«مسافر مجنون»

 

این کتاب از بخش‌های مختلفی از جمله زندگی‌نامه، خاطرات و یادداشت‌های مسافری از قافله عشق است که از همرزمان شهیدش جا مانده است.

 

در متن کتاب نویسنده ابتدا مروری اجمالی به زندگی دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و سپس به وقایع دوران انقلاب در یزد می‌پردازد و از مشاهداتش می‌گوید.

 

چگونگی تشکیل سپاه یزد و ماموریت‌های اولیه این نهاد انقلابی را توضیح می‌دهد و به نقش نیرو‌های سپاه در یزد در بحران زدایی مناطق سیستان و بلوچستان و مرز‌های شمال غرب اشاره دارد. آغاز تا پایان جنگ هشت ساله و نقش نیرو‌های یزد در عملیات‌های گوناگون را توضیح داده و چگونگی تشکیل تیپ ۱۸ الغدیر یزد و ماموریت‌های که این یگان انجام داده است را به ترتیب بیان کرده و نقش گردان مهندسی رزمی تیپ الغدیر را شرح می‌دهد.

 

یاد شهدا، بیان خاطرات و رشادت‌های رزمندگان، به جذابیت کتاب افزوده است. در واقع نویسنده کارنامه جامعی از عملکرد سپاه پاسداران یزد و تیپ ۱۸ الغدیر را ارائه کرده است.

 

پایان بخش کتاب تصاویری ناب و بی نظیر از دوران انقلاب و دفاع مقدس است که یقینا برای مخاطب جالب و دیدنی خواهد بود.

 

در بخشی از متن کتاب آمده است:

 

«خوشحال و بی قرار بود می‌گفت: می‌خواهیم به جنگ با آمریکا برویم. بعد هم وضو ساخت و کنار محوطه‌ی سپاه به نماز ایستاد او نمازش را مثل همیشه با حوصله می‌خواند عباس فریاد زد: محمد! نماز جعفر طیار می‌خوانی؟

 

دقایق بعد نماز محمد تمام شد این آخرین نمازش بود. گروه پنج نفره آماده حرکت شدند، من هم خیلی آرزو داشتم همراه‌شان باشم قرار بود. پست دژبانی را تحویل رضا می‌دادم آن روز رضا دیرآمد و من جاماندم!»

 

انتهای پیام/