
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، آخر همه میوه فروشی های بازار یه پیرمرد نحیف میوه می فروخت.
بساط کوچک و میوه های لک دارش معلوم بود که خریداری ندارند پیرمرد یک مشتری ثابت داشت و او شهید رجایی بود.
	محمد علی می گفت : میوه هایش برکت خدا هستند ، خوردنش لطفی دارد که نگو و نپرس.
	
	به دوستانش می گفت : پیرمرد چند سر عائله دارد ، از او خرید کنید
	خاطره ای از زندگی رئیس جمهور شهید محمد علی رجایی
	
	منبع: کتاب " خدا که هست " نوشته ی مجید تولایی