گروه استانهای دفاعپرس- «حمید جهانگیر فیضآبادی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش تا بن دندان مسلح ارتش بعث عراق با ۱۲ لشکر و ۳۷ تیپ آماده به حدود هزار و ۳۰۰ کیلومتر از مرزهای غربی کشورمان یورش آورد و در بعضی از مناطق تا ۸۰ کیلومتر پیشروی کرد و شهرها، روستاها و مناطق زیادی را به تصرف خود درآورد.
گرچه تا حدودی مقاومتهای مردمی شکل گرفت، اما با توجه به پشتیبانی بینالمللی از عراق و عدم آمادگی نیروهای مسلح ایران، یکی از مهمترین و راهبردیترین مناطق ایران یعنی خرمشهر، علیرغم دفاع همهجانبه و حماسی مردم غیور این شهر و نیروهای ارتش و سپاه، به دست متجاوزان اشغالگر افتاد و مدافعان شهر تا آن طرف کارون عقب نشستند و خرمشهر، خونینشهر شد.
در این شرایط غمبار، بحرانی، حساس و شکننده خیلیها خرمشهر را از دست رفته تلقی میکردند و ادامه دفاع برای بازپسگیری این شهر مهم را بیهوده و غیرممکن میدانستند که از این جمله میتوان به قدرتهای استکباری و دشمنان مردم ایران، صدام، حزب بعث و ارتش مغرور و متجاوز عراق و لیبرالهای وطنیِ ناامید و ترسو اشاره کرد.
تمام قدرتهای بزرگ و استکباری دنیا که پشتیبانی همهجانبهای در زمینههای اطلاعاتی، تجهیزاتی، تسلیحاتی، مالی، نیرویی و رسانهای از رژیم جنایتکار صدام و حزب بعث و قوای متجاوز دشمن به عمل آورده بودند، با احداث میادین وسیع مین، ایجاد استحکامات بسیار پیچیده و پدافند شدید از خرمشهر، این اطمینان را به صدام دادند که ایران تحت هیچ شرایطی توان عبور از رودخانه کارون و بازپسگیری خرمشهر را ندارد.
صدام، حزب بعث و ارتش عراق، مغرور از این فتح عظیم، آنچنان دچار توهم و ذوقزدگی کاذب شدند که نقشههای بینالمللی را دستکاری و مرزهای ایران و عراق را جابجا کردند.
نام خرمشهر را به محمره تغییر دادند، خط اتوبوسرانی و تاکسیرانی خرمشهر - بصره ایجاد کردند، تمام اموال مردم خرمشهر را بهناحق غارت کردند و بردند و کشتند و سوزاندند و رجزخوانی کردند که گویی خرمشهر را مادامالعمر از آن خود کردهاند و با شعار «جِئْنا لِنَبْقی» و تفکر پانعربیسم و قومیتگرایی و قلدریهای جاهلانه، الحاق خرمشهر و پیرامون آن را به نقشه عراق باور کردند و برای اربابان چشمآبی و کراوات بسته غربی و شرقی، خوشرقصی کردند و جشن گرفتند و زدند و پایکوبی و بدمستی کردند.
تفکر لیبرالهای سیاستزده و ترسوی داخلی که دنبال سوراخ موش و القاء یأس و ناامیدی در مسئولین و مردم جامعه بودند میخواستند زمین بدهند، زمان بگیرند و یک روزی حملهای گازانبری کنند!
آنها نمیفهمیدند یا نمیخواستند بفهمند که اگر دشمن در خاک ما ریشه و جای خود را محکم کند، بلندیهای جولان دیگری پدید میآید که سالیان سال تمام امکانات، تجهیزات، ثروت و نیروی انسانی کشور را معطل خود میکرد و همه تصمیمات اصلی و مهم کشور تحتالشعاع حضور فرساینده دشمن در مهمترین نقطه کشور قرار میگرفت و رسیدن به مرزهای قبل از جنگ آرزوی مردم و مسئولان میشد.
در مقابل تفکر تسلیم و وادادگی، تفکری هم تحت زعامت بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) شکل گرفت که سرشار از امید، انرژی، آیندهنگری، شور و نشاط، بالندگی و تقویت اراده «ما میتوانیم» بود و جوانان پرانگیزه، معنوی و ازجان گذشته را برای خلق حماسههای بزرگ و ماندگار، به سمت میادین نبرد سوق میداد و اجرای عملیات «الی بیتالمقدس» و فتح غرورآفرین خرمشهر که یکی از افتخارات دفاع مقدس بود با تکیه به این تفکر در تاریخ ثبت شد.
در مدتی که خرمشهر دست دشمن بود، آرزوی امام خمینی (ره)، فرماندهان، رزمندگان و مردم ایران اسلامی این بود که روزی دوباره از نزدیک شهر را ببینند.
در سوم خرداد ١٣۶١، پس از نبردی طولانی و نابرابر در مرحله سوم عملیات «الی بیتالمقدس»، با تقدیم هزاران شهید و مجروح، خرمشهر دوباره به آغوشِ میهن بازگشت و دنیا مبهوت اراده بزرگ مردم ایران شد.
خرمشهر آزاد شده بود اما منطقه شلمچه و بسیاری از مناطق مرزی هنوز در اشغال متجاوزین بعثی بود. از داخل شهر خرمشهر که به سمت مرز شلمچه نگاه میکردی، دیدن دوباره نقطه صفر مرزی برای همه رزمندگان آرزو شده بود.
از همان زمان نگاهی به کربلا و فتح قدس داشتیم. چند سال گذشت تا اینکه نبرد تاریخی کربلای پنج در منطقه شلمچه، منجر به آزادی این منطقه مهم و استراتژیک شد.
با بازپسگیری شلمچه این بار نزدیک بصره بودیم و افق نگاهمان بیتالمقدس را نشانه رفته بود. سالیانی گذشت. با عنایت پروردگار و با همت و رزم بیامان رزمندگان محور مقاومت و جانفشانیِ شهدای گرانقدر این جبهه، هماکنون بر سر جولانیم و چَشمدرچَشم صهیونیستهای غاصبی که خطر را بیخ گوش خود حس کردهاند، داریم و تعبیرِ علمدارِ عشق مبنی بر سالهای آخر نفس کشیدن این رژیم جعلیِ کودککُش، خواب را بر چشمانشان حرام کرده است.
گذشت آن زمانی که انتفاضه سنگ بود و تانک مرکاوا. اکنون مسئله، قدرت موشکی گروههای فلسطینی است که با این توانمندی پنجه در پنجه اشغالگران قدس انداختهاند و آسایش را از آنان ربودهاند.
انتفاضه این روزها نقطهزنی میکند و بُرد موشکهای رزمندگان فلسطینی تمام سرزمینهای اشغالی را در برگرفته است.
امروز موشکی که توسط رزمندهای که در غزّه مقاومت میکند شلیک میشود، بیش از هفت میلیون صهیونیست وحشتزده را روزها و ساعتها روانه پناهگاه میکند.
امروز دنیا به عینه اضمحلال خانه عنکبوت را به تماشا نشسته است. امروز دوباره جوانانی از نسل عماد مُغنیه آماده ورود به سرزمینهای اشغالی هستند.
کودکان فلسطینی خود را برای فتحی بزرگ آماده میکنند. کودکانی که برای تحقق آرزویِ بر زمین مانده پدرانشان، چَشمدرچَشم سربازان تا بُنِ دندان مسلحِ صهیونیست، انگشتانشان را به نشانه پیروزی بالا میبرند و دنیا را از این همه عظمت، شجاعت، اراده و اقتدار شگفتزده میکنند.
انتهای پیام/