به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، «محمد رحمتی» فرزند «محمود» یکم خرداد ۱۳۴۶ در آمل به دنیا آمد و در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی «حاج عمران» به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید
هدف و مقصد پیدا کردن یک محیط آرام و چند روزه نیست. اگر من دنبال این چیزها بودم، در شهر و روستای خودم میماندم. هدف برپا کردن اسلام و نجات دادت مسلمین از چنگال ظالمان و استبدادگران و جهانخواران است. من نمیتوانم بنشینم و ببینم مسلمانها گروه گروه در زیر ستم مستکبران و ظالمان شرق و غرب در آتش فقر از بین بروند.
نمیتوانم آرام بگیرم که جمعیت بسیاری از دشمنان قرآن کتاب آسمانی رسول خدا (ص) و احکام آن را از بین ببرند. چون هدف ما برقرار کردن احکام قرآن و قانون حسینبنعلی (ع) است. همچنین هدف ما نجات دادن اسلام و مسلمین از چنگال استبدادگران و ستمگران است. برای درهم فرو ریختن کاظم ظلم و ستمگری از خانه و زندگی بیرون شدم.
برای به پا کردن نهضت حسین بن علی (ع) و سربلند کردن اسلام و مقررات اسلامی به شهر و دیار غرب و جنوب آمدهام. اینجاها آمدهام تا به دنیا بفهمانم که ما را از مرگ در راه هدف هیچ باکی نیست، زیرا به حق هستیم و برای خدا میجنگیم. دوست دارم که در درد و رنج محرومین دنیا شریک باشم و همچون جانبازی خاکی برای نجات قدس بجنگیم تا به درجه شهادت که برای جوانمردان زشت نیست، برسیم. آنهم شهادت در راه اسلام باشد.
جامه شهادت به تن جوانمردان چه زیباست. شیرینترین لحظه زندگی پیروان حسین بن علی (ع) هنگامی است که جان خود را در رکاب نیکمردان آسمانی از دست بدهد. اگرچه در این گیرودارها پیروزمندانه برگردد. ما با این مبارزه خواستیم که مسلمان و محرومان و مستضعفان را از چنگال شرق و غرب آزاد سازیم و چپاولگران و منافقان را از روی زمین برداریم و در پی حکومت اصیل اسلام و کتاب که از خوت مولایش حسین (ع) جوشیده است را بخوانیم و بر تن جامعه خونین یا زیارت یا شهادت را بپوشیم.
برای سکوت استبداد و ستمگری و رسیدن به یک هدف الهی و مقدس قرآنی گران و سنگین بود. اما ارزش واقعی آن تمام دوراهیها و سختیها را آسان میکند. صحیح هست که در راه رسیدن به این هدف مقدس باید شهید شد و کشته داد به اسارت باید رفت، زیرا راهی جز صراط مستقیم نیست. جز چشمپوشی از اسلام و قرآن آن هم غیرممکن است اگرچه شهید میشویم و کشته میدهیم و به اسارت میرویم، ولی نتیجه همان و عهده قرآن است که به زودی خواهیم رسدی و چه نیکوست این وعده قرآن و امام شما.
ای مردم کسانی که دوست ندارید در نظام جمهوری اسلامی قدم مثبت بردارید و آنهایی که در زیر دامان زن و فرزند چسبیدهاند، فقط به بهانه فرزندم... فلان است یا مثلاً از ما گذشت خجالت نمیکشد. مولایم امام حسین (ع) پنجاهوپنج ساله بود که به شهادت رسید. حبیب بن مظاهر هفتادودو ساله بود که به شهادت رسید. حنظله قسیل الملائکه زمان ازدواج او بود که به شهادت رسید.
چرا نمیآیید مدتی از زن و فرزند خود دور بشوید. مگر اینها از آخرت شما بیشتر ارزش دارند؟ بیایید برای خدا و آخرت خودتان در راه آن ایزد منان جهاد کنید. دروغ نگویید که پیروان حسین (ع) هستید مگر این چند روز دنیا چه ارزشی دارد که وابسته شدهاید. دوست دارم زمین خدا زیراندازم و آسمان بلند رواندازم باشد و از تمام دنیا و متعلقات آن آزاد گردم.
اما پدر و مادر عزیزم! میدانم در زندگی باعث زحمات شما شدهام. به هرحال حلالم کنید. مطمئن باشید فراموشتان نخواهم کرد. در شهادت من گریه شما طوری نباشد که دشمن خوشحال شود. برادران و خواهرانم! راه من را ادامه دهید با زبان، با قلم و با عمل مواظب باشید.
اما همسر گرامیام! میدانم در زندگی کوتاهم نتوانستم شوهر خوبی برایت باشم. مردن برای همه است چه خوب که با شهادت و در قاموس شهادت باشد. فرزندم را خوب نگهداری کن او را به تو سپردم پشتیبان این انقلاب و روحانیت خط امام باشید. لحظهای از امام دور نباشید.
و، اما شما خواهران و مادران! قهرمانی زینب (س) در قبل و بعد از شهادت امام حسین (ع) در نجات اسلام از دست حکومت خودسرانه و جبارانه بنیامیه دنباله شهادت حسین بن علی (ع) و حوادث کربلا سهم بسیار بزرگی داشته است؛ و شما خواهرانم و مادرانم بیایید زینبگونه باشید.
ای خواهران و مادران کوبندهتر از خون من، حجاب شماست. خدایا! تو را شکر میکنم که غم را آفریدی و بندگان خالص را بر آن سنجیدی و، اما در پایان مرا در زادگاهم دفن کنید. به خدا قسم به خاطر شهدا میخواهم در روستای خودم پیش شهدا دفن بشوم والّا هرگز این را نمیگفتم. در ضمن بیست روز روزه و شش ماه نماز را برایم به جا آورید.
انتهای پیام/