نخستین سروده تقدیمی برای فرمانده شهید افغانستانی تیپ فاطمیون

وقایع اخیر و قصد تروریست‌های داعش تکفیری برای حمله به ساحت مقدس شهرهای زیارتی امامان معصوم(ع) بهانه‌ای برای شاعران دغدغه‌مند انقلاب شده است تا اشعاری در این زمینه را در تاریخ ثبت کنند.
کد خبر: ۴۶۴۴۷
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۰ - 13May 2015

نخستین سروده تقدیمی برای فرمانده شهید افغانستانی تیپ فاطمیون

به گزارش دفاع پرس، میگویند سرنوشت سرزمین افغانستان و ساکنانش را با رنج و محنت طبیعت رقم زدهاند. سرزمینی خشک با کوههایی چیندار و سخت که سالهاست خالی از صدای گلوله و انفجار نیست. نمیدانم درست میگویند یا نه اما این را میدانم که پیشانینوشت افغانستانیها، سالهاست با زخمزبان و طعنه هم گره خورده است. جنگ و کشتار و خشم طبیعت و دنیا روزگاری مهاجرشان کرد و خیلیهایشان را روانه ایران کرد. سوختند و ساختند و زخم زبان شنیدند و طعنه بارشان شد و پنهان شدند و غمبار گشتند و ... منتظر ماندند تا وقتش فرا برسد. انتظاری تلخ و طولانی و پر رنج، و سرانجام موعدش فرا رسید. حالا دیگر افغانستانیها را با چیزی دیگری هم در دنیا میشناسند. هرجا اسلام و انسانیت تهدید شود، اولینهایی که صف میکشند افغانستانیها هستند و چه سرنوشت عجیبی.

وقایع اخیر و قصد تروریستهای داعش تکفیری برای حمله به ساحت مقدس شهرهای زیارتی امامان معصوم(ع) بهانهای برای شاعران دغدغهمند انقلاب شده است تا اشعاری در این زمینه را در تاریخ ثبت کنند. «سجاد شاکری» شاعر و فعال عرصه رسانهای است که تاکنون ابیات متعددی را در خصوص موضوعاتی از قبیل «مدافعان حرم» حضرت زینب، «داعش» و «دفاع از حرم معصومین» سروده است. پیش از این اشعار وی در تسنیم منتشر شده بود. اینک وی قطعه شعری را برای شهدای مدافع حرم افغانستانی سروده است که در این نبرد و دفاع از حرم ائمه(ع) سهم عظیمی را به خود اختصاص دادهاند. این شعر به صورت ویژه به ابوحامد فرمانده شهید افغانستانی تیپ فاطمیون تقدیم شده است. متن این شعر در ادامه میآید:

با چشمهائی ریز و بادامی
سوریّه را درگیر آتش دید
سربند خود را بست و راهی شد
در قلب خود شور سیاوش دید

اهل بصیرت بود و اهل صبر

اهل شهادت بود و اهل جنگ
یک شیعهی شیدای صدق و رِفق
یک شیعهی بیزار از نیرنگ
دریای غیرت در رگش موّاج
طوفان فریادش رجز میخواند
با گرگها شد پنجه در پنجه
چنگال فولادش رجز میماند

یک کربلا حرف حماسی داشت
بر قلّهی تلّ قرین آمد
خم کرد قدّ شمر دوران را
فریاد «نَحنُ الفاتَحین» آمد

امِا دگر وقت وصالش بود
وقت وصال قطره و دریا
هنگامه پرواز تا افلاک
وقت بریدن از همه دنیا

خط مقدّم زیر گامش بود
خمپارهای آمد، سرش را بُرد
تنها نه سر! در عالم معنا
تا آسمانها پیکرش را برد
اثبات کرد آخر، ابوحامد -

از نسل احمد شاه مسعود است
از نسل مردان دلیری که
دنیایشان سودای پر سود است

آری! «ابوحامد» رساند آخر

خود را به جمع عرشی اصحاب
بیدل شبیه عابس و عبّاس(ع)
بی سر شبیه حضرت ارباب

سجاد شاکری

 

منبع: تسنیم

نظر شما
پربیننده ها