به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید مصطفی چمران، فیزیکدان، سیاستمدار، وزیر دفاع ایران در دولت مهدی بازرگان و دولت موقت شورای انقلاب از همراهان موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در دفاع مقدس و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در آن برهه بود.
چمران با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیانگذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه ـ سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش در ۴۹ سالگی شهید شد.
در ادامه به نقل از پرتال امام خمینی (ره) به شرح نظر حضرت امام (ره) در باره این شهید گرانقدر پرداخته شده است:
جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن میراند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح میسازد که: «او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر؛ و اما، ما می توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند».
«هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست.» این فراز قسمتی از پیامی به مناسبت شهادت شهید بزرگوار مصطفی چمران است که بر خامه خمینی کبیر جاری شده و در کنار سایر مطالب از این دست، مجموعهای منحصر به فرد و آموزنده را از تعاریف نسبت به شخصیت یک فرد ارائه میکند که: ضمن آنکه بزرگی شخصیت چمران عزیز را میرساند، بسیار پند آموز و سازنده است و با در نظر گرفتن این امر که حضرت امام (س) اهل غلو و تعریف و تمجید بی مورد نبودند، برحلاوت و دلنشینی آن افزوده میشود. در این جا به جا است اگر به این سؤال بپردازیم که حضرت امام با چه عباراتی به تعریف از چمران میپردازند؟ و جهت و مقصود از به کارگیری این عبارات چیست؟
در پاسخ باید گفت: اولین جائی که درآثار حضرت امام این موضوع رخ مینماید، در تاریخ ۱۳شهریور ۱۳۵۸است که با استناد به اوصاف مردم کردستان از خوشرفتاری چمران با آنها چنین میفرمایند: «.. تشکر می کنند از وضع معاشرت اینها با آنها. همان دیشب در رادیو راجع به آقای چمران بود که از آن تعریف کرده بودند که چه قدر با ما خوشرفتاری می کند. لشکر اسلام است دیگر، لشکر اسلام که بدرفتاری نمی کند.» (صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۴۱۹)
اوضاع و احوال آن روزهای کردستان و قضایای پاوه و آن همه قصاوت و سنگدلی گروههای معارض با سپاهیان اسلام و در کنار آن بروز و ظهور این روش، یقینا نشان دهندهی اعمال و انتخاب آگاهانه کردارها در راستای هدف مقدسی است که کردار را ماندگار و مثال زدنی و رفتار سردار بزرگ اسلام حضرت مالک اشتر را تداعی میکند.
مورد بعد عبارات به کار گرفته شده در پیام به مناسبت شهادت چمران است. در این پیام عبارات و جملاتی خودنمائی میکند که اوج تعالی شخصیت چمران را به عنوان اسوهای حسنه معرفی میکند: سردار پر افتخار اسلام، مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی، جنگجوی پرهیزکار، معلم متعهد، دارای عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی، صاحب عقیده به هدف بزرگ الهی، دارای زندگی سراسر جهاد در راه عقیده و هدف، دارای حیات آمیخته به نور معرفت و پیوستگی به خدا، واجد هنر برخوداری از خلوص در جهاد در راه هدف و دور بودن از هواهای نفسانی در این باب که اورا در زمره مردان خدا قرار میدهد، در مجموع چمران را در اندیشه حضرت امام خمینی (س)، در جایگاه بی نظیری قرار میدهد که منحصر به مجاهدان این چنینی راه خدا و از جمله شهید چمران است.»
چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست.».
اما جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن میراند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح میسازد که: «او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر؛ و اما، ما می توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.» (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۴۷۸ - ۴۷۹).
اما درس آموزتر از همه، انذار حضرت امام به تعدادی از مبارزین قدیمی است که بعضا هم در مقطعی با آن شهید بزرگوار همراه بوده اند و از اعتبار بالای چمران و موضوعات تاریخی چنین یادآوری میفرمایند که البته برای همه عبرت گیرندگان آموزنده و وسیله عبرت است: «من در حالات همه تان مطالعه کردم و می کنم و نمی خواهم که منتهی بشود آن رأیی که من دارم به اینکه شما- خدای نخواسته- دیگر در فکر اسلام نیستید، و همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمد رضا خان بیشتر می شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است. تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می شود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.» (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۴۹۱).
انتهای پیام/ 112