روایتی از لحظات اعزام رزمندگان اسلام به عملیات کربلای یک

عملیات کربلای یک در نهم تیر سال ۱۳۶۵ با هدف آزادسازی شهر مهران آغاز شد.
کد خبر: ۴۶۴۷۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۳ - 02July 2021

روایتی از لحظات اعزام به عملیات کربلای یکبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۱ در نهم تیر سال ۱۳۶۵ آغاز و تا ۱۰ روز ادامه داشت، هدف از این عملیات باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. در این عملیات شهر مهران، هشت روستای منطقه، پاسگاه دراجی و سلسله ارتفاعات قلاویزان به‌ویژه قله ۲۲۳ و همچنین منطقه‌ای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و عراق از دست عراقی‌ها آزاد شد و عقبه‌های دشمن ازجمله شهر‌های بدره و زرباطیه در دید و تیررس نیرو‌های اسلام قرار گرفت.

در ادامه روایت یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از این عملیات را می‌خوانید.

«گفتند امشب باید به دشمن حمله کنیم. روز همه به خود سازی مشغول بودند، یک عده وصیتنامه می‌نوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه‌های آخر را می‌کردند، عده‌ای دیگر هم مدام تجهزاتششان را چک و ماموریت‌ها را با همراهان خود مرور می‌کردند.

ساعت چهار بعد از ظهر همه‌ی نیرو‌هایی که باید در شب اول عملیات می‌کردند در موقعیت عشق حسین جمع شدند. مثل اینکه قرار بود مراسم وداع برگزار شود.

با حضور گردان‌های دیگر جای سوزن انداختن نبود، بچه‌ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و داشتند وداع می‌کردند. گفتند قرار است برادر محسن رضایی برای بچه‌های لشکر ۱۰ صحبت کند. آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت. از اهمیت عملیات گفت و اینکه صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب می‌خواهید توی دهن صدام بزنید.

همه بچه‌ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند. بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.

نیم ساعت همه با نوای حاج صادق رزمنده‌ها گریه کردند و سینه زدند و بعد از نوحه خوانی گردان‌ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند. حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاد و با هرکس که از زیر قرآن رد می‌شد روبوسی می‌کرد.

هوا داشت تاریک می‌شد که کامیون‌ها به خط شدند تا گردان‌ها را به سمت خط ببرند. بچه‌ها نماز مغرب و عشا را خواندند و راه افتادند.

شب دهم تیرماه نزدیک آخر‌های ماه قمری است، ماهی توی آسمان دیده نمی‌شود که مهتاب اطراف را روشن کند، این تاریکی برای نزدیک شدن به دشمن خوب است. همه آماده بودند تا تکلیف خود را انجام دهند.»

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها