گفت و گو با نویسنده کتاب "آن 23 نفر"؛

هنوز یک هزارم وقایع اسارت گفته نشده است/ شکل گیری ماجرای 23 نفر تنها دو روز بعد اسارت

نویسنده کتاب "آن 23 نفر" می گوید: متاسفانه هنوز یک هزارم اتفاقات اسارت علیرغم کتاب هایی که چاپ شده، بر صفحه کاغذ نیامده و حماسه ها منتقل نشده است.
کد خبر: ۴۶۰۰۶
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۹ - 06May 2015

هنوز یک هزارم وقایع اسارت گفته نشده است/ شکل گیری ماجرای 23 نفر تنها دو روز بعد اسارت

به گزارش دفاع پرس، روزهای گذشته در مراسمی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب "آن 23 نفر" در کرمان رونمایی شد؛ کتابی که به سرگذشت 23 نفر نوجوان اسیر در اردوگاه های عراق اشاره می کند که در طول اسارت با وجود استفاده تبلیغاتی تبلیغاتی صدام از آنان حماسه ای را خلق کردند که نشان از روح بلند رزمنده های دفاع مقدس می داد.

در زیر گفت و گوی احمد یوسف زاده نویسنده کتاب "آن 23 نفر" با موسسه پیام آزادگان آمده است.

 

* چه شد که به فکر نوشتن کتاب 23 نفر افتادید؟

طبیعی است کسی که رنج اسارت را کشیده و فضای اردوگاه های عراق را تجربه کرده باشد اولین چیزی که پس از اسارت به ذهن می رسد انعکاس بخشی از ادبیات پایداری شکل گرفته در ان سوی مرزهاست، تا مردم بدانند اگر دلاوری هایی در خاک کشور آفریده شد در اسارت نیز ادبیات خاص خودش را داشت باعث به وجود آمدن حماسه ای بزرگ اما ناشناخته شد که همین مرا مجبور کرد تا کتاب رابنویسم.

اگرچه این کتاب کار ششم من است اما جدی ترین کار نیز محسوب می شود چرا که وقت بیشتری را صرف نوشتن کردن و سوژه ناب تری داشت و از نظر نوشتاری متفاوت از بقیه کارها شدـ


 

* از نظر خودتان کدام ویژگی های خوب کتاب باعث شد تا رهبر بر آن تقریظ بنویسند؟

نکته خیلی خاص این کتاب موضوع کاملا بی نظیر آن است که نه تنها در جنگ 8 ساله بلکه در جنگ های صد سال اخیر و جنگ هایی که دیده شده اتفاق نیفتاده است. نکته بعدی اینکه راوی داستان همان نویسنده است، کسی داستان را روایت نمیکند و کسی دیگر براساس ذهنیات و دایره واژه های خودش کتاب را نوشته باشد. موضوع مهم دیگر کتاب نوع نگارش کتاب است که در عین نقل خاطرات ک استخوان بندی محکم مستندات را سر جای خود آورده و در عین حال کتاب به فضای داستان و رمان نیز نزدیک می شود. اتفاقا همین موارد باعث شد کتاب دیده شود و رهبر بر آن تقریظ بنویسند. این ویژگی ها تاثیر داشت چرا که خود رهبر منتقد و صاحب نظر ادبی بزرگی هستند. و در تقریظ نیز از واژه های شیوا استفاده کرده اند. البته که من لایق چنین واژه های زیبا از طرف رهبری نبودم ولی نشان می دهد ایشان به عنوان منتقدی ادبی و رهبری پر مشغله، تایید کرده اند که کتاب حرف جدیدی را بیان کرده است.

 

* چاپ کتاب اتفاقات خوبی هم در پی داشت؟

شکر خدا کتاب خوب معرفی شد و در کنارش مستتدی 13 قسمتی ساخته شد که مستندی زیبا بود و در همه شبکه های استانی و ملی پخش هم پخش کردند و این حماسه از غباری که روی آن نشسته بود بیرون آمد. با تقریظ رهبری و همت رسانه ها و دفتر حفظ آثار رهبری باعث شد مردم کتاب را ببینند و دغدغه ای که رهبری دارند تا مردم کتاب های لازم را ببینند یادآوری کنند. دیگران هم با این تقریظ برای خواندن کتاب ترغیب می شوند. این کار باعث می شود ادبیات پایداری رسوب کند و قهرمانان در جنگ نابرابر 8 ساله شناخته شوند.

 

* چه شد که جزء 23 نفر شدید؟

ماجرا اینطور بود که عراقی ها می آمدند در اردوگاه ها و افرادی را که سن کمتری داشتند جدا می کردند. صدام دیده بود که بین اسرا بچه های کوچکی هم هستند. دستور داده بود آنها را جمع کنند. من هم با آن جثه کوچک و 16 سال سن در این جمع افتادم و 23 نفر دو روز بعد از اسارتم شکل گرفت.

 

* هنوز هم باهم در ارتباط هستید؟

بله صد در صد. در همین مراسمی که در کرمان برگزار شد همه 23 نفر به استثنای دو نفر آمده بودند و همه باهم در ارتباطیم. همین جا باید یادی کنم از سید عباس سعادت که از بین 23 نفر پر کشیدند ولی فرزند ایشان که در همان سن و سال اسارت پدر هستند جمع را کامل کردند.

 

* اسارت چه تاثیری بر زندگی 23 نفری که دوران نوجوانی خود را در اردوگاه های صدام گذراندند داشت؟

اسارت هم در زندگی 23 نفر و هم در زندگی سایر کسانی که در اسارت بودند تاثیر مثبتی داشت و از آن ها انسان هایی صبور، منطقی، معتدل، مهربان و آزاده ساخته است. میتوانم بگویم اکثر اسرا در کار و زندگی مورد احترام هستند و به خاطر سال ها صبری که مجبور بودند در اسارت تحمل کنند و زندگی مسالمت آمیزی که داشتند و نحوه برخورد با دشمن و زیرکی در اخلاقیات بر اسرا تاثیر داشته، حتی در مورد درس و تحصیل فرزندان نیز در سطح خوبی هستند، 23 نفر هم از این قاعده مستثنی نبودند و الان زندگی خوب و شرافتمندانه ای دارند.

 

* تقریظ رهبری بر کتاب را چگونه دیدید؟

بهتر است در  تشریح این موضوع از متن تقریظ رهبری استفاده کنم. ایشان می فرمایند: در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشتهی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرینکام شدم  یعنی از نحوه نگارش کتاب خوششان آمده و بعد می گویند حظهها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم و این از موضوعاتی است که توسط رهبری دیده شد و ایشان توجه کردند. سپس در تقدیر از نویسنده آورده اند که "به این نویسندهی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همهی این زیبائیها، پرداختهی سرپنجهی معجزهگر اوست درود می فرستم و جبههی سپاس بر خاک میسایم". این فرمایش رهبری نشان می دهد هم من نویسنده و هم قهرمانان را قابل تقدیر و درود فرستادن می دانند. و در پایان فرمودند کرمان را از دریچه این کتاب دیدم.

رهبری در مورد کرمان اطلاعات زیادی دارند در فضاسازی کتاب شهر جیرفت محل اعزامم نیز توصیف شده است. جالب است بعدا فهمیدم محلی که اعزام شدم در 50 متری خانه رهبری که در سال های تبعید آنجا زندگی می کردند قرار دارد. روحیه مردم جنوب نیز به وفور یافت می شود از همه مهمتر دلاورپروری استان کرمان از نگاه رهبر پوشیده نیست. از طرفی سردار سلیمانی چشم و چراغ کشور هستند و لشکر ثارالله در زمان دفاع مقدس از لشکرهای پیروز جنگ بود که به فرماندهی سردار سلیمانی اداره می شد. به طور کلی سابقه ذهنی خوبی در موردر مورد دفاع مقدس و مردم کرمان وجود دارد و برای همین رهبر نیز کرمان را از دریچه این کتاب دیده است و منشور زیبا و هفت رنگی از شهر در کتاب ترسیم شده است.


 

* با توجه به اقبال از کتاب هایی که با مضمون اسارت در چند سال گذشته به چاپ رسیده است از جمله کتاب "پایی که جا ماند" و "من زنده ام" آینده کتاب هایی با موضوع اسارت را چگونه می بینید؟

بسیار به این موضوع خوش بین هستم به شرطی که نویسنده های خوب پای کار باشند و در وقابع دخل و تصرف نکنند و اتفاق ها همان چیزی باشد که راوی روایت می کنند. در پیش رو روزهای قشنگ تری را می بینم. متاسفانه هنوز یک هزارم اتفاقات اسارت علی رغم کتاب هایی که چاپ شده بر صفحه کاغذ نیامده و حماسه ها منتقل نشده است. اتفاقات، نگاه به اردوگاه و ادبیات اردوگاه از زاویه هر اسیری متفاوت است.

افرادی را می شناسم که اگر خاطراتشان را بنویسند مورد استقبال قرار می گیرد. حتی از برخی دوستان خودم هم گله دارم چرا که هر آزاده یک مجموعه خاطره باید داشته باشد. آزاده ای سواد ندارد عیب نیست خاطرات را ضبط کند تا بماند. فردا به این ناگفته ها بسیار نیاز داریم. باید این عزیزان ترغیب شوند و به صورت هنرمندانه و علمی خاطرات را بازگو کنند. وقتی برای مصاحبه جلوی آزاده ای می نشینیم باید هنر حرف کشیدن را به صورت علمی و آکادمیک داشته باشیم.

کتاب دیگرم به نام کتاب 17 سالگی که توسط موسسه پیام آزادگان به چاپ رسید نیز در کرمان با استقبال خوبی مواجه شد اما به خاطر همزمانی دو کتاب 17 سالگی زیر سایه کتاب 23 نفر گم شد.

برای نگارش خاطرات آزاده ها باید کار جدی تری صورت بگیرد. الان تمامی آزاده ها در سنین بالای 45 سال هستند یعنی آزاده ای کمتر از سن 45 سال نداریم موسسات انتشاراتی باید تمام توان خود را به کار بگیرند تا این خاطرات را هنرمندانه ثبت و ضبط کنند تا گنجینه ای از خاطرات را داشته باشیم.

منبع: پیام آزادگان

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار