یادداشت/

«باید که شعر جنگ گفت، شعر مقاومت»

منظومه‌ «شعری برای جنگ» بی‌شک یکی از بهترین شعر‌های دفاع مقدس است که با استفاده از ظرفیت‌های شعر نیمایی سروده شده است.
کد خبر: ۴۵۷۲۰۹
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۷ - 19May 2021

«باید که شعر جنگ گفت، شعر مقاومت»گروه‌ استان‌های دفاع‌پرس ـ غلام‌حسین برومند؛ «قیصر امین‌پور» از شاعرانی است که شکل‌گیری و درخشش شعرش با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی همزمان بود. اغلب اشعار امین‌پور  در فضای آرمان‌های انقلاب اسلامی و جنگ سروده شده‌اند.

«تنفس صبح»، «گل‌ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» شاخص‌ترین مجموعه شعر‌هایی است که وی در آن‌ها به مسئله جنگ و دفاع مقدس پرداخته است. در سال‌هایی که صدای موشک و خمپاره و آژیر قرمز در فضای شهر‌ها می‌پیچید و کاروان‌های رزمندگان اسلام به جبهه‌های نبرد می‌رفتند شعر به عنوان سلاحی مؤثر در صحنه حضور داشت و حماسه‌ها را ثبت می‌کرد صدای انفجار و گلوله و فریاد و مقاومت از شعر به گوش می‌رسید.

منظومه‌ «شعری برای جنگ» بی‌شک یکی از بهترین شعر‌های دفاع مقدس است. شعری ساده و صمیمی، با فضایی آشنا و ملموس که با استفاده از امکانات و ظرفیت‌های شعر نیمایی سروده شده است.

«می‌خواستم/ شعری برای جنگ بگویم/ دیدم نمی‌شود/ دیگر قلم زبان دلم نیست/ گفتم/ باید زمین گذاشت قلم‌ها را/ دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست/ باید سلاح تیزتری برداشت/ باید برای جنگ/ از لوله‌ی تفنگ بخوانم/ با واژه‌ فشنگ/ می‌خواستم/ شعری برای جنگ بگویم/ شعری برای شهر خودم ـ دزفول/ دیدم که لفظ ناخوش موشک را/ باید بکار برد/ اما/ موشک/ زیبایی کلام مرا می‌کاست.»

راستی چگونه می‌توان شعر جنگ گفت و از واژه‌ غیرشاعرانه‌ای، چون «موشک» سود نبرد.

شعر‌های امین‌پور بیشتر روایتی است تا تصویری و آن چه شعرهایش را به پایان می‌برد و به آن انسجام می‌بخشد در حقیقت نقل روایت است. «شعری برای جنگ» از سروده‌های به یاد ماندنی و ماندگار در عرصه‌ ادبیات پایداری است، این شعر شاید برای نسلی که جنگ را ندیده و تنها روایت مخدوشی از آن را شنیده است سرشار از شعار و خالی از ایجاد باشد، اما برای قدیمی‌های این عرصه که دفتر ادبیات جنگ ورق می‌زنند اثری درخشان و در زمان خودسخت ضد کلیشه‌ است.

«باید که شعر خاکی و خونین گفت/ باید که شعر خشم بگویم/ شعر مقاومت/ شعر فصیح فریاد/ هر چند ناتمام/ گفتم/ در شهر ما/ دیوار‌ها دوباره پر از عکس لاله‌هاست/ اینجا وضعیت خطر گذرا نیست / آژیر فرمز است که می‌نالد/ باورکنید/ باور کنید/ من با دو چشم مات خود دیدم/ که کودکی از ترس خطر تند می‌دوید/ اما سری نداشت»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها