به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، «داود کریمی» جانشین گردان قمر بنی هاشم (ع) در خصوص نقش گردان حضرت قمر بنی هاشم (ع) در پدافند عملیات بیتالمقدس 6 اینچنین میگوید:
«گردان قمر بنیهاشم قبل از آغاز عملیات بیتالمقدس 6 به عنوان گردان احتیاط در منطقه عملیات حضور داشت و همزمان با آغاز عملیات به نزدیکی خط مقدم منتقل شد تا در صورت نیاز نقش خود را ایفا کند. گردانهای خطشکن همزمان با شروع عملیات با تحمل سختیهای زیاد موفق به شکستن خطوط دفاعی دشمن شدند و بعد از عقب راندن کامل دشمن خط دفاعی در برابر دشمن ایجاد و آرامش نسبی در خط برقرار شد.
بنا به تشخیص فرماندهی یگان گردان ذوالفقار که در تهاجم با دشمن آسیب بیشتری دیده و فرمانده آن به شدت زخمی شده بود به عقبه تیپ بازگشت و خط پدافندی به صورت کامل در اختیار گردان سیدالشهدا (ع) قرار گرفت. چند روز بعد از استقرار گردان سیدالشهداء نیز می بایست برای استراحت و تجدید سازمان به عقب برگردد.
گردان قمر بنی هاشم (ع) که از قبل آمادگی لازم برای استقرار در خط پدافندی را داشت، مأموریت را پذیرفت و آماده استقرار در خط دفاعی شد. کادر گردان برای آشنایی با خط دفاعی، قبل از انتقال گردان به ارتفاعات استروگ و آسوس رفته و از نزدیک با خط دفاعی خودی و دشمن اطلاعاتی را کسب و خود را برای انجام این مأموریت آماده نمودند. نیروهای گردان بعد از توجیه اولیه حرکت را آغاز نمودند. با عبور از ارتفاعات و دره ها و سنگلاخها سرانجام به ارتفاعات استروگ رسدند.
با توجه به گسترش خط دفاعی بعد از عملیات از محدوده تیپ 12 به قسمتی از سمت چپ که توسط لشکر 10 سیدالشهدا (ع) آزاد شده بود (انتهای ارتفاعات شیخ محمد) میبایست نیروها در محدوده وسیعی آرایش نظامی پیدا کنند. به همین دلیل، یک گروهان مأموریت استقرار مناطق آزاد شده تیپ را گرفته و مستقر شد و یک گروهان دیگر از سمت چپ گسترش خود را تا نزدیکی یکی از یالهای ارتفاعات شیخ محمد ادامه و مستقر شدند.
با توجه به وضعیت نامناسب ارتفاعات و احتمال نفوذ دشمن در بعضی از قسمت ها، یک دسته از نیروها برای سنگر کمین به جلوتر از خط دفاعی خود و مابین خط دشمن و خودی اعزام شدند. مسئولیت این گروه، که محل استقرارشان در کنار یک شیار بسیار مهمی بود و احتمال ورود دشمن از آن شیار زیاد بود، کنترل دقیق دشمن و برخورد با گشتیهای دشمن در شب بود.
برای عدم شناسایی توسط نیروهای عراقی روزها در سنگر در حال استراحت بوده و شب هنگام به حفاظت از منطقه میپرداختند و اگر دشمن قصد ورود به منطقه را داشت یا با آنها درگیر شده و یا به نیروهای در خط اطلاع رسانی می کردند.
در اوایل استقرار نیروها، آتشباری دشمن بر روی نیروهای خودی زیاد بود، آتشهای توپخانه امان از نیروها گرفته بود، اما آرام آرام از شدت آتش کاسته و آرامش نسبی در خط حاکم شد. تبادل آتش های سبک و سنگین بین دو طرف وجود داشت، اما از تحرک دشمن خبری نبود.
آنچه در این محدوده استقرار به ویژه در ارتفاعات استروگ باعث اذیت نیروها میشد جنازههای به جا مانده عراقیها بود که در زمان عقبنشینی با خود نبرده بودند، دفن کردن این جنازهها به علت سنگلاخی بودن منطقه کار آسانی نبود، هرچند که بعضی از جنازهها در درون سنگر بود، اما تحمل بوی تعفن آنها حتی در درون سنگر خودشان بسیار سخت بود؛ البته بعدها با جمع کردن مقداری خاک و ریختن بر روی آنها وضعیت بهتر شد.»
انتهای پیام/