به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اراک، استان مرکزی در دوران هشت سال دفاع مقدس، شش هزار و ۲۰۰ شهید سرافراز را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است؛ شهدایی که از جان و مال خود گذشتند، تا امروز ایران یکی از امنترین کشورهای منطقه باشد. شهید «علیاکبر شمسیپور» یکی از غیورمردان دلاور استان مرکزی است که در عملیات «بیتالمقدس» (فتح خرمشهر) شربت شهادت نوشید و آسمانی شد؛ بنابراین بهمناسبت فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، نگاهی اجمالی داریم به زندگینامه و وصیتنامه این شهید والامقام.
زندگینامه شهید «علیاکبر شمسیپور»
«علیاکبر شمسیپور» سال ۱۳۴۱ در روستایی به نام «قورچیباشی» از توابع شهرستان «خمین» در خانوادهای از طبقه محروم جامعه چشم به جهان هستی گشود. وی تحصیلات ابتدایی و دوره راهنمایی را در همانجا گذراند و سپس برای ادامه تحصیل و کسب علم به «اراک» رفت و حدود سه سال در این شهر بود که جرقههای نهضت انقلاب اسلامی آغاز شد؛ بنابراین او نیز چون علاقه خاصی نسبت به امام خمینی (ره) داشت، در زمینه توزیع نوارهای سخنرانی امام (ره) فعالیت کرد و زمانی هم که نهضت انقلاب اسلامی به اوج خود رسید، به تهران رفت و در درگیریهای مسلحانه مردم قهرمان ایران با عوال رژیم شرکت کرد و در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، در تهران فعالیتهای چشمگیری داشت.
«علیاکبر شمسیپور» پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در «کمیته انقلاب اسلامی» شرق تهران واقع در نظامآباد مشغول به فعالیت شد و بعداً برای اخذ دیپلم به «اراک» بازگشت و دیپلم فنی خود را از هنرستان صنعتی اراک گرفت. وقتی که جوانان منافق و ناآگاه در خیابانهای شهر «اراک» مشغول پخش اعلامیه بودند، او جمعی از دوستانش همیشه سد راه آنها میشدند.
پس از آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، «علیاکبر شمسیپور» از طریق بسیج 20 میلیونی به جبهه اعزام شد و در گردان اهواز مشغول فعالیت و رزم با کافران بعثی شد. به گفته کسانی که با او بودند، وی آرام و قرار نداشت و همیشه کار و کوشش میکرد؛ بهطوری که شبها برای گشت و روزها با لودر برای بستن رود کرخه، خاکریز و سد درست میکرد.
وی پس از طی دوره سهماهه بسیج، به «اراک» بازگشت و یک سهماهه دیگر به جبهه رفت و سپس برگشت و چندماهی را در کمیته مرکزی انقلاب اسلامی «اراک» مشغول به فعالیت شد؛ اما چون علاقه شدیدی به خدمت پاسداری داشت، پس از رفت و آمد بسیار و سعی و کوشش فراوان، سرانجام در اواخر سال ۱۳۶۰ به تهران اعزام شد تا تمرینات و تعلیمات لازمه را که شایسته خدمت پاسداری است، بیاموزد.
«علیاکبر شمسیپور» چون چند سال در رشته «بوکس» در باشگاه «کارگران اراک» مشغول به فعالیت بوده و ۲ بار مقام سوم کشوری را در این رشته کسب کرده بود؛ در پادگان ۲۱ حمزه سیدالشهداء (ع) تهران مربی ورزشی نیروها شد و در دوم فروردین سال ۱۳۶۱ برای چندمین بار به جبهه اهواز اعزام شد و بهعنوان پاسدار گردان امام حسن (ع) از تیپ ۲۲ بدر در عملیات «بیتالمقدس» شرکت کرد.
«علیاکبر شمسیپور» سرانجام در دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ پس از مجاهدتهای فراوان، در منطقه «مشار» واقع در غرب رودخانه کارون به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر «اراک» به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید «علیاکبر شمسیپور»
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» - سوره آل عمران، ۱۶۹
«هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار؛ بلکه [آنان] زندهاند که نزد پروردگارشان روزى داده میشوند»
شما پدر و مادر گرامی و عزیزم و برادران ارجمند و انقلابیام! برای شما آرزوی سلامت و صبر از خدا میخواهم و این وصیتنامه دنباله همان وصیتنامه اولی نوشتهام؛ چون جملاتی که میخواستم بنویسم یادم رفته بود. یادآوری میکنم و این وصیتنامه را ضمیمه آن وصیتنامه اولی بکنید و به آن برای رضای خدا عمل نمایید.
مواردی که میخواهم یادآوری کنم از این قرار است: اولاً برای امام خمینی بزرگوارمان، آرزوی سلامتی [کنید] و به شما عزیزان سفارش میکنم که اگر خبر شهادت مرا شنیدید، نکند کاری کنید که من در پیشگاه خدای عظیم ناراحت باشم و شما در آن حال کمی به کربلای حسین (ع) فکر کنید. ببینید آن علیاکبرِ امام حسین (ع) که لباس دامادی به تن نکرده بود، در راه قرآن و اسلام به خاک و خون غلتید و خودش را فدای قرآن نمود و تمام عالم به یک تار مویش نمیارزد و دیگر پدر و مادر بزرگوار و عزیزم! از شما میخواهم در جماران با امام باشید. مسائل شرعی خود را به نحو احسن انجام دهید و طوری زندگی کنید [که] شرافتمندانه باشد.
انتهای پیام/