه به شهادت برسد، در میان رزمندگان و مردم منطقه اسطورهای بینظیر شده بود. روزی که به پادگان ابوذر رسیدیم، من در صف مخابرات بودم تا با خانوادهام تماس بگیرم و خبر سلامتی خودم را بدهم که دیدم عدهای میگویند اگر شیرودی و کشوری نبودند، پادگان ابوذر سقوط میکرد.

وی ادامه میدهد: برای ما سوال شد که این شیرودی چه کاری کرده است. نقل میکردند فرماندهان ارتش دستور داده بودند بالگردهای هوانیروز زاغه مهمات پادگان را بزنند و پادگان را ترک کنند. شیرودی پرواز کرده و بر بالای سر پادگان اعلام نمود که هرکس از پادگان خارج شود او را میزنم و تا اتمام مهمات در نبرد با دشمن باید ایستادگی کنیم. او توانست با این اقدام شجاعانه پادگان را از تخلیه شدن نجات دهد.

این رزمنده در رابطه با زمان شهادت این امیر سرافراز ارتش میگوید: روز هشتم اردیبهشت سال 60، در جریان عملیات بازی دراز، علی اکبر شیرودی در حین درگیری با تانکهای دشمن، گلولهای به او اصابت کرد و به شهادت رسید.


شیرودی دقایقی پس از شهادت

احمد آرش از همرزمان این شهید میگوید: در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر ما اصابت کرد. زمین و آسمان دور سر ما چرخیدند. در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانکی که شلیک کرده بود نشانه رفت و آن را منهدم کرد. من بیهوش شدم و چون به هوش آمدم، دیدم از هلی کوپتر بیرون افتادیم؛ بین تانکهای خودی و دشمن سقوط کرده بودیم. او را صدا زدم اکبر اکبر! اما جوابی نداد. در همان لحظه اول شهید شده بود. گلوله از پشت کتف اصابت کرده و از جلوی سینهاش خارج شده بود. با تن زخمی به راه افتادم، لحظاتی بعد هلی کوپتری برای نجات ما آمد و مرا به بیمارستان پادگان آورد.

روزی که شیرودی شهید شد حکم اخراج او از ارتش توسط بنیصدر صادر شده بود. و وقتی حکم اخراجش را میخواندند او به شهادت رسیده بود و درست در چهلمین روز شهادت او بنیصدر از فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام(ره) معزول شد.

وقتی بنی صدر گفت عدهای تخصص ندارند، و این تخصص است که به پیشبرد کارها کمک میکند، به یاد حرف شیرودی میافتیم که گفت از قول من به امام بگویید: «امروز در جنگ، مکتب است که میجنگد نه تخصص.» یعنی جواب دندان شکنی به حرفهای بنی صدر!

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار